برادر ارجمند!
دین خداوند تابع اهواء مردم نیست، بلکه مبتنی بر قرآن و سنّت است و با این وصف، نمیتوان بر مبنای توهّمات و احساسات رقیق مذهبی و با منطق ذوقی و استحسانیِ «آیا چنین نیست و آیا چنان نیست»، دینداری کرد! این نوع دینداری که متأسفانه در میان مردم شیوع یافته، مصداق بارز پیروی از اهواء است و نتیجهای جز گمراهی ندارد؛ چراکه خداوند برای هدایت، بابی قرار داده و آن همانا کتاب و خلیفهاش در زمین است و با این وصف، هر کس بدون دلیلی قطعی از کتاب یا خلیفهی او در زمین دینداری کند، در واقع بدون هدایتی از جانب او دینداری کرده و دینداریاش در گمراهی است؛ چنانکه فرموده است: ﴿وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ﴾؛ «و چه کسی گمراهتر از کسی است که از هوای خود بدون هدایتی از جانب خداوند پیروی کرده است؟!».
با این مقدّمه، توجّه شما را به نکات زیر جلب میکنیم:
۱ . همان طور که در بالا توضیح داده شده است، سند زیارت عاشورا با توجّه به ضعیف بودن «محمّد بن موسی همدانی» در طریق ابن قولویه و مجهول بودن «عقبة بن قیس» در طریق ابو جعفر طوسی و مجهول الحال بودن «علقمة بن محمّد حضرمی» در هر دو طریق، صحیح محسوب نمیشود و این یعنی صدور آن از اهل بیت ثابت نیست، ولی متن آن در حدّی که به مدح امام حسین علیه السلام و اهل بیت و یارانش مربوط میشود، صحیح است و از این رو، خواندن آن به اعتبار متنش -بدون اعتقاد به صدورش از اهل بیت- مانند خواندن هر سخن صحیح دیگری، اشکالی ندارد؛ مشروط به اینکه نام صحابه در آن برده نشود، بلکه به لعن مذکور در دو فقرهی پایانی آن با آغاز «اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ» و «اللَّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظَالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّي» بسنده شود؛ با توجّه به اینکه در آن نامی از صحابه برده نشده، بلکه به لعن بر ظالمان به حقّ اهل بیت با عنوان کلّی پرداخته شده که از نظر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی جایز است و لعن بر یزید نیز بنا بر نظر ایشان و نظر مشهور اهل سنّت اشکالی ندارد.
آری، تردیدی نیست که ثواب نزدیک کردن مسلمانان به یکدیگر و کاستن از تفرقه و دشمنی میان آنان در حدّی که به تکفیر و ریختن خون یکدیگر و سلطهی کافران بر آنان منتهی شده، از ثواب خواندن زیارت عاشورا بیشتر است؛ چراکه این کار واجب است، در حالی که خواندن زیارت عاشورا حدّ اکثر مستحب محسوب میشود و همهی عاقلان میدانند که واجب بر مستحب تقدّم دارد، ولی عجیب است که بیشتر اهل تشیّع نمیدانند و میپندارند که اگر لعن بر صحابه و کارهای موهنی مانند قمهزنی و زنجیرزنی در محرّم را ترک کنند، تشیّع از بین میرود، در حالی که تشیّع راستین مبتنی بر چنین کارهایی نیست و تشیّع دروغینی که مبتنی بر چنین کارهایی است، همان بهتر که از بین برود!
گفتنی است که علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی بهترین زیارت را زیارت موسوم به امین الله دانسته و در فقرهی ۱۴ از گفتار ۴۱ خود، زیارت صحیحی را برای امام حسین علیه السلام تعلیم داده است.
۲ . همان طور که در شرح نامهی ۱۸ تبیین شده، کتاب خداوند، بسیار جزع کنندگان به هنگام شر را نکوهیده و فرموده است: ﴿إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا﴾؛ «هنگامی که شر به او میرسد، بسیار جزع کننده است» و صبر کنندگان بر مصیبت را ستوده و فرموده است: ﴿وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ ۖ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ﴾؛ «و به کسانی که در راه خداوند کشته میشوند مردگان نگویید، بلکه زندگانند، ولی شما نمیفهمید و هرآینه شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و نقصان مالها و جانها و محصولات میآزماییم و صبر کنندگان را بشارت ده؛ همانان که چون مصیبتی به آنان میرسد میگویند: ما برای خداییم و ما به سوی او باز میگردیم. آنان هستند که درودها و رحمتی از پروردگارشان بر آنان است و آنان همان هدایت یافتگانند». روشن است که این سخنان خداوند عامّ است و همهی مصائب از جمله مصیبت اهل بیت را در بر میگیرد، در حالی که بنا بر مبنای علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، نسخ یا تخصیص کتاب خداوند به وسیلهی روایات ممکن نیست، بلکه روایات مخالف با کتاب خداوند از درجهی اعتبار ساقطند و با این وصف، اگر روایتی از اهل بیت رسیده باشد که به بیصبری و جزع بسیار در مصیبت امام حسین علیه السلام امر میکند، ساختگی محسوب میشود؛ چراکه بنا بر روایت متواتر ثقلین، اهل بیت تا روز قیامت از کتاب خداوند جدا نمیشوند؛ به این معنا که بر خلاف آن سخنی نمیگویند؛ همچنانکه روایات متواتری از آنان -هماهنگ با کتاب خداوند- در نهی از نیاحت و لطمه زدن عمدی به خود در مصیبت رسیده است، بل حق آن است که هیچ روایتی از آنان حاوی امر به لطمه زدن عمدی به خود در مصیبت امام حسین علیه السلام نرسیده و نسبت دادن چنین روایتی به آنان، کذب محض است. در کدامین روایت رسیده از آنان، به قمهزنی یا زنجیرزنی یا سینهزنی یا گلمالی یا علمکشی امر شده است؟! اگر چنین کارهایی مشروع و پسندیده بود، چرا آنان خود انجامشان نمیدادند؟! آیا معرفت و ارادت آنان به امام حسین علیه السلام از معرفت و ارادت مدّعیان تشیّعشان کمتر بود یا آنکه مانند علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، چنین کارهایی را جایز نمیدانستند؟! عجیب است که مدّعیان تشیّع اهل بیت، به اهل بیت اقتدا نمیکنند، بلکه کاملاً بر خلاف سیرهی آنان عمل میکنند و عجیبتر آنکه این را نشان دهندهی محبّت خود به آنان میپندارند! در حالی که دروغ میگویند؛ چراکه خداوند تبعیّت را نشان دهندهی محبّت دانسته و فرموده است: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾؛ «بگو اگر شما خداوند را دوست میدارید، پس از من تبعیّت کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزندهای مهربان است» و از این رو، در خبر برخی یارانمان آمده است: «مَرَّ الْمَنْصُورُ عَلَى جَمَاعَةٍ مِنَ الشِّيعَةِ وَهُمْ يَضْرِبُونَ ظُهُورَهُمْ بِالسَّلَاسِلِ، فَقَالَ: مَنْ هَؤُلَاءِ؟! قُلْنَا: جَمَاعَةٌ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ شِيعَةِ الْحُسَيْنِ! قَالَ: كَذَبُوا! لَوْ كَانُوا مِنْ شِيعَتِهِ لَاتَّبَعُوهُ! أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ كَانَ يَنْهَى عَنْ مِثْلِ هَذَا؟!»؛ «منصور بر جماعتی از شیعه گذشت که با زنجیرها بر پشتهای خود میزدند، پس فرمود: اینان کیستند؟! گفتیم: جماعتی هستند که میپندارند از شیعیان حسیناند! فرمود: دروغ میگویند! اگر از شیعیان او بودند از او پیروی میکردند! آیا نمیدانند که او از مانند این کار نهی میکرد؟!». به راستی آیا «کمترین مواسات و همدردی و اظهار غم و اندوه به اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم»، نافرمانی آنان و عمل بر خلاف سیرهی آنان و منفور ساختن مذهب آنان در جهان است؟! بدون شک چنین نیست؛ مگر بنا بر مبنای کسانی که خداوند دربارهیشان فرموده است: ﴿وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا ۗ قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ ۖ أَتَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ﴾؛ «و چون کار زشتی انجام میدهند میگویند که پدرانمان را بر آن یافتهایم و خداوند ما را به آن امر کرده است، بگو بیگمان خداوند به کار زشت امر نمیکند، آیا بر خداوند چیزی میبندید که به آن علمی ندارید؟!». از اینجا دانسته میشود که کارهای حرامی مانند قمهزنی «برخاسته از شدت غم و اندوه و در مواسات با حضرت مهدی علیه السلام» نیست، بلکه برخاسته از جهالت و ضلالت انجام دهندگانشان و سکوت و تأیید عالمان خائن است و خود بر غم و اندوه آن حضرت میافزاید! بیگمان «کمترین مواسات و همدردی» با آن حضرت، زمینهسازی برای ظهور اوست که با قمهزنی، زنجیرزنی، سینهزنی، گلمالی و علمکشی انجام نمیشود، بلکه با التزام کامل به عقاید و احکام اسلام و دعوت مسلمانان به حمایت از آن حضرت به جای حمایت از حاکمان ظالم انجام میشود و این کاری است که در مجالس و دستههای عزاداری مدّعیان تشیّع از آن خبری نیست، بلکه توسّط علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در نهایت غربت انجام میشود، در حالی که بیشتر مدّعیان تشیّع از اهل مجالس و دستههای عزاداری با او دشمنی میکنند؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«دَخَلْتُ عَلَى الْمَنْصُورِ مَسَاءَ يَوْمٍ، فَسَأَلْتُهُ عَنِ الْمَهْدِيِّ كَيْفَ أَمْسَى؟ فَقَالَ: أَلَا وَاللَّهِ لَقَدْ أَمْسَى وَمَا أَحَدٌ أَعْدَى لَهُ مِمَّنْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَهُ! ثُمَّ قَالَ: إِنَّ مِنَ الْمُتَشَيِّعِينَ لَمَنْ هُوَ شَرٌّ مِنَ الْيَهُودِ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسِ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا، قُلْتُ: وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا؟! قَالَ: نَعَمْ وَاللَّهِ وَهُمُ الَّذِينَ يَسُبُّونَ الْمَهْدِيَّ! قُلْتُ: سُبْحَانَ اللَّهِ! وَمَنْ يَسُبُّ مِنْهُمُ الْمَهْدِيَّ؟! قَالَ: الَّذِينَ يَسُبُّونَنِي وَهُمْ يَعْلَمُونَ أَنِّي أَدْعُوهُمْ إِلَى الْمَهْدِيِّ، فَيَسُبُّونَ بِذَلِكَ الْمَهْدِيَّ»؛ «در شامگاه روزی به نزد منصور آمدم، پس از او دربارهی مهدی پرسیدم که چگونه شام کرده است؟ پس فرمود: آگاه باش که به خدا سوگند در حالی شام کرده است که احدی با او دشمنتر از کسانی نیست که خود را دوستدار او میشمارند! سپس فرمود: هرآینه از مدّعیان تشیّع کسانی هستند که از یهود و نصارا و مجوس و کسانی که مشرکند بدترند. گفتم: و کسانی که مشرکند؟! فرمود: آری به خدا سوگند و آنان کسانی هستند که به مهدی اهانت میکنند! گفتم: سبحان الله! چه کسی از آنان به مهدی اهانت میکند؟! فرمود: کسانی که به من اهانت میکنند در حالی که میدانند من آنان را به سوی مهدی دعوت میکنم، پس با این کار خود به مهدی اهانت میکنند».
حاصل آنکه کارهایی مانند قمهزنی، زنجیرزنی، سینهزنی، گلمالی و علمکشی در سوگ امام حسین علیه السلام، اصلی در اسلام ندارد و بدعتی مخالف با کتاب خداوند و روایات متواتر رسیده از پیامبر و اهل بیت است، بل تنها کار مشروع و پسندیده در سوگ آن حضرت، ذکر مصیبت او در قالب خطبه و شعر و گریستن بر اوست که با کتاب خداوند و سنّت پیامبر و سیرهی اهل بیت سازگاری دارد؛ با توجّه به اینکه مصداق جزع بسیار و لطمه زدن عمدی به خود محسوب نمیشود و خداوند از گریستن یعقوب علیه السلام بر یوسف علیه السلام و ذکر مصیبت او یاد کرده و فرموده است: ﴿وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ﴾؛ «و از آنان روی گرفت و گفت: ای دریغ بر یوسف و دو چشمش از اندوه سپید شد، در حالی که آن را فرو میخورد» و با توجّه به گریستن پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بر امام حسین علیه السلام و ذکر مصیبت او هنگامی که از شهادتش در آینده مطّلع شد و گریستن امامان اهل بیت علیهم السلام بر او به هنگام یاد کردنش در خطبه و شعر بدون کارهایی مانند قمهزنی، زنجیرزنی، سینهزنی، گلمالی و علمکشی که الگویی نیکو برای مسلمانان است.
*برای توضیحات بیشتر، به
متن عربی مراجعه کنید.
پایگاه اطّلاعرسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی
بخش پاسخگویی به پرسشها