وظیفهی زن در این دوران چیست؟ چگونه میتواند امام خویش را یاری دهد؟
همهی تکالیف فردی و اجتماعی که در اسلام تشریع شده، میان مرد و زن مشترک است، مگر تکلیفی که دلیلی قطعی برای اختصاص آن به یکی از آن دو وجود داشته باشد؛ چنانکه خداوند در کتاب خود، برای نوع «انسان» چهار تکلیف ذکر کرده و فرموده است: ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ﴾[۱]؛ «به نام خداوند بخشایندهی مهربان؛ سوگند به عصر که هرآینه انسان در زیان است، مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و یکدیگر را به حق توصیه کردند و یکدیگر را به صبر توصیه کردند». روشن است که «انسان»، شامل مرد و زن میشود و با این وصف، چهار تکلیف ذکر شده برای او، متوجّه هر دو است: ایمان، عمل صالح، توصیهی دیگران به حق و توصیهی دیگران به صبر. بنابراین، مرد و زن هر دو مکلّفاند که اولاً به حق ایمان آورند، به این معنا که آن را از حیث نظری بپذیرند و ثانیاً به آن عمل کنند، به این معنا که آن را از حیث عملی اقامه کنند و ثالثاً دیگران را به آن توصیه کنند، به این معنا که به پذیرش آن از حیث نظری فرا خوانند و رابعاً دیگران را به صبر توصیه کنند، به این معنا که به عمل بر طبق حق دعوت نمایند. به این ترتیب، پذیرش حق و اقامهی آن، تکلیف فردی آن دو و توصیهی دیگران به این کار، تکلیف اجتماعی آن دو است که اگر انجامش بدهند، از «خُسر» خارج میشوند و اگر انجامش ندهند، در «خُسر» باقی میمانند و در این زمینه، فرقی میان آن دو نیست.
زمینهسازی برای ظهور مهدی علیه السّلام نیز در همین «چهارچوب» تعریف میشود؛ زیرا این کار، به ترتیبی که جناب منصور در کتاب شریف «بازگشت به اسلام» تبیین فرموده، از بزرگترین مصادیق حق است و با این وصف، پذیرش آن از حیث نظری و اقامهی آن از حیث عملی و دعوت دیگران به این کار، وظیفهی هر مرد و زن مسلمانی است و موجب رستگاری آنان از «خُسر» شمرده میشود.
آری، در صورتی که توصیهی مردان برای زنی مفسده داشته باشد، میتواند به توصیهی زنان اکتفا کند؛ همچنانکه اگر توصیهی زنان برای مردی مفسده داشته باشد، میتواند به توصیهی مردان اکتفا کند، مشروط به آنکه مفسدهی ترک توصیه، از مفسدهی توصیه بیشتر نباشد؛ همچنانکه هجرت به سوی منصور، اگرچه برای عزیمت به سوی مهدی، بر زنان واجب نیست؛ چراکه برای غالب آنان حَرَج دارد و خداوند فرموده است: ﴿مَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ﴾[۲]؛ «بر شما در دین حَرَجی قرار نداده است»؛ مگر اینکه کسی از آنان به سبب همراهی پدر خود، یا شوهر خود، یا برادر خود، یا پسر خود متمکّن از آن باشد؛ مانند زنان صحابی در مکّه که به همراه پدران و شوهران و برادران و پسران خود، به سوی حبشه و مدینه هجرت کردند؛ همچنانکه جهاد در راه مهدی با استعمال سلاح، بر زنان واجب نیست؛ چراکه از وسع بیشتر آنان خارج است و خداوند فرموده است: ﴿لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا﴾[۳]؛ «هیچ کس جز به اندازهی وسعش تکلیف نمیشود»؛ مگر اینکه کسی از آنان برای خدمات پشت جبهه، مانند إطعام رزمندگان و پرستاری مجروحان، داوطلب شود.
حاصل آنکه هر مسلمانی وظیفه دارد برای حمایت از مهدی به نحوی که مقتضی ظهور اوست، هر کار مشروعی که میتواند را انجام دهد؛ چراکه ملاک وظیفه در این راستا، «مشروعیّت» و «توانایی» است و در این زمینه، هیچ تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد و چگونگی حمایت از مهدی به نحو مذکور، در کتاب شریف «بازگشت به اسلام»[۴] آمده است.