آیا تنها کسانی میتوانند به نهضت منصور هاشمی خراسانی ملحق شوند که صد در صد با نظرات او موافق هستند؟ در طول تاریخ، برهههایی وجود داشته است که همهی حامیان اهل بیت در منازعات، عقاید و اعمالی کاملاً موافق با آنها نداشتهاند. آیا برای همراهی با نهضت بازگشت به اسلام باید با تمامی مبانی نظری و عملی آن موافق بود یا تنها موافقت با رویکرد سیاسی آن کفایت میکند؟
هر کس به اصول بنیادین زیر، اعتقاد قلبی و التزام عملی داشته باشد، از یاران علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی محسوب میشود، اگرچه در سایر مسائل نظری یا عملی، با او اختلاف نظر داشته باشد:
۱ . اعتقاد به یگانگی خداوند در خالقیّت، شارعیّت و حاکمیّت؛ چنانکه در گفتار ۱۷۳ علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی تبیین شده است.
۲ . اعتقاد به عدم مشروعیّت هر حکومت یا امامتی جز حکومت و امامت خلیفهی خداوند امام مهدی علیه السلام؛ چنانکه در نامهی ۱۴ و گفتار ۲۲ علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی تبیین شده است.
۳ . اعتقاد به حتمیّت ظهور و حاکمیّت امام مهدی علیه السلام در صورت فراهم شدن زمینهی آن توسّط مردم؛ چنانکه در کتاب «بازگشت به اسلام» (ص۲۴۴) تبیین شده است.
۴ . اعتقاد به ضرورت عقلی و وجوب شرعی زمینهسازی برای ظهور و حاکمیّت امام مهدی علیه السلام از طریق آماده ساختن نیرو و امکانات کافی؛ چنانکه در کتاب «هندسهی عدالت» و بخش «آشنایی با نهضت» تبیین شده است.
۵ . تبعیّت از زمینهساز ظهور امام مهدی علیه السلام علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در خصوص کیفیّت و کمّیّت فعالیتهای مرتبط با زمینهسازی، برای حفظ هماهنگی و انسجام لازم میان زمینهسازان؛ چنانکه در نقد و بررسی ۱۰۹ تبیین شده است.
هر کس به این پنج اصل بنیادین، معتقد و ملتزم باشد، از یاران علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی محسوب میشود، خواه سایر دیدگاههای کلامی و فقهی او که در آثارش تبیین فرموده است را قبول داشته باشد و خواه آنها را قبول نداشته باشد و این چیزی است که به همهی مسلمانان از هر مذهب و ملّیّتی فرصت میدهد تا به جمع زمینهسازان ظهور امام مهدی علیه السلام ملحق شوند. هر چند طبیعتاً یاران نزدیک علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، کسانی هستند که به درستی همهی دیدگاههای او معرفت دارند، ولی کسانی که به این معرفت دست نیافتهاند نیز هرگاه به پنج اصل مذکور معتقد و ملتزم باشند، از زمرهی یاران او محسوب میشوند و این چیزی است که سبب شده است کسانی از شیعه و اهل سنّت در جمع یاران او دیده شوند؛ چنانکه یکی از یارانش خبر داده است:
«أَدْخَلْتُ عَلَى الْمَنْصُورِ رَجُلَيْنِ مِنْ أَصْحَابِنَا، فَقُلْتُ لَهُ: هَذَا فُلَانٌ مِنْ أَصْحَابِكَ وَهُوَ مِنَ الشِّيعَةِ، وَهَذَا فُلَانٌ مِنْ أَصْحَابِكَ وَهُوَ مِنَ السُّنَّةِ، قَالَ: دَعْنَا -يَا فُلَانُ- مِنْ شِيعَتِكُمْ وَسُنَّتِكُمْ! إِنَّ اللَّهَ قَدْ رَضِيَ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا، فَتَدَيَّنُوا بِهِ، ﴿مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ ۚ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ﴾[۱]، فَلَا تَسَمُّوا إِلَّا بِالْمُسْلِمِينَ، ﴿وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ﴾[۲]! ثُمَّ قَالَ: مَنْ أَتَى اللَّهَ وَلَمْ يُشْرِكْ بِهِ شَيْئًا دَخَلَ الْجَنَّةَ»[۳]؛ «دو تن از یارانمان را به نزد منصور آوردم، پس به او گفتم: این فلانی از یاران توست و او شیعه است و این فلانی از یاران توست و او سنّی است، فرمود: ما را از شیعه و سنّیتان واگذار ای فلانی! هرآینه خداوند اسلام را برای شما به عنوان دین پسندیده است، پس به آن متدیّن شوید که ”کیش پدرتان ابراهیم است، او شما را از پیش مسلمان نامید“، پس خود را جز ”مسلمان“ ننامید ”و یکدیگر را با القاب یاد نکنید“! سپس فرمود: هر کس در حالی به نزد خداوند بیاید که چیزی را شریک او قرار نداده است، به بهشت داخل میشود».
بر این اساس، علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی از همهی مسلمانان جهان از هر مذهب و ملّیّتی دعوت میکند که او را با توجّه به تمهیدات معقول و مشروعش برای ظهور امام مهدی علیه السلام حمایت کنند و از آگاهیها، توانمندیها و امکانات خود بهرهمند سازند. او صادقانه و صمیمانه، دست دوستی به سوی همهی آنان دراز میکند و از آنان میخواهد که در صورت اتّفاق نظر با او دربارهی مبانی پنجگانه، اختلاف نظر با او دربارهی برخی موضوعات فرعی را نادیده بگیرند و اهمّیت ندهند، بل برای تحقّق آرمان مشترک در پرتو مبانی مشترک، با او همفکری و همکاری کنند. او همهی عقلاء مسلمین را به همفکری و همکاری با خود به منظور ایجاد زمان و مکانی مناسب برای ظهور و حاکمیّت امام مهدی علیه السلام دعوت میکند. او خود را دوست هر کسی میداند که از هر مذهب یا کشوری این مبانی را قبول دارد، اگرچه سایر دیدگاههای او را قبول نداشته باشد. هر چیزی به جز این مبانی که در آثار او مانند کتاب «بازگشت به اسلام» تبیین شده است، تنها جنبهی توصیه و ارشاد دارد و همگان در قبول یا ردّ آن -با لحاظ مسؤول بودنشان در پیشگاه خداوند- آزادند. به عنوان مثال، برادران و خواهران اهل سنّت اگر میتوانند به نحوی میان این مبانی و اعتقاد به مشروعیّت حکومت خلفاء نخستین و جواز پیروی از مذاهب گوناگون جمع کنند، مجبور به ترک اعتقاد خود نیستند؛ چنانکه در پرسش و پاسخ ۲۶۵ در این باره توضیح داده شده است. همچنانکه هیچ عالم مسلمانی در صورت اعلام همبستگی با علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، مجبور به ترک موقعیّت خود نمیشود، بل تنها توصیه و ارشاد میشود که اگر فتوا میدهد، با ذکر دلیل فتوا دهد و اگر خمس مردم را میگیرد، تنها در راستای این مبانی مصرف کند. حتّی اگر حاکم مسلمانی از روی صداقت و اخلاص، به این مبانی ایمان آورد و برای انتقال حکومت به امام مهدی علیه السلام، با علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی همکاری کند، به کنارهگیری فوری از قدرت مجبور نمیشود، بلکه تا ظهور امام مهدی علیه السلام مهلت داده میشود؛ چنانکه در پرسش و پاسخ ۱۶۵ توضیح داده شده است.
بیعت هر فرد یا گروهی که با کسی جز امام مهدی علیه السلام بیعت کرده، پس از رسیدن دعوت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی به او منفسخ است. بنابراین، افراد و گروههایی که متعهّد به حمایت و اطاعت از کسی جز امام مهدی علیه السلام بودهاند، از تعهّد خود رها شدهاند. هر حزب و گروه مسلمانی که با علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در این چهارچوب متّحد شود، به نیکی پذیرفته میشود. همهی کسانی که در گذشته بر ضدّ علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی اقدامی کردهاند یا سخنی گفتهاند، هرگاه این مبانی را بپذیرند، در امانند و مجازات یا مؤاخذه نمیشوند، ولی هر فرد، گروه و حکومتی که این مبانی را شنیده و نپذیرفته است، تا هنگامی که آنها را بپذیرد، مفسد در زمین و محارب با خداوند و پیامبرش محسوب میشود و تبعاً با او متناسب با مقدار افساد و محاربهاش مقابله میشود.