روایات متواتری در نکوهش نقّاشی از انسان و حیوان رسیده و این به دلایل زیر بوده است:
۱ . نقّاشی از انسان و حیوان مانند مجسّمهسازی از آنها در طول تاریخ از کارهای رایج میان مشرکان بوده است؛ زیرا آنان تصاویر جاندارانی که میپرستیدند را بر در و دیوار غارها، خانهها، معبدها و مقبرههاشان میکشیدند؛ همچنانکه بعدها این کار به مسیحیان -یا به تعبیر دقیقتر پولُسیان- منتقل شد و آنان نیز شروع به کشیدن تصاویر مسیح، مریم، حواریون و سایر قدّیسان بر در و دیوار کلیساهاشان کردند. این دو سوء پیشینه باعث شد که نقّاشی از جانداران مانند مجسّمهسازی از آنها، به نماد شرک تبدیل شود و مورد نکوهش و نهی شدید اسلام قرار گیرد؛ چنانکه به عنوان نمونه، در روایتی رسیده است که امّ حبیبه و امّ سلمه از همسران رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم برای آن حضرت حکایت کردند که وقتی در حبشه بودند، کلیسایی را دیدند که در آن تصاویری نقّاشی شده بود؛ پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «أُولَئِكَ إِذا كانَ فِيهِمُ الرَّجُلُ الصّالِحُ فَماتَ بَنَوْا عَلَى قَبْرِهِ مَسْجِداً وَ صَوَّرُوا فِيهِ تِلْكَ الصُّوَرَ أُولَئِكَ شِرارُ الْخَلْقِ عِنْدَ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ»؛ «آنان این گونه هستند که هرگاه مرد صالحی در میانشان باشد، پس از دنیا برود، بر روی قبرش مسجدی بنا میکنند و این تصاویر را در آن میکشند، آنان بدترین مردمان نزد خداوند عزّ وجلّ در روز قیامت هستند» و در روایت دیگری از مسلم بن صبیح رسیده است که گفت: «كُنْتُ مَعَ مَسْرُوقٍ فِي بَيْتٍ فِيهِ تِمْثَالُ مَرْيَمَ، فَقَالَ مَسْرُوقٌ: هَذَا تِمْثَالُ كِسْرَى؟ فَقُلْتُ: لَا وَلَكِنْ تِمْثَالُ مَرْيَمَ، فَقَالَ مَسْرُوقٌ: أَمَا إِنِّي سَمِعْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ مَسْعُودٍ يَقُولُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَذَابًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ الْمُصَوِّرُونَ»؛ «به همراه مسروق در خانهای بودم که در آن تصویر مریم بود، پس گفت: آیا این تصویر کسرا است؟ گفتم: نه، بلکه تصویر مریم است، پس مسروق گفت: بدانکه من شنیدم عبد الله بن مسعود میگوید: رسول خدا صلّی الله علیه و آله سلّم فرمود: شدیدترین عذاب در روز قیامت برای صورتگران است» و این از آنجا برخاسته که خداوند از همانندی با کافران نهی کرده و فرموده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا﴾؛ «ای کسانی که ایمان آوردید! همانند کسانی که کافر شدند نباشید» و از پیروی اهل کتاب نهی کرده و فرموده است: ﴿وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ﴾؛ «و اگر بعد از علمی که به تو رسید از خواهشهای آنان پیروی کنی تو آن هنگام از ستمکاران خواهی بود»؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«دَخَلَ الْمَنْصُورُ بَيْتًا فَرَأَى فِيهِ تَمَاثِيلَ مَنْصُوبَةً، فَتَغَيَّرَ وَجْهُهُ وَقَالَ لِأَهْلِ الْبَيْتِ: ﴿مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ﴾؟! قَالُوا: إِنَّمَا نَصَبْنَاهَا لِلزِّينَةِ! قَالَ: لَا تَخْلُقُونَهَا إِلَّا كَمَا يَخْلُقُهَا الْمُشْرِكُونَ وَلَا تَنْصُبُونَهَا إِلَّا كَمَا يَنْصُبُهَا الْمُشْرِكُونَ»؛ «منصور به خانهای درآمد، پس در آن تمثالهایی نصب شده دید، پس رویش دگرگون شد و به اهل خانه فرمود: ”چیست این تمثالهایی که شما ملازم آنها هستید؟!“، گفتند: آنها را تنها برای زینت نصب کردهایم! فرمود: آنها را نمیسازید مگر چنانکه مشرکان میسازند و آنها را نصب نمیکنید مگر چنانکه مشرکان نصب میکنند».
۲ . نقّاشی و مجسّمهسازی از جانداران، نه تنها همانندی با کافران و پیروی از اهل کتاب است، بلکه در عمل میتواند به انواعی از شرک و خرافات بینجامد؛ چراکه نقّاشی و مجسّمهسازی از یک انسان یا حیوان، گونهای تعظیم و بزرگداشت او محسوب میشود و میتواند در درازمدّت به غلو دربارهی او -دست کم توسّط برخی عوام- بینجامد؛ خصوصاً هرگاه نقّاشی و مجسّمهسازی، از انسانی واقعی مانند یک حاکم یا عالم یا قهرمان و به منظور زنده نگاه داشتن یاد او باشد؛ چنانکه به عنوان نمونه، در انجیل برنابا از مسیح علیه السلام روایت شده است که فرمود: «حق میگویم به شما؛ به درستی که هر شرّی جز این نیست که در جهان به واسطهی شیوخ داخل شده. به من بگویید که پرستش بتان را چه کسی در جهان داخل نمود مگر طریقهی شیوخ؟ همانا پادشاهی بود که پدر خود را دوست میداشت و نام او بعل بود. چون پدر مرد، پسرش امر نمود به ساختن پیکری به سان پدرش به جهت تسلّی دادن خودش. در بازار شهر آن را نصب نمود. امر نمود به اینکه هر کس به آن پیکر نزدیک شود تا مسافت پانزده زراع در محلّ امن باشد و مطلقاً کسی به او آزاری نرساند. بنابراین شریران به سبب فایدههایی که از آن پیکر به دست آوردند، شروع نمودند که پیشکش کنند به او گل و شکوفهها را. پس این هدیهها در اندک زمانی تبدیل شد به نقود و طعام، تا آنکه او را خدای نامیدند به جهت تکریم او. آن گاه این چیز از عادت برگشت به شریعت تا آنکه آن بت بعل در همهی جهان منتشر شد». بیدلیل نیست که علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی میفرماید: «به خدا سوگند هیچ بتی ساخته نمیشود مگر اینکه پرستندگانی برای آن یافت میشوند، اگرچه کلّهی خری بر سر چوبی باشد». این واقعیّت و تجارب تاریخی سبب شده است که اسلام هر گونه نقّاشی و مجسّمهسازی از جانداران -خصوصاً انسانهای واقعی- را تحریم کند؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«دَخَلَ الْمَنْصُورُ دُكَّانَ رَجُلٍ فِي السُّوقِ فَرَأَى فِيهِ صُورَةَ قَائِدِهِمْ قَدْ نُصِبَتْ عَلَى جِدَارٍ، فَقَالَ: هَذَا رِجْسٌ هَذَا مِنَ الْأَنْصَابِ! قَالَ الرَّجُلُ: إِنَّا لَا نَعْبُدُهُ وَلَكِنَّا نُطِيعُهُ! فَقَالَ الْمَنْصُورُ: وَهَلِ الْعِبَادَةُ إِلَّا الطَّاعَةُ؟! ثُمَّ قَالَ: كُلُّ مَا نُصِبَ مِنْ صُورَةِ إِنْسَانٍ أَوْ تِمْثَالِهِ فَهُوَ مِنَ الْأَنْصَابِ، عُبِدَ أَمْ لَمْ يُعْبَدْ»؛ «منصور به دکّان مردی در بازار داخل شد، پس در آن تصویر رهبرشان را دید که بر روی دیواری نصب شده است، پس فرمود: این نجس است این از بتهاست! مرد گفت: ما او را عبادت نمیکنیم، بلکه اطاعت میکنیم! پس منصور فرمود: و آیا عبادت جز اطاعت است؟! سپس فرمود: هر چیزی از تصویر انسان یا مجسّمهی او که نصب شود، آن از بتهاست، عبادت شود یا عبادت نشود».
همچنانکه یکی دیگر از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«سَأَلْتُ الْمَنْصُورَ عَنِ الْأَنْصَابِ فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾، فَقَالَ: كُلُّ مَا نُصِبَ لِلنَّاسِ مِنْ صُورَةٍ أَوْ تِمْثَالٍ فَهُوَ مِنَ الْأَنْصَابِ سَوَاءٌ عُبِدَ أَمْ لَمْ يُعْبَدْ، قُلْتُ: وَمَا نَصْبُهُ؟ قَالَ: وَضْعُهُ عَلَى طَرِيقٍ أَوْ بَابٍ أَوْ جِدَارٍ أَوْ حِجَابٍ أَوْ مِنْضَدَةٍ»؛ «از منصور دربارهی أنصاب در سخن خداوند بلندمرتبه پرسیدم که میفرماید: ”ای کسانی که ایمان آوردید! جز این نیست که شراب و قمار و أنصاب و تیرهای بختآزمایی نجاستی از کارهای شیطان هستند، پس از آنها دوری کنید باشد که رستگار شوید“، پس فرمود: هر چیزی از تصویر یا مجسّمه که برای مردم نصب شود، آن از أنصاب است، خواه پرستش شود و خواه پرستش نشود، گفتم: (مقصود از) نصب آن چیست؟ فرمود: قرار دادن آن بر راه یا در یا دیوار یا پرده یا میزی».
۳ . صورتگری از صفات خداوند و افعال اوست؛ چنانکه خود را ﴿الْمُصَوِّرُ﴾ نامیده و فرموده است: ﴿هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ ۚ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾؛ «او کسی است که شما را در رحمها هر گونه که میخواهد صورت میبخشد، خدایی جز آن عزیز حکیم نیست» و فرموده است: ﴿وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ﴾؛ «و شما را صورت بخشید، پس صورتهاتان را نیکو ساخت» و فرموده است: ﴿فِي أَيِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَكَّبَكَ﴾؛ «در هر صورتی که خواست تو را ترکیب کرد» و با این وصف، نقّاشی و مجسّمهسازی از مخلوقات او، تقلیدی گستاخانه از کار او و معارضهای خواسته یا ناخواسته با اوست که او را به خشم میآورد و میآزارد؛ چراکه او ﴿الْمُتَكَبِّرُ﴾ است و چنین گستاخی و معارضهای نسبت به خود را نمیپذیرد؛ چنانکه از عایشه روایت شده است که گفت: «دَخَلَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ وَأَنَا مُسْتَتِرَةٌ بِقِرَامٍ فِيهِ صُورَةٌ، فَلَمَّا رَآهُ تَلَوَّنَ وَجْهُهُ وَهَتَكَهُ بِيَدِهِ وَقَالَ: إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَذَابًا عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ الَّذِينَ يُشْبِهُونَ بِخَلْقِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ»؛ «پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم وارد شد در حالی که من پشت پردهای رنگین بودم که در آن تصویری بود، پس چون آن را دید رنگ رویش دگرگون شد و آن را با دست خود پاره کرد و فرمود: هرآینه شدیدترین عذاب در روز قیامت نزد خداوند عزّ وجلّ برای کسانی است که به آفرینش خداوند عزّ وجلّ تشبّه میجویند» و از أبو زرعه روایت شده است که گفت: «دَخَلْتُ مَعَ أَبِي هُرَيْرَةٍ دَارَ مَرْوَانَ بْنِ الْحَكَمِ، فَرَأَى فِيهَا تَصَاوِيرَ وَهِيَ تُبْنَى، فَقَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذَهَبَ يَخْلُقُ خَلْقًا كَخَلْقِي فَلْيَخْلُقُوا ذَرَّةً أَوِ لْيَخْلُقُوا حَبَّةً أَوِ لْيَخْلُقُوا شَعِيرَةً»؛ «به همراه ابو هریره به خانهی مروان بن حکم داخل شدم، پس در آن نقّاشیهایی را دید و آن در حال ساخت بود، پس گفت: شنیدم رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم میفرماید: خداوند عزّ وجلّ میفرماید: و چه کسی ستمکارتر از کسی است که میکوشد تا خلقی مانند خلق من را بیافریند، پس یک ذرّه را بیافرینند یا یک دانه را بیافرینند یا یک جو را بیافرینند (اگر راست میگویند)». از این رو، در روایات متواتر آمده است که خداوند عزّ وجلّ در روز قیامت صورتگران را به دمیدن روح در نقّاشیهاشان تکلیف میکند و میفرماید: «أَحْیُوا ما خَلَقْتُمْ»؛ «زنده کنید چیزی را که آفریدید»، در حالی که آنان قادر به این کار نیستند. این نکتهی لطیفی است که علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی آن را تبیین فرموده است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«سَأَلْتُ الْمَنْصُورَ عَنِ التَّصْوِيرِ، فَقَالَ: لَا يَعْمَلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ، قُلْتُ: لِمَاذَا؟ قَالَ: لِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُصَوِّرُ فَكَرِهَ أَنْ يَتَشَبَّهُوا بِهِ فِي ذَلِكَ لِتَكَبُّرِهِ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ! قُلْتُ: أَمَا كَانَ لِسُلَيْمَانَ شَيَاطِينُ يَعْمَلُونَ لَهُ تَمَاثِيلَ؟! قَالَ: إِنَّمَا كَانُوا يَعْمَلُونَهَا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ لَمْ يَعْمَلْهَا بِإِذْنِ اللَّهِ فَقَدْ عَارَضَ اللَّهَ فِي خَلْقِهِ وَمَنْ عَارَضَ اللَّهَ فِي خَلْقِهِ يُعَارِضُهُ اللَّهُ فِي خَلْقِهِ فَيَقُولُ لَهُ: أَحْيِ مَا خَلَقْتَ كَمَا أَحْيَيْتُ مَا خَلَقْتُ! ﴿فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾»؛ «از منصور دربارهی صورتگری پرسیدم، پس فرمود: جز خطاکاران آن را انجام نمیدهند، گفتم: برای چه؟ فرمود: برای اینکه خداوند صورتگر است، پس کراهت دارد از اینکه در آن به او تشبّه جویند به خاطر تکبّرش، هرآینه او عزّتمندی جبّار است! گفتم: آیا برای سلیمان شیاطینی نبود که برای او مجسّمههایی میساختند؟! فرمود: جز این نیست که با اذن خداوند آنها را میساختند و هر کس با اذن خداوند آنها را نسازد، با خداوند در آفرینشش معارضه کرده است و هر کس با خداوند در آفرینشش معارضه کند، خداوند با او در آفرینشش معارضه میکند، پس به او میفرماید: چیزی که آفریدی را زنده کن، همان طور که من چیزی که آفریدم را زنده کردم! ”پس مبهوت گردد کسی که کافر شد و خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمیکند“».
۴ . علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، افزون بر نکات پیشین، تفسیر بدیع و لطیفی از برخی آیات قرآن ارائه فرموده است که به عدم جواز نقّاشی و مجسّمهسازی از جانداران بدون اذن خداوند إشعار دارد؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«كُنْتُ عِنْدَ الْمَنْصُورِ، فَقَالَ لِي: إِقْرَأْ، قُلْتُ: وَمَا أَقْرَأُ؟ قَالَ: إِقْرَأْ مِنْ سُورَةِ الْمَائِدَةِ، فَقَرَأْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى: ﴿يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ﴾ حَتَّى إِذَا بَلَغْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى لِعِيسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ: ﴿وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي﴾، فَقَالَ: أَعِدْ، فَأَعَدْتُ، فَقَالَ: مَا كَانَ لَهُ أَنْ يَخْلُقَ كَهَيْئَةِ الْحَيِّ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ! قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، وَهَلْ يَفْهَمُ مِثْلَ هَذَا إِلَّا أَنْتَ؟! قَالَ: ﴿إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾ ثُمَّ قَالَ: إِمْضِ، فَمَضَيْتُ»؛ «نزد منصور بودم، پس به من فرمود: قرائت کن، گفتم: چه چیزی قرائت کنم؟ فرمود: از سورهی مائده قرائت کن، پس سخن خداوند بلندمرتبه را قرائت کردم که میفرماید: ”روزی که خداوند پیامبران را گرد میآورد، پس میفرماید: چه پاسخ داده شدید؟“، تا آنکه به سخن خداوند بلندمرتبه خطاب به عیسی علیه السلام رسیدم که میفرماید: ”و هنگامی که از گل مانند صورت پرنده را میساختی با اذن من“، پس فرمود: تکرار کن، پس تکرار کردم، پس فرمود: او را نمیرسید که مانند صورت جاندار را بسازد مگر با اذن خداوند! گفتم: فدایت شوم، آیا مانند این را کسی جز تو میفهمد؟! فرمود: ”فضل به دست خداوند است آن را به هر کس که بخواهد میدهد و خداوند گشایندهای داناست“، سپس فرمود: ادامه بده، پس ادامه دادم».
همچنانکه یکی دیگر از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَنْهَى عَنِ التَّصْوِيرِ وَالنِّحَاتَةِ، فَقُلْتُ لَهُ: أَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِي جِنِّ سُلَيْمَانَ: ﴿يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ﴾؟! فَقَالَ: إِقْرَأْ مَا قَالَ قَبْلَ هَذَا! فَقَرَأْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى: ﴿وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ﴾، فَقَالَ: مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ لَهُ إِلَّا بِإِذْنِ رَبِّهِ»؛ «شنیدم منصور از تصویرگری و مجسّمهسازی نهی میکند، پس به او گفتم: آیا خداوند بلندمرتبه دربارهی جنّیان سلیمان نفرموده است: ”برای او هر چه میخواست میساختند از محرابها و تمثالها“؟! پس فرمود: چیزی که قبل از این فرموده است را بخوان، پس سخن او را خواندم که فرموده است: ”و از جنّیان کسانی بودند که در برابرش با اذن پروردگارش میساختند و هر کس از آنها از امر ما سر میپیچید او را از عذاب سوزان میچشاندیم“، پس فرمود: برای او نمیساختند مگر با اذن پروردگارش!».
بنابراین، نقّاشی و مجسّمهسازی دست کم از جانداران -خصوصاً هرگاه برای نصب کردن باشد- در اسلام جایی ندارد و کاری ناپسند و ناروا محسوب میشود؛ مگر اینکه به منظور بزرگداشت، سرگرمی یا زیباسازی نباشد، بلکه ضرورتی برای آن وجود داشته باشد؛ مانند آموزش پزشکی و شناسایی مجرمان، هرگاه به جای آن کار دیگری مانند استفاده از عکس و فیلم میسّر نباشد؛ با توجّه به اینکه خداوند فرموده است: ﴿يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ﴾؛ «خداوند برای شما آسانی میخواهد و برای شما سختی نمیخواهد» و فرموده است: ﴿مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ﴾؛ «خداوند نمیخواهد که برای شما در دین تنگنایی قرار دهد» و با توجّه به اینکه عکس و فیلم، تقلید از آفرینش خداوند محسوب نمیشود، بل نمایش آفرینش خداوند بر روی کاغذ و پرده محسوب میشود که دلیلی برای حرمت آن وجود ندارد؛ هر چند نصب کردن عکس طواغیت برای بزرگداشت آنها جایز نیست؛ چراکه این کار گونهای شرک است، بل از اطلاق سخن علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی برداشت میشود که نصب کردن عکس هر جانداری -هرگاه برای بزرگداشت آن باشد- اشکال دارد؛ چراکه شبیه به کار مشرکان است و با این وصف، میتوان گفت که نقّاشی و مجسّمهسازی از جانداران جز در موارد ضرورت جایز نیست، اگرچه برای نصب کردن به منظور بزرگداشت آنها نباشد، ولی عکّاسی از آنها اشکالی ندارد، مگر اینکه برای نصب کردن به منظور بزرگداشت آنها باشد که غالباً در رابطه با شخصیّتهای سیاسی و مذهبی مصداق دارد.
*برای آگاهی بیشتر، به
تعلیقات بنگرید.
پایگاه اطّلاعرسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی
بخش پاسخگویی به پرسشها