در روایات متعدّدی آمده است که با حکومت حضرت مهدی، عدل و داد در سراسر دنیا گسترش خواهد یافت و همه چیز به بهترین شکل در خواهد آمد و فقر و فساد از بین خواهد رفت و همه در خوشی و آرامش زندگی خواهند کرد و هیچ کس دیگر دست به گناه نخواهد زد. حال سؤال این است که آیا چنین وضعی با آنچه قرآن دربارهی دنیا فرموده است، در تناقض نیست؟ برای مثال، اینکه خداوند هیچ گاه نخواسته است مردم را در دنیا یک امّت قرار دهد و اینکه دنیا محلّ آزمایش است و قطعاً با سختی و آسانی همراه خواهد بود؛ چراکه بدون آن، آزمایشی معنا نخواهد داشت. با توجّه به این آیات، آیا شما روایاتی که همه چیز را در زمان حکومت مهدی عالی میبینند، صحیح میدانید؟ در این صورت، این تناقض را چطور توجیه میکنید؟ پیشاپیش از توجّه شما سپاسگزارم.
روایت رسیده از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در توصیف مهدی با مضمون «يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا»؛ «زمین را از عدالت پر میکند، همان طور که از ظلم پر شده است»، روایتی متواتر است که در صدورش از آن حضرت تردیدی نیست. با این حال، ممکن است گمان رود که با چهار دسته از آیات قرآن تعارض دارد:
۱ . آیاتی که میفرمایند مردم در دنیا همواره مختلف خواهند بود و هیچ گاه یک امّت نخواهند شد؛ مانند آیهای که فرموده است: ﴿وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ﴾[۱]؛ «و اگر پروردگارت میخواست همهی مردم را یک امّت قرار میداد، در حالی که همواره مختلف خواهند بود».
۲ . آیاتی که انسان را در دنیا قرین رنج و سختی میدانند؛ مانند آیهای که فرموده است: ﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ﴾[۲]؛ «هرآینه انسان را در رنج و سختی آفریدهایم».
۳ . آیاتی که دنیا را سرای آزمایش میدانند؛ مانند آیهای که فرموده است: ﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ﴾[۳]؛ «حتماً در رابطه با مالها و جانهای خود آزمایش خواهید شد» و آیهای که فرموده است: ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ﴾[۴]؛ «و حتماً شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و نقصان مالها و جانها و محصولات میآزماییم و صابران را بشارت ده» و آیهای که فرموده است: ﴿وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً ۖ وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ﴾[۵]؛ «و شما را با شرّ و خیر میآزماییم و به سوی ما باز میگردید».
۴ . آیاتی که انسان را دارای اختیار میدانند؛ مانند آیهای که فرموده است: ﴿إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا﴾[۶]؛ «ما راه را به او نشان دادیم، میخواهد شکرگزار باشد و میخواهد ناسپاس» و آیهای که فرموده است: ﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ﴾[۷]؛ «در دین اکراهی نیست، هدایت از گمراهی روشن شده است».
ولی حق آن است که روایت مذکور، با این آیات تعارضی ندارد؛ به دلایل زیر:
اولاً پر شدن زمین از عدالت، بدین معنا نیست که همه در آن عادل خواهند شد و هیچ کس در آن ظلم نخواهد کرد؛ با توجّه به اینکه روایت مذکور، پر شدن زمین از عدالت را مانند پر شدن آن از ظلم دانسته است: «كَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا» و پر شدن آن از ظلم، بدین معنا نیست که همه در آن ظالم خواهند شد؛ چراکه اگر همه در آن ظالم شوند، مظلومی وجود نخواهد داشت و اگر مظلومی وجود نداشته باشد، ظالمی هم نیست و این تناقض است! پر شدن زمین از ظلم، بدین معناست که مردم به دو دسته تقسیم میشوند: ظالمان که همهی قدرت را در اختیار دارند و بر سراسر زمین حکم میرانند و عادلان که از قدرتی برخوردار نیستند و تحت سلطهی ظالمان به سر میبرند. بنابراین، پر شدن زمین از عدالت نیز بدین معناست که مردم به دو دسته تقسیم میشوند: عادلان که همهی قدرت را در اختیار دارند و بر سراسر زمین حکم میرانند و ظالمان که از قدرتی برخوردار نیستند و تحت سلطهی عادلان به سر میبرند و این کاملاً سازگار با آیاتی است که میفرمایند مردم در دنیا همواره مختلف خواهند بود و هیچ گاه یک امّت نخواهند شد.
ثانیاً پر شدن زمین از عدالت، بدین معنا نیست که انسان از هر رنج و سختی در دنیا رهایی مییابد؛ چراکه دنیا بدون رنج و سختی ممکن نیست و این بهشت است که از هر رنج و سختی خالی است. سرما و گرما، گرسنگی و تشنگی، بیماری و پیری، حادثه و مرگ و سایر ناملایمات طبیعی در دنیا، پس از پر شدن زمین از عدالت نیز وجود خواهند داشت؛ چراکه هیچ یک از آنها با عدالت منافات ندارد. چیزی که پس از پر شدن زمین از عدالت وجود نخواهد داشت، ناملایمات غیر طبیعی در دنیاست که توسّط حاکمان ظالم به مردم تحمیل میشود و ربطی به محدودیّتهای ذاتی و طبیعی دنیا ندارد و همین برای خوشبختی انسان در دنیا کفایت میکند. این بهترین وضعی است که ممکن است در دنیا وجود داشته باشد و بهتر از آن تنها در آخرت ممکن است و از این رو، تعارضی میان آن و آیاتی که انسان را در دنیا قرین رنج و سختی میدانند، وجود ندارد؛ خصوصاً با توجّه به اینکه ایجاد و حفظ عدالت در دنیا، خود آکنده از رنج و سختی است و اگر سهولتی در پی خواهد داشت، سهولتی پس از رنج و سختی خواهد بود که مقتضای طبیعت دنیا محسوب میشود؛ چنانکه خداوند دربارهی آن فرموده است: ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا﴾[۸]؛ «پس بیگمان با سختی آسانی است، بیگمان با سختی آسانی است».
ثالثاً پر شدن زمین از عدالت، خود آزمایشی از جانب خداوند است و با این وصف، نمیتواند با آیاتی که دنیا را سرای آزمایش میدانند، منافات داشته باشد؛ خصوصاً با توجّه به اینکه آیات مذکور، آزمایش خداوند را محدود به «شرّ» یعنی رنج و سختی ندانستهاند، بلکه شامل «خیر» یعنی خوشی و آسایش نیز دانستهاند؛ چنانکه در آیهای دیگر پس از ذکر پادشاهی عظیم سلیمان علیه السلام آمده است: ﴿قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ ۖ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ﴾[۹]؛ «گفت: این از فضل پروردگارم است تا من را بیازماید که آیا شکر میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر کس شکر گزارد برای خودش شکر میگزارد و هر کس ناسپاسی کند، بیگمان پروردگارم بینیازی کریم است».
رابعاً پر شدن زمین از عدالت، با اختیار انسان منافاتی ندارد؛ زیرا آن چیزی است که مردم خود اختیار خواهند کرد و جز با اختیار آنان واقع نخواهد شد و باقی نخواهد ماند و تبعاً هرگاه بخواهند میتوانند از آن دست بردارند و به دوران تاریک ظلم بازگردند؛ چنانکه بنا بر برخی روایات، مدّتی کوتاه یا بلند پس از درگذشت مهدی، این کار را خواهند کرد. به علاوه، پر شدن زمین از عدالت، بدین معنا نیست که کسی در آن قادر به ظلم یا گناه نخواهد بود، بل بدین معناست که از یک سو با وجود عدالت، زمینه برای ظلم و گناه فراهم نخواهد بود و از سوی دیگر، هر کسی که ظلم و گناهی انجام دهد، به صورتی عادلانه مجازات و تنبیه خواهد شد و این ظلم و گناه را به حدّاقلّ ممکن خواهد رساند.
از اینجا دانسته میشود که پر شدن زمین از عدالت، با قرآن تعارضی ندارد، بلکه اساساً خواستهی قرآن همین است و برای همین نازل شده؛ چنانکه فرموده است: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾[۱۰]؛ «هرآینه فرستادگان خود را با نشانههای روشن فرستادیم و به همراهشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت برخیزند» و روشن است که خداوند چیزی محال را نمیخواهد و از مردم توقّع کاری را ندارد که ممکن نیست؛ همچنانکه فرموده است: ﴿هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾[۱۱]؛ «او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هر دینی پیروز گرداند، اگرچه مشرکان کراهت داشته باشند» و فرموده است: ﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ﴾[۱۲]؛ «و با آنان بجنگید تا فتنهای باقی نماند و دین همهاش برای خداوند بشود» و این یعنی پیروزی اسلام بر همهی ادیان و از بین رفتن همهی فتنهها در زمین ممکن است؛ چراکه غرض خداوند و تکلیف مسلمانان است و خداوند حکیمتر از آن است که چیزی غیر عملی و دستنیافتنی را غرض خود و تکلیف مسلمانان قرار دهد؛ چنانکه فرموده است: ﴿أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَحْكَمِ الْحَاكِمِينَ﴾[۱۳]؛ «آیا خداوند حکیمترین حکیمان نیست؟!» و فرموده است: ﴿لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا﴾[۱۴]؛ «خداوند کسی را جز به اندازهی توانش تکلیف نمیکند»؛ همچنانکه اقامهی دین خود توسّط مردم و بازگشت آنان به سوی خود را موجب پر شدن زمین از نعمت دانسته و فرموده است: ﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ﴾[۱۵]؛ «و اگر آنان تورات و انجیل و چیزی که از جانب پروردگارشان برایشان نازل شده است (یعنی قرآن) را اقامه میکردند، از بالای خود و زیر پاهاشان میخوردند» و فرموده است: ﴿اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ﴾[۱۶]؛ «از پروردگار خود آمرزش بخواهید و به سوی او توبه کنید تا (بارش) آسمان را پیوسته بر شما بفرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید» و فرموده است: ﴿اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا﴾[۱۷]؛ «از پروردگارتان آمرزش بخواهید؛ چراکه او بسیار آمرزنده است؛ (بارش) آسمان را منظّم بر شما خواهد فرستاد و اموال و فرزندانتان را خواهد افزود و برایتان بوستانهایی قرار خواهد داد و برایتان رودهایی قرار خواهد داد» و با این وصف، پر شدن زمین از نعمت در سایهی حکومت مهدی که دین را اقامه میکند و مردم را به سوی پروردگارشان باز میگرداند، عجیب نیست و با قرآن سازگاری دارد.
بل حق آن است که پر شدن زمین از عدالت، نه تنها ممکن، بلکه حتمی است؛ چراکه خداوند صرفاً آن را غرض خود و تکلیف مسلمانان قرار نداده، بلکه تحقّق آن را وعده داده و فرموده است: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ﴾[۱۸]؛ «و هرآینه در زبور پس از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان صالحم وارث خواهند شد» و فرموده است: ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾[۱۹]؛ «و اراده داریم بر کسانی که در زمین ضعیف شمرده شدند منّت نهیم و آنان را پیشوایانی قرار دهیم و آنان را وارثان قرار دهیم» و فرموده است: ﴿إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۲۰]؛ «هرآینه زمین برای خداوند است، آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد میراث میدهد و عاقبت برای پرهیزکاران خواهد بود» و فرموده است: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾[۲۱]؛ «خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند وعده داد که حتماً آنان را در زمین خلیفه گرداند همان طور که گذشتگان آنان را خلیفه ساخت و حتماً دینشان را که برایشان پسندید، برایشان به مکنت رساند و حتماً پس از ترسشان آنان را امنیّت بخشد تا من را بپرستند و چیزی را با من شریک نسازند و هر کس پس از آن کفر ورزد آنان همان فاسقان خواهند بود».
واضح است که این آیات، حتّی اگر با آیات چهارگانه تعارض میداشت، میتوانست آنها را تخصیص بزند و پر شدن زمین از عدالت و نعمت در آخر الزمان را اثبات کند، چه رسد به اینکه با آنها تعارضی ندارد! از این رو، بر خلاف پندار کسانی که دست خداوند را بسته میدانند و از رحمت او نومید هستند، پر شدن زمین از عدالت و نعمت در سایهی حکومت مهدی ممکن است و منصور هاشمی خراسانی که به سوی آن فرا میخواند و برای آن زمینهسازی میکند، آرزویی محال در سر نمیپروراند و کاری بیهوده انجام نمیدهد، بلکه در اقدامی کاملاً عقلانی و واقعگرایانه، مقدّمات لازم برای تحقّق غرض خداوند را فراهم میسازد و با توجّه به حرکتش در مسیر وعدهی خداوند، دیر یا زود به هدفش دست مییابد، اگرچه کافران و منافقان انکار کنند و بیماردلان شک داشته باشند؛ ﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾[۲۲]؛ «و به زودی کسانی که ظلم کردند خواهد دانست که به کدامین جایگاه بازمیگردند!».