حکم محصولات خوراکی تراریخته یا فروریخته که با تغییرات ژنتیکی تولید میشوند، چیست؟ آیا تولید آنها حرام است؟ مصرف آنها برای انسان، دام و طیور که به طور گسترده رواج پیدا کرده است، چطور؟ با توجه به اینکه دانش بشر هنوز نتوانسته است در مورد مضر بودن یا نبودن آنها اظهار نظر قطعی کند، آیا از قواعد شرع میتوان مضر بودن یا نبودن آنها را استنباط کرد؟
مراد از «تراریخته» موجودی زنده است که ژنی دلخواه به آن افزوده شده، به نحوی که ویژگی جدیدی بر خلاف ویژگی طبیعی خود پیدا کرده و مراد از «فروریخته» موجودی زنده است که ژنی ناخوشایند از آن کاسته شده، به نحوی که ویژگی جدیدی بر خلاف ویژگی طبیعی خود پیدا کرده است. دربارهی زیانهای کوتاهمدّت و درازمدّت این دستکاری ژنتیکی که غالباً با هدف دستیابی به سود بیشتر از طریق تولید بیشتر موادّ غذایی انجام میشود، میان صاحبنظران اختلاف است، ولی چیزی که در آن تردیدی نیست، عدم جواز این کار در اسلام است؛ زیرا این کار، مصداق بارز تغییر آفرینش خداوند است که در جهانبینی اسلامی جایی ندارد؛ با توجّه به اینکه از نظر اسلام، آفرینش خداوند ﴿فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ﴾[۱] یعنی به بهترین شکل ممکن انجام شده؛ چنانکه فرموده است: ﴿صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ﴾[۲]؛ «ساختهی خداوند است که هر چیزی را به خوبی ساخت» و فرموده است: ﴿الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ﴾[۳]؛ «کسی که هر چیزی آفرید را نیکو ساخت» و به اندازهی لازم، متناسب و هماهنگ با نظام هستی انجام شده؛ چنانکه فرموده است: ﴿إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ﴾[۴]؛ «ما هر چیزی را به اندازه آفریدهایم» و فرموده است: ﴿قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا﴾[۵]؛ «خداوند برای هر چیزی اندازهای قرار داده است» و هیچ چیزی از آن بدون حکمت آفریده نشده؛ چنانکه فرموده است: ﴿مَا خَلَقَ اللَّهُ ذَلِكَ إِلَّا بِالْحَقِّ﴾[۶]؛ «خداوند آن را جز به حق نیافریده است» و با این اوصاف، واضح است که کسی نمیتواند آن را به صورتی بهتر از آنچه خداوند آفریده است بیافریند؛ چنانکه خداوند خود را ﴿أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ﴾[۷] یعنی بهترین آفرینندگان دانسته و با اشاره به آفرینش خود فرموده است: ﴿هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ ۚ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۸]؛ «این آفرینش خداوند است، پس نشانم دهید که دیگران چه آفریدهاند؟! بلکه ظالمان در گمراهی آشکاری هستند».
بر این اساس، تردیدی نمیماند که هر گونه دستکاری در آفرینش خداوند با اهداف سودجویانه و زیادهخواهانه، مصداق إخلال در نظم و خرابکاری در طبیعت است و دیر یا زود به زیان انسان تمام میشود؛ خصوصاً با توجّه به اینکه دانش انسان نسبت به سود و زیان خود کامل نیست و چه بسا تحت تأثیر اهواء نفسانی او قرار میگیرد؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾[۹]؛ «و چه بسا چیزی را دوست نمیدارید در حالی که آن خیری برای شماست و چه بسا چیزی را دوست میدارید در حالی که آن شرّی برای شماست و خداوند میداند و شما نمیدانید». به همین دلیل، اختیار انسان در حوزهی تکوین را مانند اختیار او در حوزهی تشریع و تحکیم نفی کرده و فرموده است: ﴿وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ ۗ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ ۚ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾[۱۰]؛ «و پروردگارت هر چیزی که میخواهد را میآفریند و بر میگزیند، آنان را اختیاری نیست، خداوند منزّه و برتر از چیزی است که شریک او قرار میدهند» و به همین دلیل، شیطان واداشتن مردم به دستکاری در آفرینش خداوند را یکی از مهمترین اهداف خود شمرده و گفته است: ﴿وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَـآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَـآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ﴾[۱۱]؛ «و هرآینه آنان را گمراه میکنم و هرآینه آنان را آرزومند میسازم و هرآینه آنان را امر میکنم، پس گوشهای چهارپایان را میبرند و هرآینه آنان را امر میکنم، پس آفرینش خداوند را تغییر میدهند».
حاصل آنکه کاستن یا افزودن ژن موجودات زنده برای تغییر آنها به صورت دلخواه، کاری شیطانی محسوب میشود و جایز نیست، اما آیا مصرف موادّ غذایی تولید شده از آنها نیز حرام است؟ آری؛ چراکه مصرف آنها، هر چند في حدّ نفسه ضرر مهمّ معلومی برای انسان نداشته باشد، به تولید آنها توسّط پیروان شیطان کمک میکند و از این جهت، مصداق کمک کردن به گناه و تعدّی محسوب میشود که جایز نیست؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[۱۲]؛ «و به یکدیگر در گناه و تعدّی یاری نرسانید و از خداوند بترسید؛ چراکه عقاب خداوند شدید است».
پیدا کردن عملکرد و نقش ژنها در بدن، مستلزم تغییر در آنهاست. البته این کار امروزه با توجّه به اصول اخلاقی به این شکل انجام میشود که ابتدا با تغییر در ژن جانداری که شباهت ژنتیکی زیادی به انسان دارد، عملکرد آن را حدس میزنند و سپس به مطالعه بر روی انسانهایی میپردازند که در همان ژن، دچار نقص هستند و با این شیوه، عملکرد آن ژن در انسان را با اطمینان بیشتری مشخص میکنند.
آیا تغییر در ژنهای جانداران با هدف یافتن عملکرد آنها و یافتن راه درمانی برای بیماریها جایز نیست؟ در حال حاضر، برای تولید برخی داروها نیز از تغییر ژنتیکی در باکتریها و جانداران دیگر استفاده میشود. به عنوان مثال، در گذشته انسولین را از پانکراس گاو به دست میآوردند، اما امروزه آن را با استفاده از باکتریها میسازند. اگر از تغییرات ژنتیکی این جانداران استفاده نکنیم، پس چگونه این مواد را به میزان مورد نیاز و با قیمت مناسب تولید کنیم؟ آیا در این صورت بسیاری از انسانها به دلیل نداشتن پول کافی برای خرید داروها نخواهند مرد؟
اگر حفظ جان انسانی، متوقّف بر تغییر ژن جانداری باشد، این کار جایز است؛ چراکه اضطرار محسوب میشود و خداوند فرموده است: ﴿وَقَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مَا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ﴾[۱]؛ «برای شما چیزی که بر شما حرام ساخته را تبیین کرده است مگر چیزی که به آن ناگزیر شوید»، ولی بیشتر تغییرات ژنتیکی این گونه نیستند و صرفاً از سر سودجویی و مصرفگرایی انجام میشوند؛ مانند تغییرات ژنتیکی در کشاورزی، دامپروری و صنایع غذایی، بلکه تغییرات ژنتیکی برای تولید داروی بیشتر نیز، اگر با هدف کاهش قیمت آن و حفظ جان بیماران فقیر انجام میشود، ضروری به نظر نمیرسد؛ چراکه حمایت مالی از بیماران فقیر، وظیفهی دولت است و اگر دولت وظیفهی خود را انجام دهد، نیازی به تغییرات ژنتیکی برای تولید داروی بیشتر نیست. با این حال، اگر دولت وظیفهی خود را انجام ندهد یا حمایت مالی از بیماران فقیر کفایت نکند، تغییرات ژنتیکی برای تولید داروی بیشتر اجتنابناپذیر است. بنابراین، میتوان گفت که تغییر ساختار طبیعی جانداران، تنها در پزشکی برای تشخیص بیماریهای مهم یا تولید داروهای ضروری جایز است، مشروط به اینکه راه دیگری برای آن دو وجود نداشته باشد.
البته حقیقت این است که خداوند داروهای ضروری و راه تشخیص بیماریها را در طبیعت قرار داده است بدون اینکه نیازی به دستکاری در آن باشد، ولی دانش انسان اندک است و جز به مرور زمان افزایش نمییابد، در حالی که نجات بیماران از مرگ یک نیاز فوری است و نمیتوان آن را تا تشخیص بیماریهای مهم و تولید داروهای ضروری با روش طبیعی، به تأخیر انداخت. از این رو، میتوان استثنای مذکور را پذیرفت و در عین حال، بر لزوم مطالعه و تحقیق برای تشخیص بیماریهای مهم و تولید داروهای ضروری با روش طبیعی، تأکید نمود.