موسیقی به معنای اصوات متوالی، هماهنگ و خوشایند حرمت ذاتی ندارد؛ چراکه توالی، هماهنگی و خوشایندیِ اصوات عقلاً قبیح نیست و از این رو، در خلقت خداوند فراوان است و تبعاً در شریعت او نیز حرام محسوب نمیشود؛ مگر اینکه عنوانی ثانوی پیدا کند و آن همانا ﴿اللَّغْوَ﴾، ﴿قَوْلَ الزُّورِ﴾ و ﴿لَهْوَ الْحَدِيثِ﴾ است؛ چراکه خداوند به إعراض از اینها امر کرده و فرموده است: ﴿وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ﴾؛ «و چون لغو را بشنوند از آن روی بگیرند» و فرموده است: ﴿وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ﴾؛ «و کسانی که از لغو رویگردانند» و فرموده است: ﴿وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا﴾؛ «و کسانی که باطل را شاهد نمیشوند و چون بر لغو میگذرند، بزرگوارانه عبور میکنند» و فرموده است: ﴿فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ﴾؛ «پس از پلیدی بتها اجتناب کنید و از سخن باطل اجتناب کنید» و فرموده است: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا ۚ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾؛ «و از مردم کسانی هستند که سخنان بیهوده را میخرند تا بدون علم از راه خداوند گمراه کنند و آن را به سخره بگیرند، آنان برایشان عذابی خوار کننده است».
از اینجا دانسته میشود که موسیقی در دو صورت حرام است:
۱ . صورت آن مطرب، محرّک و مناسب رقص باشد، اگرچه سخن باطل یا بیهودهای در آن وجود نداشته باشد؛ چراکه در این صورت مصداق ﴿اللَّغْوَ﴾ شمرده میشود.
۲ . سخن باطل یا بیهودهای مانند کفر، کذب، هجو، هزل، فحش، استهزاء، غیبت یا تشبیب (توصیف عاشقانه از زن و مرد) در آن وجود داشته باشد، اگرچه صورت آن مطرب، محرّک و مناسب رقص نباشد؛ چراکه در این صورت مصداق ﴿قَوْلَ الزُّورِ﴾ و ﴿لَهْوَ الْحَدِيثِ﴾ شمرده میشود.
این مبنای علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی دربارهی شنیدنیهاست که مبتنی بر سخن خداوند در قرآن است؛ چراکه خداوند در قرآن، شنیدنیهای حرام را به دو دسته تقسیم کرده و دربارهی اهل بهشت فرموده است: ﴿لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا﴾؛ «در آن نه لغوی میشنوند و نه گناهانگیزی» و فرموده است: ﴿لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا﴾؛ «در آن نه لغوی میشنوند و نه دروغی» و با این وصف، شنیدن هر یک از این دو حرام است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ كَلِمَةً خَبِيثَةً وَصَوْتًا مُطَرِّبًا، فَلَا تَسْمَعُوهُمَا، وَمَنْ يَسْمَعُهُمَا فَإِنَّمَا يُصَبُّ فِي أُذُنِهِ الْحَمِيمُ، وَلَا تَرْقُصُوا، فَإِنَّ الشَّيْطَانَ رَاقِصٌ وَيُحِبُّ الرَّاقِصِينَ»؛ «شنیدم منصور میفرماید: هرآینه خداوند سخنی آلوده و آوایی طربانگیز را مبغوض میدارد، پس به آن دو گوش نسپارید و هر کس به آن دو گوش میسپارد جز این نیست که در گوشش آب سوزان ریخته میشود و رقص نکنید؛ چراکه شیطان رقص کننده است و رقص کنندگان را دوست میدارد».
آری، شنیدن موسیقی هرگاه از یک سو مطرب، محرّک و مناسب رقص و از سوی دیگر حاوی سخنی ناروا نباشد، اشکالی ندارد و مانند شنیدن هر صدای دیگری مباح است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«قَالَ لِيَ الْمَنْصُورُ: إِنِّي سَمِعْتُ نَغْمَةً حَسَنَةً لَا لَغْوٌ فِيهَا وَلَا تَأْثِيمٌ، فَحَسِبْتُهَا مِنْ نَغَمَاتِ الْجَنَّةِ! قُلْتُ: أَفَيُعْجِبُكَ شَيْءٌ مِنَ النَّغْمَةِ؟! قَالَ: إِنَّهَا إِذَا اعْتَدَلَتْ وَلَمْ يَكُنْ فِيهَا كِذْبٌ وَلَا هَجْوٌ وَلَا فُحْشٌ وَلَا تَشْبِيبٌ، فَلَا يَكْرَهُهَا إِلَّا الْحِمَارُ»؛ «منصور به من فرمود: من آوازی نیکو شنیدم که نه لغوی در آن بود و نه گناهانگیزی، پس پنداشتم که از آوازهای بهشت است! گفتم: آیا پس چیزی از آواز تو را خوش میآید؟! فرمود: آن هرگاه معتدل باشد و در آن کذبی یا هجوی یا فحشی یا تشبیبی نباشد، از آن بدش نمیآید مگر الاغ!».
به این ترتیب، شناخت مصداق برای مکلّف آسان و حکم کنسرتهای موسیقی دانسته میشود؛ همچنانکه دانسته میشود اسلام دین خشونت و سوگواری نیست، بلکه دین عقلانیّت، اعتدال و وقار است و کسانی که شادی را در سبکساری، کفر، کذب، هجو، هزل، فحش، استهزاء، غیبت یا تشبیب میجویند، در گمراهی دوری هستند؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ﴾؛ «بگو به فضل خداوند و به رحمتش، به آن باید شادی کنند، آن بهتر از چیزی است که گرد میآورند».
*برای آگاهی بیشتر، به
تعلیقات بنگرید.
پایگاه اطّلاعرسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی
بخش پاسخگویی به پرسشها