محارم انسان چه کسانی هستند؟ آیا نامحرمها هم مانند محرمها درجات مختلفی دارند؟ با توجّه به اینکه مثلاً محرم بودن زن انسان با محرم بودن مادر او متفاوت است. بنابراین، آیا زن غریبه و خالهی همسر که هر دو نامحرم هستند، در میزان نامحرم بودن متفاوتند؟ مثلاً آیا میتوان با خالهی همسر یا دختر خاله شوخی کرد؟ آیا میتوان با مادر زن دست داد و او را بوسید؟ محرم بودن او چقدر است؟
«محرم» در اصطلاح به معنای کسی است که ازدواج با او برای همیشه حرام است و بر اساس آیهی ۲۳ سورهی نساء، شامل مادر، دختر، خواهر، عمّه، خاله، دختر برادر، دختر خواهر، مادر رضاعی، خواهر رضاعی، مادر زن و دختر زنی که با او نزدیکی شده است میشود و از این رو، نگاه کردن و لمس کردن بدن آنان به استثنای شرمگاه و بوسیدن آنان، هرگاه با شهوت نباشد، اشکالی ندارد. بنابراین، «نامحرم» کسی است که ازدواج با او برای همیشه حرام نیست و از این رو، نگاه کردن به بدن او به غیر صورت و دو کف دستش و به طریق اولی لمس کردن بدن او حرام است و در این زمینه، فرقی میان نامحرمانی مانند دختر خاله، دختر عمّه، زن برادر و خالهی همسر که از خویشاوندان هستند و سایر نامحرمان نیست؛ چراکه حکم خداوند در این زمینه عامّ است و به یک اندازه شامل همهی نامحرمان میشود، بلکه بر خلاف پندار بسیاری از عوام، لزوم رعایت حریم و حجاب در رابطه با نامحرمانی که از خویشاوندان هستند، بیشتر است؛ چراکه مواجهه و معاشرت با آنان به اقتضای خویشاوندیشان بیشتر است و با حسّاسیت و نظارت کمتری از جانب دیگران همراه است و به همین دلیل، اگر با رعایت حریم و حجاب همراه نباشد، بیشتر میتواند به لغزش و گناه بینجامد و این نکتهی مهمّی است که در حدیث مشهوری از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بر آن تأکیده شده؛ چنانکه در آن آمده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: إِيَّاكُمْ وَالدُّخُولَ عَلَى النِّسَاءِ، فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، أَفَرَأَيْتَ الْحَمْوَ؟ قَالَ: الْحَمْوُ الْمَوْتُ»[۱]؛ «رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: از معاشرت (غیر ضروری) با زنان بپرهیزید، پس مردی از انصار گفت: ای رسول خدا! نظرتان دربارهی حَمْو (یعنی برادر شوهر، پسر عمو، پسر عمّه و مانند آنها) چیست؟ فرمود: حَمْو مرگ است»! همچنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ لِرَجُلٍ جَاءَهُ مِنْ بَعْضِ بِلَادِ الْمُسْلِمِينَ: إِنِّي نُبِّئْتُ أَنَّ رِجَالًا مِنْكُمْ يُصَافِحُونَ بَنَاتِ أَعْمَامِهِمْ وَبَنَاتِ عَمَّاتِهِمْ وَبَنَاتِ أَخْوَالِهِمْ وَبَنَاتِ خَالَاتِهِمْ وَنِسَاءَ إِخْوَانِهِمْ كَأَنَّهُمْ أَعْرَابٌ! أَفَلَمْ يُسْلِمُوا، أَمِ ارْتَدُّوا، أَمْ أَرَادُوا أَنْ يَمَسَّهُمْ عَذَابٌ مِنْ رَبِّهِمْ فَأَصْبَحُوا فَاسِقِينَ؟! قَالَ الرَّجُلُ: إِنَّمَا هِيَ عَادَةٌ انْتَشَرَتْ بَيْنَهُمْ، وَلَا يَأْتُونَهَا بِرِيبَةٍ، فَقَالَ: بِئْسَ الْقَوْمُ قَوْمٌ مِنْ عَادَتِهِمُ الْحَرَامُ»؛ «شنیدم منصور به مردی که از برخی بلاد مسلمین به نزدش آمده بود میفرماید: به من خبر رسیده است که مردانی از شما با دختران عموها و دختران عمّهها و دختران داییها و دختران خالهها و زنان برادرانشان دست میدهند، چنانکه گویی اهل کوه و بیابانند (یعنی چیزی از فرهنگ اسلامی نمیدانند)! آیا اسلام نیاوردهاند یا از دین برگشتهاند یا خواستهاند که عذابی از پروردگارشان به آنان برسد پس فاسق گردیدهاند؟! مرد گفت: این عادتی است که میان آنان رواج یافته است و آن را با قصد بد انجام نمیدهند، پس فرمود: بد قومی هستند قومی که عادتشان کار حرام است»!
بنابراین، هر کس به خداوند و روز قیامت باور دارد و خود را مسلمان میداند، باید از اختلاط و ارتباط زیاد و غیر ضروری با نامحرمان بپرهیزد و در مواجهه و معاشرت با آنان، خصوصاً هرگاه جوان هستند، از وقار و متانت فاصله نگیرد و به مزاح و سبکسری روی نیاورد، خواه خویشاوند باشند و خواه غیر خویشاوند.