سه شنبه ۱۳ آذر (قوس) ۱۴۰۳ هجری شمسی برابر با ۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 پرسش جدید: می‌خواستم نظر علامه را در مورد مراقبه یا مدیتیشن بدانم. برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: مقصود از «غلمان» و «ولدان» در آیات توصیف‌کننده‌ی بهشت چه کسانی هستند؟ آیا مردانی هستند که به زنان بهشتی داده می‌شوند، مانند حور العین که به مردان بهشتی داده می‌شود؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. گفتار جدید: چهار گفتار از آن جناب در بیان احکام سجده‌ی سهو. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نکته‌ی جدید: نکته‌ی «عید منتظران» نوشته‌ی «حسنا منتظر المهدی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر در این باره؛ حدیث ۲۱. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. نقد جدید: حضرت علامه در نامه‌ی شماره‌ی ۶ فرموده‌اند: «هر چیزی غیر خدا که شما را به خود مشغول کند، شیطان است». می‌خواستم منظور ایشان از این جمله را بدانم. مثلاً اگر درگیر شغلی بودیم برای امرار معاش خود و خانواده باز هم شیطان است؟ برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading
پرسش و پاسخ
 

به چه چیزهایی خمس تعلّق می‌گیرد؟ آیا به هدیه‌ای مثل خانه، طلا و غیره که همسر یا کسی دیگر داده است، خمس تعلّق می‌گیرد؟

خمس مالیاتی شرعی است که بنا بر کتاب خداوند، به هر مال مغتنمی تعلّق می‌گیرد؛ چراکه خداوند با لفظی عام فرموده است: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ[۱]؛ «و بدانید هر چیزی که مغتنم یابید، هرآینه خمس آن برای خداوند و برای پیامبر و برای نزدیکانش و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان (آنان) است» و ﴿أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ؛ «هر چیزی که مغتنم یابید» در سخن او، اگرچه به سبب غنیمت جنگی در غزوه‌ی بدر نازل شده است، شامل هر فایده‌ی مالیِ فوق العاده و دور از انتظاری مانند آن می‌شود؛ چراکه از یک سو «غَنم» در لغت به معنای به چنگ آوردن چیزی بدون مشقّت یا توقّع است و از سوی دیگر ملاک حکم -جز در قضایای خارجیّه- عموم لفظ است نه خصوص سبب، و با این وصف، تردیدی نیست که خمس به هدیه تعلّق می‌گیرد؛ همان طور که به چیزهایی مانند گنج، معدن، جایزه، سود هنگفت از معامله و ارث از خویشاوندی دور که غالباً از او ارث برده نمی‌شود، تعلّق می‌گیرد؛ زیرا همه‌ی این‌ها چیزهایی مغتنم به معنای فواید مالیِ فوق العاده و دور از انتظاری هستند که در عرف ناشی از بخت و اقبال شمرده می‌شوند؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«كَتَبْتُ إِلَى الْمَنْصُورِ أَسْأَلُهُ عَمَّا يَجِبُ فِيهِ الْخُمْسُ، فَكَتَبَ إِلَيَّ بِخَطِّهِ: اعْلَمْ يَرْحَمُكَ اللَّهُ أَنَّ كُلَّ مَا يَرْزُقُكَ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَحْتَسِبُ فَفِيهِ الْخُمْسُ كَالْغَنِيمَةِ وَالْكَنْزِ وَالْمَعْدِنِ وَالْحِلْيَةِ الَّتِي تَسْتَخْرِجُهَا مِنَ الْبَحْرِ وَالْهِبَةِ وَالْجَائِزَةِ وَالْفَائِدَةِ الْكَبِيرَةِ الَّتِي تَفْضُلُ عَنْ مَؤُونَتِكَ وَالْمِيرَاثِ الَّذِي لَا تَحْتَسِبُهُ مِنَ الْبَعِيدِ وَالْمَالِ الَّذِي تَكْنِزُهُ فَلَا تَأْكُلُ مِنْهُ وَلَا تُنْفِقُهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ إِذَا حَالَ عَلَيْهِ الْحَوْلُ فَعَلَيْكَ فِي ذَلِكَ الْخُمْسُ تُخْرِجُهُ إِلَى خَلِيفَةِ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ مِنْ آلِ هَاشِمٍ إِنْ كُنْتَ آمَنْتَ بِاللَّهِ وَمَا أَنْزَلَ عَلَى عَبْدِهِ يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ»[۲]؛ «برای منصور نوشتم و از او درباره‌ی چیزی پرسیدم که در آن خمس واجب است، پس با خطّ خود برایم نوشت: بدان -خداوند تو را رحمت کند- که هر چه خداوند تو را از جایی که نمی‌پنداری روزی می‌دهد، در آن خمس است، مانند غنیمت و گنج و معدن و زیوری که از دریا بیرون می‌آوری و هدیه و جایزه و سود هنگفتی که از مخارجت بیشتر است و میراثی که به آن گمان نداری از (خویشاوندی) دور و مالی که آن را می‌انباری، پس نه از آن می‌خوری و نه در راه خداوند انفاق می‌کنی هرگاه یک سال بر آن بگذرد، پس بر تو در آن خمس واجب است که آن را به سوی خلیفه‌ی خداوند در زمین و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان از خاندان هاشم بیرون می‌آوری، اگر به خداوند و چیزی که بر بنده‌اش در روز جدایی -روزی که دو گروه با هم رویارو شدند- نازل کرد ایمان داری و خداوند بر هر چیزی تواناست».

اما آیا این حکم شامل چیزی اندک که عرفاً دارای ارزش قابل توجّهی نیست هم می‌شود؟ در این باره دو احتمال است: یکی آنکه می‌شود؛ زیرا «هر چیزی که مغتنم یابید» در سخن خداوند مطلق است و تقیید آن به چیزی که عرفاً دارای ارزش قابل توجّهی است جایز نیست و دیگری آنکه نمی‌شود؛ زیرا «هر چیزی که مغتنم یابید» در سخن خداوند مطلق نیست، بل منصرف به چیزی است که عرفاً دارای ارزش قابل توجّهی است؛ با توجّه به اینکه چیزی کم‌ارزش و غیر قابل توجّه، عرفاً فوق العاده و دور از انتظار نیست و تبعاً مغتنم محسوب نمی‌شود و از این رو، در برخی روایات اهل بیت برای فایده‌ی مالیِ حاصل از معدن و گنج، حدّ نصابی معادل با یک یا بیست دینار قرار داده شده است؛ همچنانکه زکات نیز در اموال کمتر از حدّ نصاب واجب نیست و این -صرف نظر از عدم حجّیّت قیاس- از مذاق شرع در این قبیل احکام حکایت می‌کند، ولی انصاف آن است که این قبیل اجتهادات و روایات واحد یارای ایستادگی در برابر نصّ خداوند را ندارند؛ زیرا اطلاق نصّ او هر فایده‌ی مالیِ فوق العاده و دور از انتظاری -اگرچه اندک- را شامل می‌شود، بلکه سیاق آن در ﴿أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ؛ «هر چیزی که مغتنم یابید»، تحمّل تقیید را ندارد و با این وصف، خمس به چیزی اندک که نزد مردم دارای ارزش قابل توجّهی نیست هم تعلّق می‌گیرد؛ خصوصاً با توجّه به اینکه هر اندازه اندک باشد، نزد خداوند دارای ارزش قابل توجّهی است؛ چنانکه فرموده است: ﴿وَلَا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۳]؛ «و هیچ چیز کوچک یا بزرگی را انفاق نمی‌کنند و هیچ منطقه‌ای را نمی‌پیمایند مگر اینکه برایشان نوشته می‌شود تا خداوند آنان را به بهترین چیزی که انجام می‌دادند پاداش دهد»؛ چراکه ممکن است بسیاری از یتیمان، مسکینان و در راه ماندگان هاشمی به نان شب یا روز خود محتاج باشند و با این وصف، خمسی اندک معادل یک قرص نان هم می‌تواند یکی از آنان را از گرسنگی برهاند؛ همچنانکه خمس‌هایی بسیار اندک هرگاه با هم جمع شوند، برای خلیفه‌ی خداوند در زمین پشتوانه‌ای پدید می‌آورند و با این وصف، نمی‌توان چیزی هر اندازه اندک را از شمول خمس خارج کرد؛ خصوصاً با توجّه به روایاتی از اهل بیت که آن را «فِي كُلِّ مَا أَفَادَ النَّاسُ مِنْ قَلِيلٍ أَوْ كَثِيرٍ»[۴]؛ «در هر چیزی که مردم از کم یا زیاد به دست می‌آورند» و «جَمِيعِ مَا يَسْتَفِيدُهُ الرَّجُلُ مِنْ قَلِيلٍ وَكَثِيرٍ»[۵]؛ «همه‌ی چیزهایی که انسان از کم و زیاد به چنگ می‌آورد» ثابت می‌دانند.

آری، اگر چیزی به اندازه‌ای کم باشد که خمس آن نزد عرف بی‌ارزش و غیر قابل استفاده باشد، خمس ندارد؛ چراکه خداوند به انفاق چیزی امر کرده که مورد علاقه است و فرموده است: ﴿لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ[۶]؛ «هرگز به نیکی نمی‌رسید تا آن گاه که از چیزی که دوست می‌دارید انفاق کنید»، بل از انفاق چیزهای بی‌ارزش و غیر قابل استفاده نهی کرده و فرموده است: ﴿وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ ۚ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ[۷]؛ «و ناپاک آن را برندارید انفاق کنید، در حالی که خود گیرندگان آن نیستید مگر اینکه درباره‌ی آن چشم‌پوشی کنید و بدانید که خداوند بی‌نیازی ستوده است»؛ همچنانکه اگر چیزی عین واحد و غیر قابل تقسیم باشد و خارج کردن خمس آن بدون فروش کلّش ممکن نباشد، مانند یک قالی یا یک لباس یا یک ظرف یا یک قلم، خمس ندارد؛ چراکه تقسیم آن به منزله‌ی اتلاف آن است و فروش کلّ آن به خاطر خمسش -اگر در سال از آن استفاده می‌کند- واجب نیست و پرداخت قیمت خمسش از مالی دیگر نیز بر خلاف اصل و ظاهر است و چه بسا عسر و حرج دارد و این از باب سالبه‌ی به انتفاء موضوع است، مگر اینکه با اختیار خود آن را بفروشد که در این صورت به قیمت آن خمس تعلّق می‌گیرد و این مراد علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی از گفتاری است که یکی از یارانمان ما را از آن خبر داد، گفت:

«سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: لَيْسَ فِي الْخَبِيثِ خُمْسٌ وَلَا فِي مَا لَا يُخَمَّسُ! قُلْتُ: أَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ مَا لَا يُخَمَّسُ غَنِيمَةً يَشْتَرِكُ فِيهَا الْمُجَاهِدُونَ؟ قَالَ: يَبِيعُهُ الْإِمَامُ فَيُخَمِّسُ قِيمَتَهُ وَلَيْسَ فِي مَا لَا يُخَمَّسُ مِنْ مَالِ الْمُسْلِمِ خُمْسٌ حَتَّى يَبِيعَهُ عَنْ طِيبِ نَفْسِهِ»[۸]؛ «شنیدم منصور می‌فرماید: در خبیث (یعنی چیز حرام و چیز غیر قابل استفاده) خمسی نیست و نه در چیزی که به پنج قسمت (قابل استفاده) تقسیم نمی‌شود! گفتم: اگر چیزی که به پنج قسمت (قابل استفاده) تقسیم نمی‌شود غنیمتی باشد که مجاهدان در آن شریک هستند چطور؟ فرمود: امام آن را می‌فروشد و قیمتش را به پنج قسمت (قابل استفاده) تقسیم می‌کند و در چیزی از مال مسلمان که به پنج قسمت (قابل استفاده) تقسیم نمی‌شود خمسی نیست تا آن گاه که با رضایت دلش آن را بفروشد».

حاصل آنکه خمس به هر فایده‌ی مالیِ فوق العاده و دور از انتظاری مانند غنیمت، هدیه، جایزه، گنج، معدن، زیوری که از دریا بیرون می‌آید، سود هنگفتی که از مخارج انسان بیشتر است، میراثی که به آن گمان ندارد از خویشاوندی دور و مالی که آن را بدون استفاده و انفاق به مدّت یک سال می‌انبارد، تعلّق می‌گیرد، مگر اینکه عینی واحد و غیر قابل تقسیم باشد تا هنگامی که آن را به پول تبدیل کند، یا خمس آن چیزی بی‌ارزش و غیر قابل استفاده ارزیابی شود. البته اختصاص دادن خمس همه‌ی اموال -و نه صرفاً اموال مغتنم- به خداوند و خلیفه‌اش در زمین مستحبّ است و به تعبیر خاصّ علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی «سرّی از اسرار آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم» محسوب می‌شود؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«قَالَ لِيَ الْمَنْصُورُ: أَلَا أَدُلُّكَ عَلَى سِرٍّ مِنْ أَسْرَارِ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ؟! قُلْتُ: بَلَى، قَالَ: اجْعَلْ خُمْسَ مَالِكَ لِلَّهِ وَخَلِيفَتِهِ فِي الْأَرْضِ فَإِنَّ مَنْ فَعَلَ ذَلِكَ مُخْلِصًا لَكَانَ مِنْ أَصْحَابِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ»[۹]؛ «منصور به من فرمود: آیا تو را به سرّی از اسرار آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم دلالت نکنم؟ گفتم: آری. فرمود: یک پنجم همه‌ی مالت را برای خداوند و خلیفه‌اش در زمین قرار بده؛ زیرا هر کسی که این کار را با اخلاص انجام دهد، همانا از أصحاب أمیر المؤمنین علیه السّلام است».

↑[۱] . الأنفال/ ۴۱
↑[۲] . نامه‌ی ۱۵، فقره‌ی ۲
↑[۳] . التّوبة/ ۱۲۱
↑[۴] . الكافي للكليني، ج۱، ص۵۴۵
↑[۵] . الإستبصار للطوسي، ج۲، ص۵۵؛ تهذيب الأحكام للطوسي، ج۴، ص۱۲۳
↑[۶] . آل عمران/ ۹۲
↑[۷] . البقرة/ ۲۶۷
↑[۸] . گفتار ۱۰۷، فقره‌ی ۳
↑[۹] . گفتار ۱۰۷، فقره‌ی ۴
پایگاه اطّلاع‌رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی بخش پاسخگویی به پرسش‌ها
تعلیقات
پرسش‌ها و پاسخ‌های فرعی
پرسش فرعی ۱
نویسنده: احسان مددی

حضرت علامه در پرسش و پاسخ فوق مالی که بدون استفاده و انفاق به مدّت یک سال انباشته می‌شود را متعلّق خمس دانسته‌اند، ولی در پرسش و پاسخ ۳۳۶ فرموده‌اند که در هر مال راکدی زکات است. ممکن است مقصود ایشان را توضیح دهید؟

پاسخ به پرسش فرعی ۱
تاریخ: ۱۳۹۷/۶/۲۶

مقصود ایشان از زکات در پرسش و پاسخ ۳۳۶، زکات بالمعنی الأعمّ است که شامل خمس هم می‌شود؛ چنانکه در قرآن، به همین معنا یا حتّی اعمّ از آن و به معنای مطلق صدقه استعمال شده است. همچنین، مقصود ایشان از مال در پرسش و پاسخ فوق، سود سالانه‌ی حاصل از انباشتن مال است، نه اصل مال؛ زیرا چیزی که فایده‌ی مالی غیر عادی و دور از انتظار محسوب می‌شود، سود سالانه‌ی حاصل از انباشتن مال است، نه اصل مال؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«قُلْتُ لِلْمَنْصُورِ: أَخْبَرَنِي فُلَانٌ أَنَّكَ كَتَبْتَ إِلَيْهِ: فِي الْمَالِ الَّذِي تَكْنِزُهُ فَلَا تَأْكُلُ مِنْهُ وَلَا تُنْفِقُهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ خُمْسٌ إِذَا حَالَ عَلَيْهِ الْحَوْلُ، فَقَالَ: صَدَقَ، قُلْتُ: كَيْفَ؟! وَقَدْ أَخْبَرَنِي فُلَانٌ قَبْلَهُ أَنَّكَ قُلْتَ لَهُ: فِي كُلِّ مَالٍ رَاكِدٍ زَكَاةٌ إِذَا حَالَ عَلَيْهِ الْحَوْلُ، فَقَالَ: صَدَقَ، وَلَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ، إِنَّمَا أَرَدْتُ بِالزَّكَاةِ مَا يَجِبُ إِخْرَاجُهُ مِنَ الْمَالِ، ثُمَّ قَالَ: فِي رَأْسِ الْمَالِ زَكَاةٌ، وَفِي نَمَائِهِ خُمْسٌ»[۱]؛ «به منصور گفتم: فلانی من را خبر داد که تو برایش نوشتی: در مالی که آن را می‌انباری، پس نه از آن می‌خوری و نه در راه خداوند انفاق می‌کنی، هرگاه یک سال بر آن بگذرد خمس است، پس فرمود: راست گفته است، گفتم: چگونه؟! در حالی که پیش از او فلانی من را خبر داد که تو به او گفتی: در هر مال راکدی زکات است هرگاه سال بر آن بگذرد، پس فرمود: راست گفته است، ولی طوری که تو برداشت کرده‌ای نیست. مقصودم از زکات، چیزی بود که خارج کردن آن از مال واجب است (یعنی زکات بالمعنی الأعم که شامل خمس هم می‌شود). سپس فرمود: در سرمایه زکات و در افزایش آن خمس است».

بنابراین، هرگاه کسی مالی مانند زمین، خانه، خودرو، لباس و موادّ غذایی را یک سال بینبارد و از این طریق، سودی به دست آورد، باید خمس سود آن را بپردازد، ولی هرگاه مالی مانند طلا، نقره و پول رایج را یک سال بینبارد و از این طریق، سودی به دست آورد، باید علاوه بر خمس سود آن، زکات اصل آن را هم بپردازد؛ چراکه طلا، نقره و پول رایج در اسلام، متعلّق زکات هستند.

↑[۱] . گفتار ۱۰۷، فقره‌ی ۲
پایگاه اطّلاع‌رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی بخش پاسخگویی به پرسش‌ها
پرسش فرعی ۲
نویسنده: صادق

در خصوص خمس سوالی داشتم: فرض کنید بنده می‌خواهم خانه‌ای برای خود تهیه کنم، منتهی به دلیل قیمت بالای خانه، مجبورم چندین سال سرمایه و حقوق خود را ذخیره کنم. آیا در این صورت، خمس به پس‌انداز من تعلق می‌گیرد؟ در این صورت، چطور می‌توانم سرمایه‌ی خود را پس‌انداز کنم؟ آیا عرف در اینجا ملاک است؟ مثلاً خانه‌ای در حدّ معمول عرف تهیه کردن هزینه‌ی زیادی لازم دارد و به طبع، مدت زمان بیشتری لازم است تا سرمایه‌ی خود را پس‌انداز کنم. متأسفانه مردم به دلیل تقلید از عالمان خود در این مورد (همچون خیلی دیگر از موارد) سر در گم شده‌اند. پیشاپیش ممنون از پاسخگویی مستدل شما

پاسخ به پرسش فرعی ۲
تاریخ: ۱۳۹۸/۷/۹

همان طور که در بالا گفته شد، به پول رایج خمس تعلّق نمی‌گیرد، بلکه زکات تعلّق می‌گیرد؛ چراکه مراد از تعلّق زکات به دینار و درهم در روایات، تعلّق آن به پول رایج بوده است و با این وصف، هرگاه پول رایج به نصاب دینار یا درهم برسد و یک سال بر آن بگذرد، باید زکات آن پرداخت شود و این منافاتی با پس‌انداز آن برای مقاصد مشروع ندارد؛ چراکه دادن یک چهلم آن در سال به نیازمندان چیز زیادی از آن نمی‌کاهد، بلکه بنا بر وعده‌ی خداوند در قرآن، به آن برکت می‌دهد و با این وصف، خودداری از آن، بخل محسوب می‌شود.

*برای توضیحات بیشتر، به متن عربی مراجعه کنید.
پایگاه اطّلاع‌رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی بخش پاسخگویی به پرسش‌ها
هم‌رسانی
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک گذارید، تا به گسترش علم و معرفت دینی کمک کنید. شکرانه‌ی یاد گرفتن یک نکته‌ی جدید، یاد دادن آن به دیگران است‌.
رایانامه
تلگرام
فیسبوک
توییتر
می‌توانید این مطلب را به زبان‌های زیر نیز مطالعه کنید:
اگر با زبان دیگری آشنایی دارید، می‌توانید این مطلب را به آن ترجمه کنید. [فرم ترجمه]
نوشتن پرسش
کاربر گرامی! شما می‌توانید پرسش‌های خود درباره‌ی آثار و اندیشه‌های علامه منصور هاشمی خراسانی را در فرم زیر بنویسید و برای ما ارسال کنید تا در این بخش پاسخ داده شود.
توجّه: ممکن است که نام شما به عنوان نویسنده‌ی پرسش، در پایگاه نمایش داده شود.
توجّه: از آنجا که پاسخ ما به پست الکترونیک شما ارسال می‌شود و لزوماً بر روی پایگاه قرار نمی‌گیرد، لازم است که آدرس خود را به درستی وارد کنید.
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . ممکن است که به پرسش شما در پایگاه پاسخ داده شده باشد. از این رو، بهتر است که پیش از نوشتن پرسش خود، پرسش‌ها و پاسخ‌های مرتبط را مرور یا از امکان جستجو در پایگاه استفاده کنید.
۲ . از ثبت و ارسال پرسش جدید پیش از دریافت پاسخ پرسش قبلی، خودداری کنید.
۳ . از ثبت و ارسال بیش از یک پرسش در هر نوبت، خودداری کنید.
۴ . اولویّت ما، پاسخگویی به پرسش‌های مرتبط با امام مهدی علیه السلام و زمینه‌سازی برای ظهور اوست؛ چراکه در حال حاضر، از هر چیزی مهم‌تر است.