آیا کسانی مانند خضر و آصف، مقامی بالاتر از موسی و سلیمان علیهما السلام داشتند که آنها را تحت تعلیم قرار دادند؟ آیا آن دو انسان بودند یا فرشته؟ چرا خداوند با اینکه خود با موسی علیه السلام ارتباط داشت، مستقیماً به او تعلیم نداد؟ چرا مثل همیشه، از طریق وحی عمل نشد؟ سپاسگزارم.
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . خضر علیه السلام چیزهایی را میدانست که موسی علیه السلام نمیدانست و موسی علیه السلام چیزهایی را میدانست که خضر علیه السلام نمیدانست و از این رو، برای هر یک از آن دو ممکن بود که چیزهایی را به دیگری بیاموزد. توضیح آنکه برای یک پیامبر، دانستن همه چیز ضروری نیست، بل دانستن چیزهایی ضروری است که برای تعلیم و اقامهی آنها فرستاده شده است و موسی علیه السلام برای تعلیم و اقامهی احکام عمومی و عادی خداوند فرستاده شده بود و خضر علیه السلام برای اقامه و تعلیم احکام خصوصی و فوق العادهی خداوند فرستاده شده بود و از این رو، موسی علیه السلام از خضر علیه السلام به احکام عمومی و عادی خداوند داناتر بود و خضر علیه السلام از موسی علیه السلام به احکام خصوصی و فوق العادهی خداوند داناتر بود و تبعاً هر یک از آن دو میتوانست چیزهایی که به آنها داناتر است را به دیگری بیاموزد. با این حال، شکّی نیست که موسی علیه السلام از خضر علیه السلام افضل بود؛ خواه از این جهت که احکام عمومی و عادی خداوند، بسیار بیشتر از احکام خصوصی و فوق العادهی او بود و تبعاً علم به آنها، از حیث کمّی علم بیشتری محسوب میشد و خواه از این جهت که احکام عمومی و عادی خداوند، بسیار مهمتر از احکام خصوصی و فوق العادهی او بود و تبعاً علم به آنها، از حیث کیفی علم بهتری محسوب میشد؛ با توجّه به اینکه احکام خصوصی و فوق العادهی خداوند از قبیل شکستن کشتی، کشتن نوجوان و تعمیر دیوار، مصلحت افراد معدودی را تأمین میکرد، ولی احکام عمومی و عادی او، مصلحت کلّ جامعه را تأمین میکرد و روشن است که تأمین مصلحت کلّ جامعه، از تأمین مصلحت افرادی معدود، بسیار مهمتر است.
این قاعده، رابطهی میان سلیمان و آصف علیهما السلام را نیز توضیح میدهد؛ چراکه قدرت آصف علیه السلام نسبت به قدرت سلیمان علیه السلام، مانند علم خضر علیه السلام نسبت به علم موسی علیه السلام بود. فارغ از اینکه قدرت لشکریان سلیمان علیه السلام، در حقیقت قدرت او محسوب میشد؛ چراکه در خدمت او قرار داشت و از این رو، ادّعای آنکه لشکریان او از او قدرتمندتر بودند، ادّعایی متناقض و بیمعناست. باری از فضیلت سلیمان علیه السلام بر آصف علیه السلام همین بس که آصف علیه السلام یکی از خادمان او بود!
۲ . ظاهر آیات قرآن این است که خضر و آصف علیهما السلام، انسان بودند، نه فرشته و دلیلی برای عدول از ظاهر آیات قرآن وجود ندارد.
۳ . شکّی نیست که عالم ساختن موسی علیه السلام به چیزی که خضر علیه السلام میدانست و قادر ساختن سلیمان علیه السلام به کاری که آصف علیه السلام انجام میداد، ضرورتی نداشته و از این رو، بر خداوند واجب نبوده؛ همچنانکه بدون شک، ارجاع موسی به خضر علیهما السلام و ارجاع سلیمان به آصف علیهما السلام، فایدهای داشته است؛ چراکه خداوند کار بیهوده انجام نمیدهد. مثلاً ممکن است موسی علیه السلام گمان برده باشد که همهی احکام خداوند را میداند و از این رو، خداوند او را به خضر علیه السلام ارجاع داده باشد تا ببیند که برخی از احکام خداوند را نمیداند؛ چنانکه تفسیری نزدیک به این، در برخی از روایات وارد شده است[۱]. دربارهی سلیمان علیه السلام نیز همین فایده بس که با وجود خادمانی مانند آصف علیه السلام، نیازی به آوردن تخت ملکهی سبأ با دست خود نداشته است!