برای یقین حاصل کردن جهت رؤیت هلال اول ماه بین علما اختلاف وجود دارد. شیعه به رؤیت هلال ماه با چشم غیر مسلّح اعتقاد دارد، ولی در بین اهل سنّت رؤیت با چشم مسلح نیز قبول است. نظر علامه منصور هاشمی خراسانی در این مورد چیست؟
بنا بر روایات متواتر، ماه نو با رؤیت آن ثابت میشود، خواه با چشم مسلّح باشد و خواه با چشم غیر مسلّح؛ چراکه هر دو رؤیت محسوب میشوند و رؤیت در روایات متواتر، مطلق است.
در درس خارج فقه یکی از فقها نکته جالبی در خصوص عدم حجیت رویت هلال با دستگاههای امروزی دیدم که نظر شما در این خصوص راهگشا خواهد بود. خلاصه آنکه: اگر [واقعاً] دیدن هلال با دوربین یا تلسکوپ بخواهد [روز اول] بودن و وجوب صیام را اثبات کند، این مستلزم آن خواهد بود که در عصر امامان و خود پیامبر اسلام، روزه آن حضرات علیهم الصلاة و السلام و اصحاب و یاران آنها در شهرهای مختلف با نقص و کمبود باشد، چون آنها که تلسکوپ نداشتند، پس وقتی شما با تلسکوپ هلال را طبیعتاً زود میبینید تا با چشم، این یعنی تأخیر روزه آن حضرات و این مورد قبول نیست.
سخن فوق مغالطه است و به استحسان برخی عوام شبیهتر است تا به «درس خارج فقه یکی از فقها»، هر چند این به معنای تکذیب شما در نقل آن نیست؛ چراکه رکود و انحطاط علمی در حوزههای علمیّهی شیعه و خصوصاً ایران، واقعیّتی تلخ و اسفبار است و نتیجهی آن، مرجعیّتِ کمبضاعتترین و وابستهترین روحانیون قم با ملاحظات سیاسی و پر کردن حوزههای علمیّه از اساتید کمسواد و مجیزگو و خانهنشین کردن عالمان مستقل و ژرفاندیش در چهار دههی اخیر است که به نفرت مردم از روحانیّت و گریز آنان از دین و ابتذال فرهنگی شیعه انجامیده و ظهور را برای امام مهدی علیه السلام به غایت دشوار کرده است. خداوند لعنت کند مسبّبان این وضع را که شومترین حاکمان در تاریخ اسلام بعد از بنی امیّه بودهاند.
امّا اشکال یاد شده توسّط فقیه محترم، وارد نیست؛ چراکه اگر مراد از «نقص و کمبود» در روزهی پیامبر و اهل بیتش، نقص و کمبود در مقام امتثال به معنای کوتاهی آنان در عمل به تکلیفشان باشد، واضح است که خداوند آنان را به اندازهی توانشان تکلیف کرده است و با این وصف، آنان مکلّف به رؤیت هلال با چشم مسلّح نبودهاند تا به سبب کوتاهیشان در آن، نقص و کمبودی در روزهیشان پدید آمده باشد؛ چنانکه فرموده است: ﴿لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا﴾[۱]؛ «خداوند کسی را جز به اندازهی توانش تکلیف نمیکند» و فرموده است: ﴿لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا﴾[۲]؛ «خداوند کسی را جز به اندازهی امکانی که به او داده است تکلیف نمیکند» و اگر مراد از «نقص و کمبود» در روزهی پیامبر و اهل بیتش، در مقام نفس الأمر به معنای عدم مطابقت آن با وقت واقعی در موارد عدم رؤیت هلال باشد، چنین عدم مطابقتی تنها به خاطر فقدان تلسکوپ نبوده است تا اعتبار تلسکوپ را مخدوش سازد، بل میتوانسته است به خاطر عوامل دیگری مانند ابری بودن یا غبارآلود بودن آسمان نیز باشد، در حالی که بعید است فقیه محترم این عوامل را نیز موجب «نقص و کمبود» در روزهی پیامبر و اهل بیتش بداند! بنابراین، برای او بهتر است که غصّهی روزهی پیامبر و اهل بیتش را نخورد؛ چراکه روزهی آنان نظر به توان و امکانات موجود در زمانشان صحیح بوده است، بلکه غصّهی روزهی خودش را بخورد که نظر به توان و امکانات موجود در زمانش صحیح محسوب نمیشود! عجیب است که کسی «نقص و کمبود» در روزهی خودش را بر گردن پیامبر و اهل بیتش میاندازد و سخنی تا این اندازه غلط میگوید!
واقع آن است که عبارت «صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ، وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ»؛ «با دیدن آن روزه بگیرید و با دیدن آن افطار کنید» در سخن پیامبر و اهل بیتش، مطلق است و به وضوح شامل دیدن هلال با چشم مسلّح نیز میشود؛ زیرا کسی که با دوربین و تلسکوپ آن را میبیند، به هر حال آن را دیده است و بنا بر سخن پیامبر و اهل بیتش، باید با دیدن آن روزه بگیرد و با دیدن آن افطار کند. این نکتهی بسیار ساده و روشنی است. از این رو، علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در گفتاری از پرسیدن دربارهی آن تعجّب کرده و فرموده است: «أَلَسْتُمْ تَرَوْنَهُ؟!»[۳]؛ «آیا نه این است که آن را میبینید؟!».
یکی از مشکلات ایران در هنگام شروع ماه رمضان و پایان آن، این است که روز اول ماه مبارک و روز عید سعید فطر با ابهام تعیین میشود و بین مراجع تقلید اختلاف میافتد و حتی به دلایل سیاسی بین ایران و عربستان اختلاف میافتد. علامه منصور هاشمی خراسانی شروع و پایان ماه رمضان را چگونه تعیین میکنند؟ با چشم مسلّح یا غیر مسلّح؟
آیا باید در کلّ کرهی زمین یا کلّ نیم کرهی شمالی یک روز عید فطر باشد؟
علم به آغاز هر ماه، شرعاً با رؤیت هلال آن حاصل میشود، خواه با چشم مسلّح باشد و خواه با چشم غیر مسلّح. هر چند رؤیت هلال آن، برای همهی مسلمانان میسّر نیست. از این رو، علم به رؤیت آن توسّط برخی از آنان به واسطهی خبر متواتر یا محفوف به قرائن علمآور، کافی است.
اما آیا علم به رؤیت آن توسّط برخی از آنان در یک شهر یا افق، برای کسانی از آنان که در شهرها و آفاق دیگر ساکن هستند کافی است؟ در این باره دو نظر است، ولی نظر صحیحتر که نظر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی است، کافی بودن آن است؛ چراکه از یک سو روایاتِ متواتر دربارهی مثبِت بودن رؤیت هلال و شهادت بر آن مطلقاند و به رؤیت هلال و شهادت بر آن در شهر یا افق واحد اختصاصی ندارند و از سوی دیگر خروج ماه از محاق بر خلاف طلوع و غروب خورشید، یک بار و در یک زمان واقع میشود و رؤیت آن توسّط همگان ضروری نیست و با این وصف، هرگاه برخی مسلمانان به صورت علمآور از رؤیت آن در شهر یا افق خود خبر بدهند، بر سایر مسلمانان در شهرها و آفاق دیگر واجب است که بر مبنای خبر آنان عمل کنند، اگرچه خودشان آن را در شهر و افق خود رؤیت نکرده باشند؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ الْهَاشِمِيَّ الْخُرَاسَانِيَّ يَقُولُ: إِذَا رَأَيْتُمُ الْهِلَالَ فَصُومُوا وَإِذَا رَأَيْتُمُوهُ فَأَفْطِرُوا! قُلْتُ: رُبَمَا نَرَاهُ بِمِنْظَارٍ! قَالَ: أَلَسْتُمْ تَرَوْنَهُ؟! قُلْتُ: رُبَمَا يُرَى فِي بَلَدٍ وَلَا يُرَى فِي بَلَدٍ آخَرَ! قَالَ: إِذَا رَءَاهُ الْمُسْلِمُونَ فِي بَلَدٍ فَقَدْ رَأَيْتُمْ وَقَالَ: الرُّؤْيَةُ وَاحِدَةٌ»[۱]؛ «شنیدم منصور هاشمی خراسانی میفرماید: هرگاه هلال را دیدید روزه بگیرید و هرگاه آن را دیدید افطار کنید! گفتم: چه بسا آن را با دوربین میبینیم! فرمود: آیا نه این است که آن را میبینید؟! گفتم: چه بسا آن در سرزمینی دیده میشود و در سرزمینی دیگر دیده نمیشود! فرمود: هرگاه مسلمانان آن را در سرزمینی دیدند، پس آن را دیدهاید و فرمود: رؤیت یکی است».
با این حال، اگر مسلمانان در سرزمینی بدون یقین به رؤیت هلال و تنها با تکیه بر طرق ظنّی مانند تخمین یا خبر واحدِ غیر علمی، به آغاز یا پایان ماه مبارک رمضان حکم کنند، پیروی از آنان بر سایر مسلمانان واجب نیست؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«دَخَلْتُ عَلَى الْمَنْصُورِ فِي يَوْمٍ أَظُنُّهُ يَوْمَ فِطْرٍ فَوَجَدْتُهُ صَائِمًا، فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، أَمَا جَاءَكَ الْخَبَرُ مِنَ السُّعُودِيَّةِ؟! قَالَ: بَلَى وَلَكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَعْمَلُونَ بِالظَّنِّ وَإِنَّا قَوْمٌ نَعْمَلُ بِالْيَقِينِ! ثُمَّ قَالَ: الرُّؤْيَةُ مَرَّةٌ وَاحِدَةٌ»[۲]؛ «در روزی که گمان میکردم روز عید فطر است به محضر منصور رسیدم، پس آن جناب را روزهدار یافتم، پس گفتم: فدایت شوم، آیا خبر از سعودیّه به شما نرسیده است؟! فرمود: آری، ولی آنان قومی هستند که به ظن عمل میکنند و ما قومی هستیم که به یقین عمل میکنیم! سپس فرمود: رؤیت یک بار است».