سه شنبه ۲۹ اسفند (حوت) ۱۴۰۲ هجری شمسی برابر با ۸ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 مقاله‌ی جدید: مقاله‌ی «ولایت فقیه؛ آخرین حربه‌ی شیطان» نوشته‌ی «فرهاد گلستان» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: لطفاً درباره‌ی سفیانی توضیحات کامل و مستندی ارائه فرمایید. در روایات اسلامی، چه ویژگی‌ها و اطلاعاتی درباره‌ی او وارد شده است؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. گفتار جدید: مناجاتی از آن جناب که در آن راه‌های موجود پیش روی مؤمنان را یاد می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر که بر این دلالت دارند؛ حدیث ۱۸. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نقد جدید: در روایتی از امام محمّد باقر عليه‌ السلام آمده است که فرمود: «گویا من گروهی را می‌بینم که در مشرق خروج کرده‌اند و حق را می‌طلبند... کشتگانشان شهیدند. آگاه باشید که من اگر آن زمان را درک می‌کردم، جانم را برای صاحب این امر نگاه می‌داشتم». لطفاً بفرمایید که آیا این حدیث معتبر است؟ برخی از کسانی که یاری خراسانی موعود را واجب نمی‌دانند، به این فراز استناد می‌کنند. برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading
پرسش و پاسخ
 

مجازات کسی که عهد و پیمانش را با خداوند شکسته چیست؟

وفا کردن به عهد خود با خداوند و خودداری از شکستن آن، از بزرگ‌ترین واجبات در اسلام است؛ چنانکه مؤکّداً به آن امر کرده و فرموده است: ﴿وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَلَا تَنْقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا ۚ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ[۱]؛ «و به عهد خداوند وفا کنید هنگامی که عهد می‌کنید و سوگندها را پس از استوار کردنشان نشکنید در حالی که خداوند را ضامن خویش قرار داده‌اید، هرآینه خداوند می‌داند که چه می‌کنید». از این رو، شکستن عهد خود با خداوند، از بزرگ‌ترین گناهان محسوب می‌شود و می‌تواند به عواقب وخیمی چون «قساوت قلب»، «نفاق پایدار»، «لعنت الهی» و «عذاب آخرت» بینجامد؛ چنانکه درباره‌ی اهل آن فرموده است: ﴿فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً[۲]؛ «پس به خاطر شکستن پیمانشان لعنت‌شان کردیم و دل‌هاشان را سخت گرداندیم» و فرموده است: ﴿فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ[۳]؛ «پس نفاقی را در دل‌هاشان به جا گذاشت تا روزی که با او دیدار می‌کنند به خاطر اینکه آنچه با خداوند وعده کردند را خلاف نمودند و به خاطر اینکه دروغ می‌گفتند» و فرموده است: ﴿وَالَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۙ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ[۴]؛ «و کسانی که عهد خداوند را پس از بستنش می‌شکنند و چیزی که خداوند امر کرده است تا پیوسته نگاه داشته شود را می‌برند و در زمین تباهی می‌انگیزند، آنان برایشان لعنت و برایشان بد سرایی است».

اما آیا مجازات خاصّی در دنیا برای آن معیّن شده است؟ نه و با این وصف، کسی که برای انجام کاری مشروع یا ترک کاری نامشروع با خداوند عهد کرده و سپس بر خلاف عهد خود عمل نموده، مکلّف به توبه و استغفار است؛ به دلیل عموم سخن خداوند که فرموده است: ﴿فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۵]؛ «پس هر کس پس از ظلمش توبه کند و اصلاح نماید، هرآینه خداوند از او می‌گذرد، هرآینه خداوند آمرزنده‌ای مهربان است» و فرموده است: ﴿وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا[۶]؛ «و هر کس کار بدی انجام دهد یا به خودش ستم کند، سپس از خداوند استغفار نماید، خداوند را آمرزنده‌ای مهربان می‌یابد» و در روایتی از اهل بیت برای آن کفّاره‌ی تخییری معیّن شده که آزاد کردن یک برده یا روزه‌ی دو ماه پی در پی یا اطعام شصت مسکین است[۷] و این نظر بیشتر امامیّه است که عهد را به منزله‌ی نذر دانسته‌اند و بر آنند که کفّاره‌ی نذر مانند کفّاره‌ی افطار عمدی روزه در ماه رمضان است، در حالی که روایات دیگری از اهل بیت، کفّاره‌ی نذر را کفّاره‌ی سوگند دانسته‌اند که اطعام ده مسکین یا پوشاندنشان یا آزاد کردن یک برده و در صورت ناتوانی، روزه‌ی سه روز است[۸] و این نظر برخی از امامیّه و نظر زیدیه، حنفیه و مالکیّه است که عهد را به منزله‌ی نذر دانسته‌اند و بر آنند که کفّاره‌ی نذر مانند کفّاره‌ی سوگند است و با این وصف، هر دو گروه عهد را به منزله‌ی نذر دانسته‌اند، ولی درباره‌ی کفّاره‌ی نذر اختلاف دارند و این ناشی از آن است که درباره‌ی کفّاره‌ی نذر روایت متواتری نرسیده است و روایات واحد رسیده، ضعیف یا متعارض‌اند و از این رو، می‌توان گفت که کفّاره‌ی معیّنی برای نذر ثابت نیست و تبعاً چاره‌ای جز وفا کردن به آن وجود ندارد؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: مَنِ ابْتُلِيَ مِنْكُمْ بِيَمِينٍ ثُمَّ كَرِهَهُ فَلَهُ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْهُ، لِأَنَّ اللَّهَ قَدْ فَرَضَ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَمَنِ ابْتُلِيَ مِنْكُمْ بِنَذْرٍ أَوْ عَهْدٍ فَلَا بُدَّ لَهُ مِنْ أَنْ يُوفِيَ بِهِ، لِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَفْرِضْ لَكُمْ تَحِلَّةَ نُذُورِكُمْ وَلَا عُهُودِكُمْ وَقَالَ: ﴿بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا[۹] وَقَالَ: ﴿يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا[۱۰]»[۱۱]؛ «شنیدم منصور می‌فرماید: هر کس از شما به سوگندی مبتلا شد، سپس از آن کراهت یافت، می‌تواند برای آن کفّاره بدهد (و به آن عمل نکند)؛ چراکه خداوند گشودن سوگندهاتان را برایتان تشریع کرده است، ولی هر کس از شما به نذری یا عهدی مبتلا شد، چاره‌ای ندارد جز اینکه به آن وفا کند؛ چراکه خداوند گشودن نذرهاتان و عهدهاتان را برایتان تشریع نکرده و فرموده است: <به عهد خداوند وفا کنید> و فرموده است: <به نذر وفا می‌کنند و از روزی که شرّ آن فراگیر است می‌ترسند>».

بنابراین، هرگاه کسی نذر یا عهد کند که کاری را انجام دهد، کفّاره‌ای وجود ندارد که با دادن آن، از نذر یا عهد خود رهایی یابد و اگر بر خلاف نذر یا عهد خود کار را انجام ندهد، گناه کرده و مکلّف به توبه و استغفار و البته انجام کار است؛ مگر اینکه به سبب عذری از انجام آن ناتوان شده باشد که در این صورت گناهی بر او نیست؛ چراکه خداوند فرموده است: ﴿لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا[۱۲]؛ «خداوند کسی را جز به اندازه‌ی توانش تکلیف نمی‌کند» و اگر ناتوانی او برطرف‌شدنی نیست، مستحبّ است که دست کم کفّاره‌ی سوگند را بپردازد؛ چنانکه در روایتی از اهل بیت رسیده است: «كُلُّ مَنْ عَجَزَ عَنْ نَذْرٍ نَذَرَهُ فَكَفّارَتُهُ كَفّارَةُ یَمِینٍ»[۱۳]؛ «هر کس از نذری که کرده است ناتوان شود، کفّاره‌ی آن کفّاره‌ی سوگند است» و این نظر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«قُلْتُ لِلْمَنْصُورِ: رَجُلٌ عَاهَدَ اللَّهَ أَوْ نَذَرَ لَهُ لَئِنْ عَافَاهُ مِنْ مَرَضِهِ يُطْعِمُ فِي كُلِّ يَوْمٍ مِسْكِينًا حَتَّى يُدْرِكَهُ الْمَوْتُ، فَلَمَّا عَافَاهُ اللَّهُ قَامَ بِذَلِكَ سَنَةً ثُمَّ تَرَكَهُ، فَمَاذَا عَلَيْهِ؟ قَالَ: يَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَيُطْعِمُ فِي كُلِّ يَوْمٍ مِسْكِينًا حَتَّى يُدْرِكَهُ الْمَوْتُ، قُلْتُ: إِنَّهُ عَجَزَ عَنْ ذَلِكَ لِذَهَابِ مَالِهِ وَكِبَرِ سِنِّهِ، قَالَ: إِذًا لَا شَيْءَ عَلَيْهِ وَأُحِبُّ أَنْ يُكَفِّرَ كَفَّارَةَ الْيَمِينِ»[۱۴]؛ «به منصور گفتم: مردی با خداوند عهد کرد یا برایش نذر نمود که اگر او را از بیماری‌اش عافیت داد، هر روز یک مسکین را طعام دهد تا آن گاه که مرگش فرا رسد، پس چون خداوند او را عافیت داد، یک سال این کار را کرد و سپس آن را ترک نمود، اینک بر عهده‌ی او چیست؟ فرمود: از خداوند طلب آمرزش می‌کند و هر روز یک مسکین را طعام می‌دهد تا آن گاه که مرگش فرا رسد، گفتم: او به خاطر از دست رفتن مالش و بالا رفتن سنّش از این کار ناتوان شده است، فرمود: در این صورت چیزی بر عهده‌ی او نیست و دوست می‌دارم که کفّاره‌ی سوگند را بپردازد».

↑[۱] . النّحل/ ۹۱
↑[۲] . المائدة/ ۱۳
↑[۳] . التّوبة/ ۷۷
↑[۴] . الرّعد/ ۲۵
↑[۵] . المائدة/ ۳۹
↑[۶] . النّساء/ ۱۱۰
↑[۷] . بنگرید به: مسائل علي بن جعفر، ص۳۰۶؛ النوادر للأشعري القمي، ص۱۷۳؛ الإستبصار للطوسي، ج۴، ص۵۴.
↑[۸] . بنگرید به: النوادر للأشعري القمي، ص۴۵؛ الكافي للكليني، ج۷، ص۴۵۶؛ من لا يحضره الفقيه لابن بابويه، ج۳، ص۳۶۴؛ الإستبصار للطوسي، ج۴، ص۵۵.
↑[۹] . الأنعام/ ۱۵۲
↑[۱۰] . الإنسان/ ۷
↑[۱۱] . گفتار ۱۴۹، فقره‌ی ۱
↑[۱۲] . البقرة/ ۲۸۶
↑[۱۳] . الكافي للكليني، ج۷، ص۴۵۷؛ الإستبصار للطوسي، ج۴، ص۵۵
↑[۱۴] . گفتار ۱۴۹، فقره‌ی ۲
پایگاه اطّلاع‌رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی بخش پاسخگویی به پرسش‌ها
هم‌رسانی
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک گذارید، تا به گسترش علم و معرفت دینی کمک کنید. شکرانه‌ی یاد گرفتن یک نکته‌ی جدید، یاد دادن آن به دیگران است‌.
رایانامه
تلگرام
فیسبوک
توییتر
اگر با زبان دیگری آشنایی دارید، می‌توانید این مطلب را به آن ترجمه کنید. [فرم ترجمه]
نوشتن پرسش
کاربر گرامی! شما می‌توانید پرسش‌های خود درباره‌ی آثار و اندیشه‌های علامه منصور هاشمی خراسانی را در فرم زیر بنویسید و برای ما ارسال کنید تا در این بخش پاسخ داده شود.
توجّه: ممکن است که نام شما به عنوان نویسنده‌ی پرسش، در پایگاه نمایش داده شود.
توجّه: از آنجا که پاسخ ما به پست الکترونیک شما ارسال می‌شود و لزوماً بر روی پایگاه قرار نمی‌گیرد، لازم است که آدرس خود را به درستی وارد کنید.
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . ممکن است که به پرسش شما در پایگاه پاسخ داده شده باشد. از این رو، بهتر است که پیش از نوشتن پرسش خود، پرسش‌ها و پاسخ‌های مرتبط را مرور یا از امکان جستجو در پایگاه استفاده کنید.
۲ . از ثبت و ارسال پرسش جدید پیش از دریافت پاسخ پرسش قبلی، خودداری کنید.
۳ . از ثبت و ارسال بیش از یک پرسش در هر نوبت، خودداری کنید.
۴ . اولویّت ما، پاسخگویی به پرسش‌های مرتبط با امام مهدی علیه السلام و زمینه‌سازی برای ظهور اوست؛ چراکه در حال حاضر، از هر چیزی مهم‌تر است.