پاسخ پرسشهای شما به ترتیب زیر است:
۱ . بنا بر نظر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، شرط ظهور امام مهدی علیه السلام اطمینان او به امنیّت و امید او به حاکمیّت خود است. بنابراین، او تا هنگامی که به مصون بودن جان و آزادیاش در میان مردم مطمئن نیست و به حاکمیّتش بر آنان امیدی ندارد، ظهور نمیکند، اگرچه جز یک روز از دنیا باقی نمانده باشد و این شرطی است که فراهم کردن آن بر عهدهی مردم است؛ زیرا آنان با تقصیرشان در حفاظت و حمایت از او و اقدامشان به حفاظت و حمایت از دیگران که به جای او حکومت میکنند، سبب ترس او بر جان و آزادیاش و یأس او از دستیابی به حکومت شدهاند و بنا بر قاعده در اسلام، هر کس سبب خسارتی بر دیگری میشود، مکلّف به جبران آن است؛ خصوصاً با توجّه به اینکه غرض خداوند از ظاهر کردن امام مهدی علیه السلام و رساندنش به حکومت، ایجاد عدالت در مردم پس از وجود ظلم در آنان است و این فاعلیّتی از اوست که بدون قابلیّتی از آنان تحقّق نمییابد؛ چنانکه فرموده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾؛ «هرآینه خداوند چیزی که در قومی است را تغییر نمیدهد تا آن گاه که آنان چیزی که در خودشان است را تغییر دهند»!
البته تردیدی نیست که خداوند بر حفظ امنیّت امام مهدی علیه السلام و رساندنش به حکومت از طریق جبر تواناست، اگرچه یک تن از مردم به آن راضی نباشد و برای آن کاری نکند، ولی این بر خلاف سنّت او و رویّهاش در امّتهای گذشته است، تا حدّی که برای پیامبرانش نیز واقع نشد و روشن است که سنّت او و رویّهاش در امّتهای گذشته هرگز تغییر نمیپذیرد؛ چنانکه فرموده است: ﴿سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا﴾؛ «سنّت خداوند در کسانی که از پیش گذشتند (چنین بود) و هرگز برای سنّت خداوند تغییری نمییابی» و فرموده است: ﴿فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ ۚ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا﴾؛ «پس آیا انتظار چیزی جز سنّت گذشتگان را دارند؟! پس هرگز برای سنّت خداوند تغییری نمییابی و هرگز برای سنّت خداوند تحوّلی نمییابی» و از این رو، امام مهدی علیه السلام هرگز ظهور نمیکند مگر هنگامی که شماری کافی از مردم برای حفاظت از جان و آزادی او گرد آیند و هرگز به حکومت نمیرسد مگر هنگامی که شماری کافی از مردم خواستار حکومت او شوند و با مال و سلاح خود از آن حمایت کنند؛ همان طور که شماری کافی از مردم در مکّه با سیادت ابو طالب برای حفاظت از جان و آزادی رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم گرد آمدند تا آن حضرت دعوت خویش را ظاهر ساخت و شماری کافی از مردم در مدینه -پس از اینکه به حاکمشان عبد الله بن أبیّ پشت نمودند- خواستار حکومت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم شدند و با مال و سلاح خود از آن حمایت کردند تا آن حضرت به حکومت رسید و این مصداق سخن خداوند است که فرموده است: ﴿سُنَّةَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنْ رُسُلِنَا ۖ وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا﴾؛ «سنّت کسی از پیامبرانمان که پیش از تو فرستادهایم و هرگز برای سنّت ما تغییری نمییابی»! از این روست که علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی -این زمینهساز صدّیق ظهور امام مهدی علیه السلام- فریاد میزند:
«آیا در میان شما آزادگانی نیستند که برای یاری این مرد گرد آیند، باشد که خویش را به آنان بشناساند؟! به خدا سوگند اگر شماری کافی از شما گرد آیند که او را با مال و جان یاری رسانند و از پدر و مادر و زن و فرزند دوستتر دارند، هرآینه خویش را به آنان میشناساند و آنان را در راه خداوند رهبری میفرماید».
این به معنای آن است که هرگاه شماری کافی از مردم برای یاری امام مهدی علیه السلام با مال و جان گرد آیند، آن حضرت خود را به آنان میشناساند، اگرچه آنان پیشتر با او ارتباطی نداشته باشند و این کلید قفل ظهور او محسوب میشود.
۲ . مشهور میان مسلمانان آن است که یاران خاصّ امام مهدی علیه السلام ۳۱۳ تن به تعداد یاران رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در جنگ بدر هستند و این مبتنی بر روایات فراوانی در منابع شیعه و اهل سنّت است که میتوان آنها را در مجموع متواتر دانست، ولی وجود زنانی در میان آنان -هر چند محتمل است- ثابت نیست؛ زیرا روایت رسیده در این باره روایتی واحد است که از وجود ۵۰ زن در میان ۳۱۳ مرد خبر میدهد و این -در صورت صحّت- میتواند به معنای آن باشد که ۵۰ زن با آنان همراهی میکنند، نه اینکه ۵۰ تن از آنان زن هستند؛ همچنانکه این ۵۰ زن -در صورت صحّت- همسران یا خواهران یا دختران یا مادران برخی از یاران خاصّ امام مهدی علیه السلام هستند که به همراه آنان نزد آن حضرت حاضر میشوند؛ چراکه همراهی آنان با ۳۱۳ مرد بدون محرم، بر خلاف احکام اسلامی است و قاعدتاً امام مهدی علیه السلام به آن اذن نمیدهد.
۳ . بنا بر روایات متواتری که در منابع شیعه و اهل سنّت آمده، آخرین فتنه پیش از ظهور امام مهدی علیه السلام، فتنهی سفیانی است که از شام ظهور میکند و بر رقیبان خود چیره میشود و به سوی عراق میآید و مهمترین دغدغهاش مقابله با خراسانی است که پیش از او در افغانستان ظاهر میشود و به سوی آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم فرا میخواند و برای ظهور امام مهدی علیه السّلام زمینهسازی میکند؛ چنانکه علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در فرازی از کتاب شریف «بازگشت به اسلام»، پس از واکاوی سیر «جریان اموی» در تاریخ، از آغاز شکلگیری مجدّد آن در شام خبر داده و فرموده است:
«مراد من از جریان اموی، تنها جریان موجود در میان حاکمان اموی نیست؛ بل جریانی است که حاکمان اموی بنیان آن را گذاشتند و حاکمان بعدی، آن را با نامهایی دیگر ادامه دادند و امروز نیز توسّط حاکمانی مانند آل سعود، پیگیری میشود. به علاوه، امروز یک جریان اموی عریان، در منطقهی شام همان خاستگاه امویان، با قیادت برخی از آل ابی سفیان در حال شکلگیری است که إحیاء حکومت اجداد خود را تحت عنوان خلافت اسلامی، دنبال میکند و بسیاری از مسلمانان را با این عنوان و به امید بازسازی شکوه مادّی دوران آنان، جذب خویش میسازد تا بدین ترتیب، صفآرایی تازهای را در برابر بازماندهای از خاندان رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم انجام دهد و این انگاره را تقویت نماید که منازعهی امویان با هاشمیان را پایانی نیست. در حالی که بیگمان بنی هاشم گناهکار نیستند که خداوند برای خلافت خویش آنان را برگزیده و بنی امیّه را برنگزیده است؛ چراکه خداوند بهتر میداند که رسالت خویش را در کجا قرار دهد و رحمت خویش را به چه کسانی ارزانی دارد؛ چنانکه فرموده است: ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ﴾ و فرموده است: ﴿وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾! همچنانکه قبول شدن قربانی هابیل و قبول نشدن قربانی قابیل، گناه هابیل نبود که قابیل او را دشمن گرفت و کشت؛ چنانکه خداوند برای عبرت مسلمانان، از آن دو خبر داده و فرموده است: ﴿وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْـآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ ۖ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ﴾؛ <و بر آنان خبر دو پسر آدم را به راستی بخوان، هنگامی که قربانیای را پیش کردند، پس از یکیشان پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد؛ گفت: هرآینه تو را میکشم! گفت: خداوند تنها از پرهیزکاران میپذیرد>! با این وصف، مسلمان کسی است که تسلیم ارادهی خداوند باشد و در برابر آن چون و چرا نکند و با کسی که او برگزیده است، نستیزد؛ از این رو، اگر بنی امیه، دست از سرکشی در برابر خداوند بردارند و به قضای او دربارهی برادرانشان گردن بگذارند، برایشان بهتر است؛ چراکه هر دو از دودمان قریش هستند و وصل کردن رحم از قطع کردن آن بهتر است».
۴ . یاران خاصّ امام مهدی علیه السلام از زمینهسازان ظهور او هستند که با عرق خود او را ظاهر میکنند و با خون خود او را به حکومت میرسانند در حالی که خائفین، سائحین و مستضعفین در زمین هستند، نه کسانی که امامانی جز او گرفتهاند و از قِبَل غیاب او نان خوردهاند و به قدرت و ثروت دست یافتهاند و در برابر زمینهسازان ظهورش ایستادهاند و سپس طمع دارند که از یاران خاصّ او باشند! یاران خاصّ امام مهدی علیه السلام از مذهب اسلام و حزب خداوند و گروه امام مهدی علیه السلام هستند و به هیچ مذهب، حزب و گروه دیگری وابستگی ندارند و به اعتبار ایمان و عمل صالحشان انتخاب میشوند و ویژگیهای آنان در کتاب خداوند و حکمت اولیائش نوشته شده است؛ چنانکه در نامهای از علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی آمده است:
«ای عبد الله! یاران مهدی کسانی نیستند که معصیت خداوند میکنند؛ یاران او کسانی هستند که از گناهان کوچک و بزرگ میپرهیزند؛ شبها را به نماز بر میخیزند و روزها را به تحصیل علم و تعلیم آن به دیگران میپردازند. به وعدههای خداوند ایمان دارند و از روز جزا میهراسند؛ روزی که در پیشگاه پروردگار میایستند و کردار خویش را حاضر میبینند.
یاران مهدی به اخلاق انبیاء خدا متخلّق و به آداب اولیاء او مؤدّباند. حق را چون برایشان آشکار شد میپذیرند و باطل را چون برایشان رسوا گشت وا میگذارند. نه متعصّب و لجوجاند و نه بدزبان و یاوهگو. بر خداوند دروغ نمیبندند و از کسانی که بر او دروغ میبندند کناره میگیرند. نماز را در وقت فضیلتش برپا میدارند و از مال خود به نیازمندان میبخشایند. خشم خود را فرو میخورند و از جفای مردم در میگذرند. پدر و مادر خویش را گرامی میدارند و بر بد خُلقی آن دو صبر مینمایند. به دوستان خود با بهانهی دوستی بیاحترامی نمیکنند و به دشمنان خود با بهانهی دشمنی ستم نمیورزند. با جاهلان مدارا مینمایند و با سفیهان دهان به دهان نمیگذارند. نه پرگوی و پرخندهاند و نه پرخواب و پرخور. مهار شهوت را در دست دارند و جانب عفّت را فرو نمیگذارند. نه چشمچران و بیحیایند و نه خودنمای و هرزهگوی. با فاسقان دوستی نمیکنند و با ظالمان مجالست نمینمایند. به کارهای سودمند میپردازند و وقت خود را هدر نمیدهند. با کتاب خداوند مأنوسند و با حلال و حرام آشنایند. تعالیم عالم را منکر نمیشوند و از دشمنی با او میپرهیزند، بلکه دعوتش را اجابت میکنند و به یاریاش میشتابند؛ هنگامی که آنان را به سوی مهدی دعوت میکند تا برای یاری او گرد هم آورد».
پایگاه اطّلاعرسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی
بخش پاسخگویی به پرسشها