۱ . أَخْبَرَنَا عَلِيُّ بْنُ إِسْمَاعِيلَ الدَّامْغَانِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ الْهَاشِمِيَّ الْخُرَاسَانِيَّ يَقُولُ: إِنَّ مِنْ أَبْغَضِ عِبَادِ اللَّهِ إِلَيْهِ عَبْدًا آتَاهُ اللَّهُ عِلْمًا فَأَرَادَ بِهِ مَنْفَعَةَ الدُّنْيَا فَمَنَعَهُ مِنَ الْفُقَرَاءِ وَعَرَضَهُ عَلَى الْأَغْنِيَاءِ لِيَشْتَرِيَ بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا وَيَصُدَّ عَنْ سَبِيلِهِ! ﴿أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾![۱]
ترجمهی گفتار:
علیّ بن اسماعیل دامغانی ما را خبر داد، گفت: شنیدم حضرت منصور هاشمی خراسانی میفرماید: هرآینه از مبغوضترین بندگان خداوند نزد او بندهای است که خداوند به او علمی داده، پس او به وسیلهی آن سود دنیا را جُسته، پس آن را از نیازمندان باز داشته و به ثروتمندان عرضه داشته است تا آیات خداوند را به بهایی اندک بفروشد و از راه او باز دارد! «آنان در شکمهای خود جز آتش نمیخورند و خداوند در روز قیامت با آنان سخن نمیگوید و آنان را پاکیزه نمیکند و برایشان عذابی دردناک است!».
۲ . أَخْبَرَنَا الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدصَادِقٍ الْإِصْفَهَانِيُّ، قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ لَهُ عِلْمٌ فَيَكْتُبُ كِتَابًا، أَلَهُ أَنْ يَبِيعَهُ مِنَ النَّاسِ فَيَرْبَحَ عَلَيْهِمْ؟ قَالَ: لَا يَنْبَغِي لَهُ ذَلِكَ، إِلَّا أَنْ يَكُونَ كِتَابًا يَنْفَعُهُمْ فِي دُنْيَاهُمْ، قُلْتُ: أَلَهُ أَنْ يَشْتَرِطَ عَلَيْهِمْ أَنْ يَكْتُمُوهُ، فَلَا يَبِيعُوهُ وَلَا يَهَبُوهُ، لِيَزْدَادَ بِذَلِكَ رِبْحًا، إِنْ كَانَ كِتَابًا يَنْفَعُهُمْ فِي دُنْيَاهُمْ؟ قَالَ: لَيْسَ لَهُ أَنْ يَشْتَرِطَ مَا يُخَالِفُ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، قُلْتُ: فَمَنْ يَرْغَبُ بَعْدَ هَذَا فِي الْكِتَابَةِ؟! قَالَ: إِنَّمَا يَرْغَبُ فِيهَا مَنْ يَبْتَغِي فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا، وَهُوَ أَحَقُّ بِهَا وَأَهْلُهَا، وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى، فَمَكَثَ هُنَيْئَةً ثُمَّ قَالَ: عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُنْفِقَ عَلَيْهِ مِنْ بَيْتِ الْمَالِ أَوْ يَجْعَلَ لَهُ جَائِزَةً إِنْ كَانَ كِتَابُهُ مِمَّا يَنْفَعُ النَّاسَ، ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ﴾[۲].
ترجمهی گفتار:
حسن بن محمدصادق اصفهانی ما را خبر داد، گفت: از آن حضرت دربارهی مردی پرسیدم که برای او علمی هست، پس کتابی مینویسد، آیا برای او جایز است که آن را به مردم بفروشد، پس از آنان سود بگیرد؟ فرمود: این برای او شایسته نیست مگر آنکه کتابی باشد که به آنان در دنیاشان سود میرساند. گفتم: آیا برای او جایز است که با آنان شرط کند که آن را کتمان کنند، پس نفروشند و هبه نکنند، تا این گونه بر سود خود بیفزاید، اگر کتابی باشد که به آنان در دنیاشان سود میرساند؟ فرمود: برای او جایز نیست که چیزی را شرط کند که با کتاب خداوند عزّ وجلّ مخالفت دارد. گفتم: پس بعد این چه کسی در نوشتن رغبت میکند؟! فرمود: تنها کسی در آن رغبت میکند که فضل و رضوانی از جانب خداوند را میجوید و او سزاوارتر به آن است و اهل آن است و چیزی که نزد خداوند است بهتر و ماندگارتر است! آن گاه کمی مکث کرد و سپس فرمود: بر امام است که از بیت المال به او بپردازد یا برای او جایزهای قرار دهد اگر کتاب او از چیزهایی است که به مردم سود میرساند؛ «چراکه خداوند مزد نیکوکاران را ضایع نمیکند».
شرح گفتار:
برای خواندن شرحی بر این دو گفتار بسیار مهم و آگاهی بیشتر دربارهی حقّ تکثیر، به پرسش و پاسخ ۱۰۵ مراجعه کنید.