جمعه ۱۶ آذر (قوس) ۱۴۰۳ هجری شمسی برابر با ۴ جمادی الثانی ۱۴۴۶ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 پرسش جدید: می‌خواستم نظر علامه را در مورد مراقبه یا مدیتیشن بدانم. برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: مقصود از «غلمان» و «ولدان» در آیات توصیف‌کننده‌ی بهشت چه کسانی هستند؟ آیا مردانی هستند که به زنان بهشتی داده می‌شوند، مانند حور العین که به مردان بهشتی داده می‌شود؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. گفتار جدید: چهار گفتار از آن جناب در بیان احکام سجده‌ی سهو. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نکته‌ی جدید: نکته‌ی «عید منتظران» نوشته‌ی «حسنا منتظر المهدی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر در این باره؛ حدیث ۲۱. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. نقد جدید: حضرت علامه در نامه‌ی شماره‌ی ۶ فرموده‌اند: «هر چیزی غیر خدا که شما را به خود مشغول کند، شیطان است». می‌خواستم منظور ایشان از این جمله را بدانم. مثلاً اگر درگیر شغلی بودیم برای امرار معاش خود و خانواده باز هم شیطان است؟ برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading
گفتار
 

۱ . أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْهَرَوِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: إِنَّ أَصْحَابِي أَدَقُّ فِي أَعْيُنِ النَّاسِ مِنَ الْكُحْلِ، إِذَا خَرَجُوا بَكَى لَهُمُ النَّاسُ، لَا يَرَوْنَ إِلَّا أَنَّهُمْ يُتَخَطَّفُونَ، فَيُؤَيِّدُهُمُ اللَّهُ وَيَنْصُرُهُمْ وَيَفْتَحُ لَهُمْ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا وَهُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاءُ وَهُمْ أَصْحَابُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ.

ترجمه‌ی گفتار:

محمّد بن عبد الرّحمن هروی ما را خبر داد، گفت: شنیدم منصور می‌فرماید: هرآینه اصحاب من در چشمان مردم از سرمه ناچیزترند، هنگامی که خروج می‌کنند مردم برایشان می‌گریند، جز این نمی‌بینند که آنان برچیده خواهند شد، پس خداوند آنان را تأیید می‌کند و یاری می‌رساند و مشرق‌ها و مغرب‌های زمین را برایشان می‌گشاید و آنان صدّیقان و شهیدان هستند و آنان اصحاب مهدی در آخر الزّمانند.

۲ . أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ وَعَلِيُّ بْنُ دَاوُودَ جَمِيعًا، قَالَا: كُنَّا جَمَاعَةً عِنْدَ الْمَنْصُورِ فَالْتَفَتَ إِلَيْنَا وَقَالَ -فَذَكَرَا قَوْلَهُ إِلَى أَنْ قَالَ: إِلَى اللَّهِ أَشْكُو غُرْبَتِي وَضَعْفَ قُوَّتِي وَهَوَانِي عَلَى النَّاسِ! أَيْنَ إِخْوَانِي؟ أَيْنَ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ؟ أَيْنَ الَّذِينَ سَلَوْا عَنِ الْأَهْلِ وَالْأَوْلَادِ، وَتَجَافُوا الْوَطَنَ؟ أَيْنَ الْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ؟ أَيْنَ الَّذِينَ رَفَضُوا تِجَارَاتِهِمْ، وَأَضَرُّوا بِمَعَايِشِهِمْ، وَفُقِدُوا فِي أَنْدِيَتِهِمْ بِغَيْرِ غَيْبَةٍ عَنْ مِصْرِهِمْ، وَحَالَفُوا الْبَعِيدَ مِمَّنْ عَاضَدَهُمْ عَلَى أَمْرِهِمْ، وَخَالَفُوا الْقَرِيبَ مِمَّنْ صَدَّ عَنْ وِجْهَتِهِمْ، وَائْتَلَفُوا بَعْدَ التَّدَابُرِ وَالتَّقَاطُعِ فِي دَهْرِهِمْ، وَقَطَعُوا الْأَسْبَابَ الْمُتَّصِلَةَ بِعَاجِلِ حُطَامٍ مِنَ الدُّنْيَا؟ أَيْنَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ؟ أَيْنَ رُهْبَانُ اللَّيْلِ وَلُيُوثُ النَّهَارِ؟ أَيْنَ الرِّبِّيُّونَ الَّذِينَ مَا وَهَنُوا وَمَا اسْتَكَانُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُ اللَّهِ؟ أَيْنَ الَّذِينَ يُحِبُّهُمُ اللَّهُ وَيُحِبُّونَهُ، يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ؟ -الْخَبَر.

ترجمه‌ی گفتار:

احمد بن عبد الرّحمن و علیّ بن داوود هر دو ما را خبر دادند، گفتند: ما در میان جماعتی نزد منصور بودیم، پس به ما روی نمود و فرمود -پس گفتارش را نقل کردند تا جایی که فرمود: به خداوند شکایت می‌برم از غربتم و ضعف توانم و ناچیزی‌ام در نظر مردم! کجا هستند برادران من؟ کجا هستند یاران من به سوی خدا؟ کجا هستند کسانی که از اهل و اولاد خود گسستند و از وطن دور شدند؟ کجا هستند مجاهدان در راه خدا و مردان و زنان و کودکان مستضعف؟ کجا هستند کسانی که کسب و کار خود را رها کردند و به درآمدهای خود زیان رساندند و از محافل خود ناپدید شدند بی‌آنکه از شهرهاشان غایب باشند و با بیگانه‌ای که آنان را در کارشان کمک رساند هم‌پیمان شدند و به آشنایی که آنان را از هدف‌شان باز دارد پشت کردند و پس از پراکندگی و جدایی در روزگارشان به یکدیگر پیوستند و رشته‌های پیوند خود به داشته‌های بی‌ارج دنیا را بریدند؟ کجا هستند بندگان خدای رحمان؟ کجا هستند راهبان شب و شیران روز؟ کجا هستند خدایی‌هایی که نه سست شدند و نه کم آوردند تا آن گاه که یاری خدا به آن‌ها رسید؟ کجا هستند کسانی که خدا آن‌‌ها را دوست می‌دارد و آن‌ها خدا را دوست می‌دارند، در راه خدا جهاد می‌کنند و از ملامت ملامت‌گری نمی‌هراسند؟ -ادامه‌ی خبر.

۳ . أَخْبَرَنَا الْحَسَنُ بْنُ الْقَاسِمِ الطِّهْرَانِيُّ، قَالَ: قُلْتُ لِلْمَنْصُورِ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، مَا يَصْنَعُ أَصْحَابُكَ بِآبَائِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَعَشَائِرِهِمْ؟! وَاللَّهِ إِنَّ أَحَدَهُمْ لَيَخَافُ فِيكَ أَبَاهُ وَأَخَاهُ وَعَشِيرَتَهُ كَمَا يَخَافُ السُّلْطَانَ! قَالَ: رَحِمَكُمُ اللَّهُ! عَادَيْتُمْ فِينَا الْآبَاءَ وَالْإِخْوَانَ وَالْعَشَائِرَ وَأَجْرُكُمْ عَلَى اللَّهِ، وَاللَّهِ لَيْسَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الْجَنَّةِ إِلَّا بُلُوغَ الْأَنْفُسِ هَاهُنَا -وَأَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى حَلْقِهِ- ثُمَّ قَالَ: اصْبِرُوا عَلَى أَذَاهُمْ وَدَارُوهُمْ حَتَّى يَأْتِيَ أَمْرُ اللَّهِ! فَلَمَّا قَامَ لِيَذْهَبَ جَاءَهُ رَجُلٌ فَقَالَ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنَّ لِي زَوْجَةً تُؤْذِينِي وَتُبْغِضُكَ بُغْضًا شَدِيدًا حَتَّى لَوِ انْكَسَرَتْ آنِيَةٌ فِي الْبَيْتِ لَقَالَتْ هَذِهِ مِنْ عِنْدِ صَاحِبِكَ! قَالَ: طَلِّقْهَا وَلَا تُلَامِسْ جَذْوَةً مِنَ النَّارِ!

ترجمه‌ی گفتار:

حسن بن قاسم طهرانی ما را خبر داد، گفت: به منصور گفتم: فدایت شوم، یارانت با پدران و برادران و خویشانشان چه کنند؟! به خدا سوگند هر یک از آنان به خاطر تو از پدر و برادر و خویشش می‌ترسد همان طور که از حکومت می‌ترسد! فرمود: خداوند شما را رحمت کند! به خاطر ما با پدران و برادران و خویشان دشمنی کردید و اجرتان با خداوند است، به خدا سوگند میان شما و بهشت جز رسیدن جان به اینجا -و با دست به گلو اشاره کرد- فاصله نیست، سپس فرمود: بر آزار آنان صبر پیش گیرید و با آنان مدارا کنید تا آن گاه که امر خداوند برسد! پس چون برخاست تا برود، مردی به نزد او آمد و گفت: فدایت شوم، من همسری دارم که من را آزار می‌دهد و تو را سخت دشمن می‌دارد تا حدّی که اگر ظرفی در خانه بشکند می‌گوید که این به خاطر رفیق تو بود! فرمود: طلاقش بده و پاره‌ای از آتش را لمس نکن!

شرح گفتار:

از این گفتار آن جناب دانسته می‌شود که نگاه داشتن همسر ناسازگاری که نسبت به نهضت زمینه‌سازی برای ظهور مهدی علیه السلام عناد دارد، شایسته نیست، ولی باید با پدر، برادر و خویشاوند معاند تا هنگام رسیدن امر خداوند مدارا کرد.

۴ . أَخْبَرَنَا عِيسَى بْنُ عَبْدِ الْحَمِيدِ الْجُوزَجَانِيُّ، قَالَ: قَالَ لِيَ الْمَنْصُورُ: مَا يَمْنَعُكُمْ مِنْ أَنْ تَتَزَوَّجُوا مُؤْمِنَاتٍ مُوَافِقَاتٍ فَتَكْثُرُوا وَتَوَاصَلُوا؟ أَتُرِيدُونَ أَنْ تُبْتِرُوا هَذَا الْأَمْرَ؟ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، أَلَسْتَ أَنْتَ لَا زَوْجَةَ لَكَ؟! قَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ! إِنِّي لَسْتُ كَأَحَدِكُمْ! إِنِّي رَجُلٌ سَيَّاحٌ فِي الْأَرْضِ! قُلْتُ: إِنَّا لَمْ نُرِدْ مُخَالَفَةَ أَمْرِكَ وَلَكِنْ أَهَمَّتْنَا الدَّعْوَةُ إِلَى اللَّهِ وَخَلِيفَتِهِ فَوَجَدْنَا الْعُزُوبَةَ أَخَفَّ عَلَيْنَا، فَسَكَتَ الْمَنْصُورُ لَمَّا سَمِعَ ذَلِكَ كَأَنَّهُ رَقَّ لَنَا ثُمَّ قَالَ: رَحِمَكُمُ اللَّهُ، أَنْتُمْ رُهْبَانُ هَذِهِ الْأُمَّةِ تَنْهَجُونَ عَلَى مِنْهَاجِ الْمَسِيحِ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَأَنْتُمُ الْحَوَارِيُّونَ لِلْمَهْدِيِّ عَلَيْهِ السَّلَامُ تَدْعُونَ إِلَيْهِ وَتَنْصُرُونَهُ وَأَنْتُمُ الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ فِي الْقُرْآنِ، فَاصْبِرُوا لِلَّهِ وَاسْتَعْفِفُوا أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ!

ترجمه‌ی گفتار:

عیسی بن عبد الحمید جوزجانی ما را خبر داد، گفت: منصور به من فرمود: چه چیزی شما را باز می‌دارد از اینکه با زنان مؤمن موافق ازدواج کنید تا بسیار شوید و ادامه یابید؟ آیا می‌خواهید که این امر را منقطع سازید؟ گفتم: فدایت شوم، آیا نه این است که تو خود همسری نداری؟! فرمود: سبحان الله! من مانند یکی از شما نیستم! من مردی بسیار گردش‌کننده در زمینم! گفتم: ما قصد مخالفت با امر تو را نداشتیم، ولی دعوت به سوی خداوند و خلیفه‌اش ما را اندیشناک کرد، پس تجرّد را بر خود سبک‌تر یافتیم، پس منصور چون این را شنید سکوت کرد، چنانکه گویی بر ما رقّت یافت، سپس فرمود: خداوند شما را رحمت کند، شما راهبان این امّت هستید که به شیوه‌ی مسیح علیه السلام عمل می‌کنید و شما حواریّون مهدی علیه السلام هستید که به سوی او فرا می‌خوانید و او را یاری می‌کنید و شما امّت شمرده شده در قرآن هستید، پس برای خداوند صبر کنید و عفّت پیش گیرید ای گروه رحمت شده!

شرح گفتار:

از این گفتگو دانسته نمی‌شود که آن جناب مطلقاً بنای بر ازدواج ندارد و هیچ گاه یا مثلاً تا زمان ظهور امام مهدی علیه السلام ازدواج نمی‌کند، بل صرفاً دانسته می‌شود که تا زمان این گفتگو همسری نداشته؛ چراکه «مردی بسیار گردش‌کننده در زمین» بوده؛ به این معنا که پیوسته در حال جابه‌جایی برای حفظ امنیّت خود در برابر ظالمان بوده و از این رو، فرصت و استطاعت ازدواج را نداشته است. طبعاً هر زمانی که شرایط تغییر کند، آن جناب هم اقدام به ازدواج می‌کند و در این زمینه کوتاهی نمی‌کند. بنابراین، مؤمنانی که امکان ازدواج را دارند، نباید از آن خودداری کنند، مگر اینکه به دلایلی موجّه بترسند که آنان را از عمل به تکالیف شرعی‌شان بازدارد؛ چراکه در این صورت، هرگاه صبر پیش گیرند و عفّت را حفظ کنند، برایشان اجر عظیمی است.

۵ . أَخْبَرَنَا يُونُسُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْخَتْلَانِيُّ، قَالَ: قَالَ لِيَ الْمَنْصُورُ: أَلَا يَأْتِينَا أَخُوكَ فُلَانٌ فَيُعِينُنَا عَلَى عِبَادَةِ اللَّهِ؟ قُلْتُ: إِنِّي دَعَوْتُهُ -جُعِلْتُ فِدَاكَ- فَزَعَمَ أَنَّهُ يَخَافُ! قَالَ: لَا وَاللَّهِ لَا يَخَافُ وَلَوْ كَانَ يَخَافُ لَأَتَانِي وَلَوْ حَبْوًا عَلَى الثَّلْجِ! فَدَخَلَ عَلَيْهِ جُبَيْرُ بْنُ عَطَاءٍ الْخُجَنْدِيُّ، فَقَالَ: هَذَا يَخَافُ -وَكَانَ لَهُ أَرْبَعَةُ أَوْلَادٍ صِغَارٍ فَتَرَكَهُمْ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ- ثُمَّ قَالَ: مَنْ يَعْذِرُنِي مِنْ قَوْمٍ لَا يَأْتُونَ الْحَقَّ مَخَافَةَ الْبَاطِلِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ مَخَافَةَ النَّارِ؟! أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ.

ترجمه‌ی گفتار:

یونس بن عبد الله ختلانی ما را خبر داد، گفت: منصور به من فرمود: آیا برادرت فلانی به نزد ما نمی‌آید که ما را در بندگی خداوند کمک کند؟ گفتم: من او را دعوت کردم -فدایت شوم- ولی پنداشت که می‌ترسد! فرمود: نه به خدا سوگند نمی‌ترسد و اگر می‌ترسید به نزد من می‌آمد اگرچه چهار دست و پا بر روی برف! در این هنگام جُبیر بن عطاء خجندی بر آن جناب وارد شد، پس آن جناب فرمود: این می‌ترسد -و برای او چهار فرزند خردسال بود که آن‌ها را برای هجرت به سوی خداوند وا گذاشت- سپس فرمود: چه کسی من را معذور می‌دارد درباره‌ی کسانی که از ترسِ باطل به حق نمی‌پیوندند و از ترسِ دوزخ به بهشت نمی‌روند؟! آنان به راستی که زیان‌کارانند!

۶ . أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الطَّالَقَانِيُّ، قَالَ: كُنْتُ أَظُنُّ أَنَّ الْمَنْصُورَ رَجُلٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ حَتَّى رَأَيْتُهُ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ -فَذَكَرَ قَوْلَهُ إِلَى أَنْ قَالَ: إِنَّكُمْ حِزْبُ اللَّهِ وَأَنْصَارُهُ وَالشُّهَدَاءُ عَلَى النَّاسِ، اخْتَرْتُمْ مَنِ اخْتَارَهُ اللَّهُ وَاخْتَارُوا مَنِ اخْتَارَهُ السُّفَهَاءُ الْمَفْتُونُونَ، فَاثْبُتُوا عَلَى قَصْدِكُمْ حَتَّى تَرِدُوا حَوْضَ نَبِيِّكُمْ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ!

ترجمه‌ی گفتار:

احمد بن عبد الرّحمن طالقانی ما را خبر داد، گفت: گمان می‌کردم که منصور مردی از مردمان نخستین است تا آن گاه که او را دیدم و از او شنیدم که به یاران خود می‌فرماید -پس گفتار او را ذکر کرد تا جایی که فرمود: هرآینه شما حزب خداوند و یاران او و گواهان بر مردم هستید، کسی را برگزیدید که خداوند او را برگزید (یعنی مهدی) و کسی را برگزیدند که بی‌خردان فریب‌خورده او را برگزیدند (یعنی حاکمان گوناگون)، پس بر راه خود ثابت قدم بمانید تا آن گاه که بر حوض پیامبرتان صلّی الله علیه و آله و سلّم وارد شوید!

۷ . أَخْبَرَنَا صَالِحُ بْنُ مُحَمَّدٍ السَّبْزَوَارِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: أَقُولُ لَكُمُ الْحَقَّ، مَنِ اسْتَقَامَ مَعِي فِي قِلَّةِ الْعَدَدِ وَكَثْرَةِ الْأَعْدَاءِ كَانَ كَمَنِ اسْتَقَامَ مَعَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ فِي أُحُدٍ وَالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي كَرْبَلَاءَ.

ترجمه‌ی گفتار:

صالح بن محمّد سبزواری ما را خبر داد، گفت: شنیدم منصور می‌فرماید: به شما حق را می‌گویم، هر کس با من در زمان کمیِ تعداد و بسیاریِ دشمنان استقامت کند، مانند کسی است که با پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در اُحد و حسین علیه السلام در کربلا استقامت کرده است.

۸ . أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَلْخِيُّ، قَالَ: شَكَوْتُ إِلَى الْمَنْصُورِ قِلَّةَ عَدَدِنَا، فَقَالَ: قَدْ كُتِبَ هَذَا مِنْ قَبْلُ، أَنْتُمْ جَيْشُ الْغَضَبِ، تَجْتَمِعُونَ قَزَعًا كَقَزَعِ الْخَرِيفِ مِنَ الْمُدُنِ مَا بَيْنَ الْوَاحِدِ وَالْإِثْنَيْنِ وَالثَّلَاثَةِ وَالْأَرْبَعَةِ وَالْخَمْسَةِ وَالسِّتَّةِ وَالسَّبْعَةِ وَالثَّمَانِيَةِ وَالتِّسْعَةِ وَالْعَشَرَةِ حَتَّى تَكْمُلَ الْحَلْقَةُ! قُلْتُ: وَمَا الْحَلْقَةُ؟ قَالَ: عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ قُلُوبُهُمْ كَزُبَرِ الْحَدِيدِ، لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ! فَإِذَا اجْتَمَعُوا وَقَامَتْ رَايَاتُهُمْ نَزَلَ عَلَيْهِمْ جَبْرَئِيلُ وَمِيكَائِيلُ فِي جُنْدٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ!

ترجمه‌ی گفتار:

عبد الله بن محمّد بلخی ما را خبر داد، گفت: به منصور از کمی تعدادمان شکایت کردم، پس فرمود: این از پیش نوشته شده است، شما سپاهیان خشم هستید، مانند ابرهای پاییزی از شهرهای گوناگون جمع می‌شوید، یک نفر و دو نفر و سه نفر و چهار نفر و پنج نفر و شش نفر و هفت نفر و هشت نفر و نه نفر و ده نفر، تا آن گاه که حلقه کامل شود! گفتم: حلقه چیست؟ فرمود: ده هزار مرد که دل‌هاشان مانند پاره‌های آهن است، خداوند را در چیزی که فرمانشان دهد نافرمانی نمی‌کنند و هر چه فرمان داده شوند را به انجام می‌رسانند! پس چون جمع شدند و پرچم‌هاشان برافراشته شد، جبرئیل و میکائیل در میان لشکری از فرشتگان نشان‌دار بر آنان نازل می‌شوند!

۹ . أَخْبَرَنَا جُبَيْرُ بْنُ عَطَاءٍ الْخُجَنْدِيُّ، قَالَ: كُنَّا عِنْدَ الْمَنْصُورِ وَهُوَ صَامِتٌ فِي جَانِبٍ مِنَ الْبَيْتِ يَتَفَكَّرُ، فَرَفَعَ رَأْسَهُ وَقَالَ: رَحِمَ اللَّهُ رُشَيْدَ الْهَجَرِيَّ! كَانَ يَقُولُ: يَأْتِي قَوْمٌ بَعْدَنَا بَصَائِرُهُمْ فِي دِينِهِمْ أَفْضَلُ مِنِ اجْتِهَادِنَا، وَاللَّهِ أَنْتُمْ ذَلِكَ الْقَوْمُ.

ترجمه‌ی گفتار:

جُبیر بن عطاء خجندی ما را خبر داد، گفت: نزد منصور بودیم، در حالی که او در گوشه‌ای از خانه ساکت بود و تفکّر می‌کرد، پس ناگاه سر خود را بالا آورد و فرمود: خداوند رُشَید هَجَری را بیامرزد! می‌گفت: پس از ما گروهی خواهند آمد که بصیرت‌شان در دین‌شان از کوشش ما برتر خواهد بود، به خدا سوگند شما آن گروه هستید.

شرح گفتار:

رُشید هَجَری از یاران خاصّ امیر المؤمنین علیّ بن أبی طالب علیه السلام بود.

۱۰ . أَخْبَرَنَا ذَاكِرُ بْنُ مَعْرُوفٍ الْخُرَاسَانِيُّ، قَالَ: دَخَلْنَا عَلَى الْمَنْصُورِ وَنَحْنُ جَمَاعَةٌ فَسَلَّمْنَا عَلَيْهِ فَرَدَّ عَلَيْنَا السَّلَامَ ثُمَّ قَالَ: مَرْحَبًا بِكُمْ يَا أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ وَأَعْوَانِي عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى! أَمَا وَاللَّهِ إِنَّكُمْ لَعَلَى الْحَقِّ وَإِنَّ مَنْ خَالَفَكُمْ لَعَلَى الْبَاطِلِ، أَنْتُمْ حِزْبُ اللَّهِ الْغَالِبُونَ وَعِبَادُهُ الْمُخْلَصُونَ وَإِنِّي لَأَرْجُو أَنْ يُقِرَّ اللَّهُ أَعْيُنَكُمْ عَنْ قَرِيبٍ، أَنْتُمْ وَاللَّهِ أَحَبُّ النَّاسِ إِلَى اللَّهِ، أَطَعْتُمُوهُ إِذْ عَصَوْهُ وَوَحَّدْتُمُوهُ إِذْ أَشْرَكُوا بِهِ، فَعَلَيْكُمْ بِالْوَرَعِ وَالْإِجْتِهَادِ وَالْقَنَاعَةِ وَالصَّبْرِ وَالشُّكْرِ وَالْحَيَاءِ وَالْعِفَّةِ وَالشَّجَاعَةِ وَحُسْنِ الْخُلْقِ وَصِدْقِ الْحَدِيثِ وَأَدَاءِ الْأَمَانَةِ، ثُمَّ قَالَ: اجْلِسُوا بَارَكَ اللَّهُ لَكُمْ!

ترجمه‌ی گفتار:

ذاکر بن معروف خراسانی ما را خبر داد، گفت: بر منصور وارد شدیم در حالی که جماعتی بودیم، پس بر او سلام کردیم، پس جواب سلاممان را داد، سپس فرمود: خوش آمدید ای یاران من به سوی خداوند و کمک کنندگانم در نیکی و تقوا! بدانید که به خدا سوگند شما بر حقّید و کسانی که با شما مخالفند بر باطلند، شما حزب پیروز خداوند و بندگان مخلص او هستید و من امیدوارم که خداوند به زودی چشمانتان را روشن کند، شما به خدا سوگند محبوب‌ترین مردم نزد خداوند هستید، او را فرمان بردید زمانی که آنان نافرمانی‌اش کردند و او را یگانه دانستید زمانی که آنان برایش شریک گرفتند، پس بر شما باد به پرهیزکاری و اجتهاد و قناعت و صبر و شکر و حیاء و عفّت و شجاعت و حُسن خُلق و راستگویی و امانت‌داری، سپس فرمود: بنشینید خداوند شما را برکت دهد!

۱۱ . أَخْبَرَنَا بَعْضُ أَصْحَابِنَا، قَالَ: قَالَ لِيَ الْمَنْصُورُ: كَمْ أَنْتُمْ بِهَذِهِ الْقَرْيَةِ؟ قُلْتُ: سَبْعَةٌ -جُعِلْتُ فِدَاكَ! قَالَ: مَا عَذَّبَ اللَّهُ قَرْيَةً فِيهَا سَبْعَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ.

ترجمه‌ی گفتار:

یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت: منصور به من فرمود: شما در این قریه چند نفر هستید؟ گفتم: هفت نفر -فدایت شوم! فرمود: خداوند قریه‌ای که در آن هفت نفر از مؤمنان هستند را عذاب نمی‌کند.

۱۲ . أَخْبَرَنَا بَعْضُ أَصْحَابِنَا، قَالَ: دَخَلَ عَلَيْنَا الْمَنْصُورُ فِي بَلْدَتِنَا فَقَالَ: كَمْ أَنْتُمْ بِهَذِهِ الْبَلْدَةِ؟ قُلْتُ: أَرْبَعُونَ! قَالَ: أَنْتُمْ نُورُ اللَّهِ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ.

ترجمه‌ی گفتار:

یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت: منصور در شهرمان بر ما وارد شد و فرمود: شما در این شهر چند نفر هستید؟ گفتم: چهل نفر! فرمود: شما نور خداوند در تاریکی‌های زمین هستید.

هم‌رسانی
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک گذارید، تا به گسترش علم و معرفت دینی کمک کنید. شکرانه‌ی یاد گرفتن یک نکته‌ی جدید، یاد دادن آن به دیگران است‌.
رایانامه
تلگرام
فیسبوک
توییتر
اگر با زبان دیگری آشنایی دارید، می‌توانید این مطلب را به آن ترجمه کنید. [فرم ترجمه]
دانلود مجموعه‌ی گفتارهای حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی
نام کتاب: مناهج الرّسول صلّی الله علیه و آله و سلّم؛ مجموعه‌ی گفتارهای حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی
ناشر: دفتر منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی
نسخه: ششم
زمان انتشار: مهر (میزان) ۱۳۹۸ هجری شمسی
مکان انتشار: بلخ؛ افغانستان