جمعه ۱۶ آذر (قوس) ۱۴۰۳ هجری شمسی برابر با ۴ جمادی الثانی ۱۴۴۶ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 پرسش جدید: می‌خواستم نظر علامه را در مورد مراقبه یا مدیتیشن بدانم. برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: مقصود از «غلمان» و «ولدان» در آیات توصیف‌کننده‌ی بهشت چه کسانی هستند؟ آیا مردانی هستند که به زنان بهشتی داده می‌شوند، مانند حور العین که به مردان بهشتی داده می‌شود؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. گفتار جدید: چهار گفتار از آن جناب در بیان احکام سجده‌ی سهو. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نکته‌ی جدید: نکته‌ی «عید منتظران» نوشته‌ی «حسنا منتظر المهدی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر در این باره؛ حدیث ۲۱. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. نقد جدید: حضرت علامه در نامه‌ی شماره‌ی ۶ فرموده‌اند: «هر چیزی غیر خدا که شما را به خود مشغول کند، شیطان است». می‌خواستم منظور ایشان از این جمله را بدانم. مثلاً اگر درگیر شغلی بودیم برای امرار معاش خود و خانواده باز هم شیطان است؟ برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading
گفتار
 

۱ . أَخْبَرَنَا هَاشِمُ بْنُ عُبَيْدٍ الْخُجَنْدِيُّ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الْمَنْصُورِ الْهَاشِمِيِّ الْخُرَاسَانِيِّ فَسَمِعْتُهُ يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ: إِنِّي وَاللَّهِ لَأَعْلَمُ أَنَّ حَدِيثَكُمْ هَذَا لَتَشْمَئِزُّ مِنْهُ قُلُوبُ الرِّجَالِ، فَانْبِذُوهُ إِلَيْهِمْ نَبْذًا، فَمَنْ أَقَرَّ بِهِ فَزِيدُوهُ وَمَنْ أَنْكَرَ فَذَرُوهُ! إِنَّهُ لَا بُدَّ مِنْ أَنْ تَكُونَ فِتْنَةٌ يَسْقُطُ فِيهَا كُلُّ ضَلِيعٍ وَدَاهِيَةٍ، حَتَّى يَسْقُطَ فِيهَا مَنْ يَشُقُّ الشَّعْرَ بِشَعْرَتَيْنِ، حَتَّى لَا يَبْقَى إِلَّا أَنَا وَأَصْحَابِي، فَنَرْتَحِلُ إِلَى الْمَهْدِيِّ!

ترجمه‌ی گفتار:

هاشم بن عبید خجندی ما را خبر داد، گفت: بر منصور هاشمی خراسانی وارد شدم، پس شنیدم که به یارانش می‌فرماید: هرآینه به خدا سوگند من می‌دانم که دل‌های مردمان از این گفتار شما تنفّر می‌یابد، پس اندکی از آن را به سویشان بیندازید، پس هر کس به آن اقرار نمود برایش بیفزایید و هر کس آن را انکار کرد رهایش کنید! هرآینه ناگزیر فتنه‌ای خواهد بود که هر متبحّر و زیرکی در آن فرو می‌ریزد تا جایی که کسی که یک مو را به دو مو تقسیم می‌کند در آن فرو می‌ریزد، تا جایی که جز من و یارانم باقی نمی‌مانیم، پس به سوی مهدی کوچ می‌کنیم!

۲ . أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الطَّالَقَانِيُّ، قَالَ: مَا رَأَيْتُ أَحَدًا أَفْصَحَ مِنَ الْمَنْصُورِ، فَسَمِعْتُهُ يَوْمًا يَقُولُ لِأَصْحَابِهِ: أَرَأَيْتُمْ هَذِهِ الْفِتَنَ الَّتِي قَدْ أَحَاطَتْ بِالْقَوْمِ؟! فَإِنَّهَا لَا تَعْنِيكُمْ، وَسَوْفَ تَظِلُّ مُدْبِرَةً، ثُمَّ تَأْتِيكُمْ مِنْ بَعْدِهَا فِتَنٌ صَمَّاءُ عَمْيَاءُ مُظْلِمَةٌ، تَشْهَرُ لَكُمْ سُيُوفَهَا، وَتَبْعَثُ إِلَيْكُمْ جُيُوشَهَا، وَأَنْتُمْ جُذَيْلُهَا الْمُحَكَّكُ، وَعُذَيْقُهَا الْمُرَجَّبُ! فَلَا تَعْجَلُوا لِعَجَلَةِ النَّاسِ، وَلَا تَغْتَرُّوا بِشِدَّةِ الْبَأْسِ، فَإِنَّ الْيَوْمَ يَوْمُ الْأَحْزَابِ، وَلَيْسَ بِيَوْمِكُمْ، وَسَيَذْهَبُ قَرِيبًا، فَيَذْهَبُونَ مَعَهُ، ثُمَّ يَأْتِي عَلَى النَّاسِ يَوْمٌ يَصْعَدُونَ فِيهِ فَلَا يَجِدُونَ دُونَكُمْ، وَيَنْزِلُونَ فِيهِ فَلَا يَجِدُونَ دُونَكُمْ، فَيَهْرَعُونَ إِلَيْكُمْ كَمَا يَهْرَعُ الْإِبِلُ إِلَى بَقِيَّةِ الْمَنْهَلِ! قُلْنَا: أَفَنَدْعُوهُمْ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ؟ قَالَ: أُدْعُوا بِشَرَائِطِ اللَّهِ مَنْ رَجَوْتُمْ إِجَابَتَهُ، وَلَا تَأْخُذُوا جُيُوبَ الْكَارِهِينَ، وَلَا تَجُرُّوا أَكْمَامَ الْمُعْرِضِينَ، فَإِنَّمَا عَلَيْكُمُ الدَّعْوَةُ، وَلَيْسَ عَلَيْكُمُ الْهِدَايَةُ، ﴿وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ![۱]

ترجمه‌ی گفتار:

احمد بن عبد الرّحمن طالقانی ما را خبر داد، گفت: احدی را (چه به فارسی و چه به عربی) فصیح‌تر از منصور ندیدم، پس روزی شنیدم که به یاران خود می‌فرماید: آیا این فتنه‌هایی که قوم را در میان گرفته‌اند می‌بینید؟! هرآینه آن‌ها به شما مربوط نمی‌شوند و به زودی رویگردان می‌شوند و پس از آن‌ها فتنه‌های کر و کور و تاریکی به سراغ شما می‌آیند که شمشیرهاشان را برای شما برهنه و لشکریانشان را به سوی شما روانه می‌کنند، در حالی که شما درمانگر شتر پیس‌شان و نخل گران‌بارِ در حفاظ‌شان هستید! پس با عجله‌ی مردم عجله نکنید و به شدّت گرفتن درگیری‌ها فریفته نشوید؛ چراکه امروز روز گروه‌ها است و روز شما نیست و به زودی می‌رود و آنان نیز با آن می‌روند، سپس بر مردم روزی می‌آید که در آن بالا می‌روند و کسی جز شما را نمی‌یابند و پایین می‌آیند و کسی جز شما را نمی‌یابند، پس به سوی شما می‌شتابند همان طور که شتران به سوی باقی مانده‌ی (آب در) آبشخور می‌شتابند! گفتیم: آیا با این وصف، آنان را به سوی این کار دعوت کنیم؟ فرمود: با شرایط خداوند هر کس که به اجابت او امیدوار هستید را دعوت کنید و گریبان کسانی که علاقه‌ای (به این کار) ندارند را نگیرید و آستین کسانی که (از آن) روی می‌گردانند را نکشید (یعنی بیش از حد اصرار نکنید)؛ چراکه بر شما تنها دعوت است و هدایت بر شما نیست «و خداوند هر کس را که بخواهد به راهی راست هدایت می‌کند!».

شرح گفتار:

واژه‌ی «الجُذَيْلُ الْمُحَكَّكُ» در گفتار فصیح آن جناب به معنای چوب محکمی است که در زمین نصب کرده باشند تا شتر جَرَب، بدنش را به آن بساید و درمان شود، هنگامی که شتران بسیاری را درمان کرده باشد و «العُذَيْقُ الْمُرَجَّبُ» به معنای نخل گران‌باری است که شاخه‌های آن را به گرد خوشه‌هایش پیچیده و بسته باشند تا باد نتواند به آن‌ها آسیبی برساند و با این وصف، مراد آن جناب از عبارت «أَنْتُمْ جُذَيْلُهَا الْمُحَكَّكُ وَعُذَيْقُهَا الْمُرَجَّبُ» این است که یارانش به برکت تربیت آن جناب، مانند چوبِ محکم و کارآزموده‌ای نصب شده در زمین هستند که فتنه‌های آینده مانند شتران پیس، خود را به آنان می‌سایند تا درمان شوند؛ همچنانکه تحت رهبری آن جناب، مانند نخل گران‌باری با خوشه‌هایی بسته شده هستند که بادهای فتنه‌های آینده نمی‌توانند به آنان آسیبی برسانند.

۳ . أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ حَبِيبٍ الطَّبَرِيُّ، قَالَ: كُنْتُ أَنَا وَالْحَسَنُ بْنُ الْقَاسِمُ وَمُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عِنْدَ الْمَنْصُورِ فِي بَيْتِهِ، فَالْتَفَتَ إِلَيْنَا وَقَالَ: إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ الَّذِي أَنْتُمْ عَلَيْهِ سَيُنْكَرُ وَيُبَطَّلُ وَتُؤْخَذُ رُوَاتُهُ وَيُسَاءُ إِلَى مَنْ يُظْهِرُهُ جَهْلًا وَعُدْوَانًا! فَكُفُّوا عَنِ النَّاسِ، وَلَا تَدْعُوا إِلَى أَمْرِكُمْ مَنْ لَيْسَ لَهُ بِأَهْلٍ! أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ لَهُ أَهْلًا ذَخَرَهُمُ اللَّهُ تَعَالَى فِي عِلْمِهِ، فَإِذَا شَاءَ أَدْخَلَهُمْ فِي ذَلِكَ، لَا يَزِيدُ وَاحِدًا وَلَا يَنْقُصُ؟! ﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا![۲]

ترجمه‌ی گفتار:

عبد الله بن حبیب طبری ما را خبر داد، گفت: من و حسن بن قاسم و محمّد بن ابراهیم نزد منصور در خانه‌ی آن جناب بودیم، پس به ما متوجّه شد و فرمود: هرآینه این امری که شما بر آن هستید انکار خواهد شد و باطل شمرده خواهد شد و راویانش دستگیر خواهند شد و به کسانی که آن را اظهار می‌دارند از روی نادانی و دشمنی بدی خواهد شد! پس از مردم دست بردارید و کسی که اهلش نیست را به سوی امرتان دعوت نکنید! آیا نمی‌دانید برای آن اهلی هست که خداوند متعال آنان را در علم خود ذخیره کرده است و هرگاه بخواهد آنان را به آن داخل می‌کند و یک نفر را نمی‌افزاید و کم نمی‌کند؟! «هرآینه خداوند به کارش رسنده است، خداوند برای هر چیزی اندازه‌ای قرار داده است!».

۴ . أَخْبَرَنَا صَالِحُ بْنُ مُحَمَّدٍ السَّبْزَوَارِيُّ، قَالَ: قَالَ لَنَا الْمَنْصُورُ: لَا تُحَدِّثُوا النَّاسَ بِمَا لَا يَعْرِفُونَ! أَتُحِبُّونَ أَنْ يُكَذِّبُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ؟! إِنَّ مِنَ الْقُرْآنِ آيَاتٍ لَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهَا إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ، مِنْهَا قَوْلُهُ تَعَالَى: ﴿وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ ۚ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ![۳] فَكُفُّوا عَنْ هَؤُلَاءِ السَّفْلَةِ، وَلَا تَدْعُوهُمْ إِلَى أَمْرِكُمْ! فَوَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَمْ يَزَالُوا فِي ضَلَالٍ وَاخْتِلَافٍ فِي الدِّينِ وَتَبْدِيلٍ لِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ وَإِظْهَارِ الْبِدَعِ وَإِبْطَالِ السُّنَنِ وَاتِّبَاعِ الْجَبَابِرَةِ مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِيَّهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ إِلَى يَوْمِهِمْ هَذَا! فَذَرُوهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ!

ترجمه‌ی گفتار:

صالح بن محمّد سبزواری ما را خبر داد، گفت: منصور به ما فرمود: به مردم چیزی که درک نمی‌کنند را نگویید! آیا دوست می‌دارید که خداوند و پیامبرش را تکذیب کنند؟! هرآینه آیاتی از قرآن هستند که تأویل آن‌ها را جز خداوند و راسخان در علم نمی‌دانند، یکی از آن‌ها این سخن خداوند بلندمرتبه است که فرموده است: «و دیگرانی از آنان که هنوز به آنان ملحق نشده‌اند را (بر می‌انگیزد) و او عزّت‌مند حکیم است!». پس از این فرومایگان دست بردارید و آنان را به کارتان دعوت نکنید؛ زیرا به کسی که جانم به دست اوست سوگند همواره از روزی که خداوند پیامبرش صلّی الله علیه و آله و سلّم را به نزد خود برده است تا امروز، در حال گمراهی و اختلافی در دین و دگرگون کردن چیزی که خداوند در کتابش نازل کرده است و آشکار کردن بدعت‌ها و تعطیل کردن سنّت‌ها و پیروی کردن از جبّاران بوده‌اند! پس آنان را واگذارید که فرو روند و بازی کنند تا روزی که وعده داده می‌شوند را ببینند!

۵ . أَخْبَرَنَا ذَاكِرُ بْنُ مَعْرُوفٍ، قَالَ: كُنْتُ مَعَ الْمَنْصُورِ فِي مَجْلِسٍ، وَكَانَ النَّاسُ يَسْأَلُونَهُ عَنْ كُلِّ شَيْءٍ فَيُجِيبُهُمْ، فَلَمَّا فَرِغُوا مِنْ أَسْئِلَتِهِمْ قَالَ لَهُ رَجُلٌ: إِنَّ اللَّهَ قَدْ آتَاكَ عِلْمًا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ، وَقَدْ وَعَدَنَا عَلَى لِسَانِ رَسُولِهِ رَجُلًا يَخْرُجُ مِنْ هَذِهِ الْبَلْدَةِ يُقَالُ لَهُ الْمَنْصُورُ، يُوَطِّئُ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ، وَأَنْتَ مَعَ عِلْمِكَ هَذَا وَدَعْوَتِكَ إِلَى الْمَهْدِيِّ يُقَالُ لَكَ الْمَنْصُورُ، فَهَلْ أَنْتَ هُوَ؟ قَالَ: مَا أَنَا إِلَّا رَجُلٌ مِنَ النَّاسِ! فَلَمَّا أَلَحَّ عَلَيْهِ الرَّجُلُ قَالَ: لَوْ أَنَّكُمْ قُلْتُمْ مَا قُلْنَا وَسَكَتُّمْ عَمَّا سَكَتْنَا لَكَانَ خَيْرًا لَكُمْ! فَقَالَ الرَّجُلُ: إِنَّهُمْ يُعَيِّرُونَكَ وَيَقُولُونَ: لَوْ جَاءَ ذَلِكَ الَّذِي وُعِدْنَا لَتَظَاهَرَ لِلنَّاسِ وَلَمْ يَسْتَتِرْ عَنْهُمْ! قَالَ: كَذَبُوا! أَمَا بَلَغَهُمْ قَوْلُ عَلِيٍّ فِيهِ: «أَلَا وَإِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا يَسْرِي فِيهَا بِسِرَاجٍ مُنِيرٍ، وَيَحْذُو فِيهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِينَ، لِيَحُلَّ فِيهَا رِبْقًا، وَيُعْتِقَ فِيهَا رِقًّا، وَيَصْدَعَ شَعْبًا، وَيَشْعَبَ صَدْعًا، فِي سُتْرَةٍ عَنِ النَّاسِ، لَا يُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَلَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ»؟! قَالَ الرَّجُلُ: إِنَّا نَدْعُو النَّاسَ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ وَرُبَّمَا نُخَاصِمُهُمْ! قَالَ: إِيَّاكُمْ وَالْخُصُومَةَ، فَإِنَّهَا تَشْغَلُ الْقَلْبَ، وَتُورِثُ النِّفَاقَ، وَتَكْسِبُ الضَّغَائِنَ! إِنَّمَا عَلَيْكُمُ الدَّعْوَةُ، وَلَيْسَ عَلَيْكُمُ الْخُصُومَةُ! قَالَ الرَّجُلُ: كَيْفَ لَا نُخَاصِمُهُمْ وَهُمْ يَسْأَلُونَنَا؟! قَالَ: إِذَا سَأَلُوكُمْ لِيُخَاصِمُوكُمْ فَلَا تُجِيبُوهُمْ، وَقُولُوا لَهُمْ: ﴿اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ![۴]

ترجمه‌ی گفتار:

ذاکر بن معروف ما را خبر داد، گفت: به همراه منصور در مجلسی بودم و مردم درباره‌ی هر چیزی از آن جناب می‌پرسیدند و آن جناب پاسخ می‌داد، پس چون از پرسش‌های خود فارغ شدند، مردی به آن جناب گفت: خداوند به تو علمی داده که به احدی از جهانیان نداده، در حالی که به ما با زبان پیامبرش مردی را وعده داده است که از این سرزمین بیرون می‌آید و به او منصور گفته می‌شود و برای حکومت مهدی زمینه‌سازی می‌کند و به تو نیز با وجود این علمت و دعوتی که به سوی مهدی می‌کنی منصور گفته می‌شود، پس آیا تو همو هستی؟ فرمود: من جز یکی از مردم نیستم! پس چون آن مرد بسیار پافشاری کرد، آن جناب فرمود: اگر شما چیزی که ما می‌گوییم را بگویید و چیزی که ما مسکوت می‌گذاریم را مسکوت بگذارید برایتان بهتر است! پس آن مرد گفت: آن‌ها تو را سرزنش می‌کنند و می‌گویند اگر آن کسی که به ما وعده داده شده است آمده بود خود را به مردم نشان می‌داد و از آنان پنهان نمی‌شد! فرمود: دروغ می‌گویند! آیا سخن علی درباره‌ی او به آن‌ها نرسیده است که فرمود: «آگاه باشید! کسی از ما که آن دوران را درک می‌کند با چراغی فروزان در آن گام بر می‌دارد و پا بر جای پای صالحان می‌گذارد، تا بندی را در آن بگشاید و اسیری را در آن برهاند و جمعی را در آن پراکنده سازد و پراکندگانی را در آن گرد آورد، در حالی که از مردم پنهان است، تا حدّی که جستجوگران از او اثری نمی‌بینند اگرچه پی در پی نظر می‌کنند»؟! آن مرد گفت: ما مردم را به سوی این امر دعوت می‌کنیم و چه بسا با آنان به مخاصمه (یعنی مجادله‌ی خصمانه) می‌پردازیم! فرمود: از خصومت بپرهیزید؛ چراکه آن ذهن را درگیر می‌کند و نفاق را پدید می‌آورد و کینه را کسب می‌نماید! وظیفه‌ی شما تنها دعوت است و خصومت وظیفه‌ی شما نیست! آن مرد گفت: چگونه با آنان مخاصمه نکنیم در حالی که از ما می‌پرسند؟! فرمود: هرگاه برای این منظور از شما پرسیدند که با شما مخاصمه (یعنی مجادله‌ی خصمانه) کنند، به آنان پاسخ ندهید و بگویید: «خداوند پروردگار ما و شماست، کارهای ما برای خودمان و کارهای شما برای خودتان است، میان ما و شما بحثی نیست، خداوند میانمان جمع می‌کند و بازگشت (همه‌ی‌مان) به سوی اوست!».

۶ . أَخْبَرَنَا وَلِيدُ بْنُ مَحْمُودٍ السِّجِسْتَانِيُّ، قَالَ: قَالَ لِيَ الْمَنْصُورُ: إِنِّي أُخْبِرْتُ أَنَّكَ تَدْعُو النَّاسَ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ فَتُكْثِرُ عَلَيْهِمْ! قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: فَلَا تَفْعَلْ، فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا كَتَبَ عَلَى عَبْدٍ أَنْ يَدْخُلَ فِي هَذَا الْأَمْرِ كَانَ أَسْرَعَ إِلَيْهِ مِنَ الطَّيْرِ إِلَى وَكْرِهِ! ثُمَّ قَالَ: حَرَامٌ عَلَى عَبْدٍ كَذَّبَ الْحَقَّ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَنْ يُؤْمِنَ بِهِ أَبَدًا، إِلَّا أَنْ يَكُونَ شَاكًّا أَوْ يَكُونَ مِنَ الْمُعَارِينَ! قُلْتُ: وَمَنِ الْمُعَارُونَ؟! قَالَ: الَّذِينَ أَعَارَهُمُ اللَّهُ الْإِيمَانَ ثُمَّ سَلَبَهُمْ! أَمَا سَمِعْتَ قَوْلَهُ تَعَالَى: ﴿وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ[۵]؟!

ترجمه‌ی گفتار:

ولید بن محمود سجستانی ما را خبر داد، گفت: منصور به من فرمود: من آگاهی یافته‌ام که تو مردم را به این کار فرا می‌خوانی، پس با آنان زیاد بحث می‌کنی! گفتم: بله، فرمود: این کار را نکن؛ چراکه هرگاه خداوند بلندمرتبه بر بنده‌ای نوشته باشد که به این کار داخل شود، به آن سریع‌تر از پرنده به آشیانه‌اش داخل می‌شود! سپس فرمود: بر بنده‌ای که حق را در بار نخست تکذیب کرد حرام (یعنی محال) است که دیگر به آن ایمان آورد، مگر اینکه شک کننده یا از عاریه گیرندگان باشد! گفتم: عاریه گیرندگان کیانند؟! فرمود: کسانی که خداوند ایمان را به آنان عاریه می‌دهد و سپس از آنان واپس می‌گیرد! آیا سخن او را نشنیده‌ای که می‌فرماید: «و دل‌ها و دیدگانشان را بر می‌گردانیم همان طور که نخستین بار به آن ایمان نیاوردند و آنان را در طغیان‌شان وا می‌گذاریم تا سرگشته باشند»؟!

۷ . أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَلْخِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: لَا تُحَدِّثُوا النَّاسَ بِمَا لَا يَعْرِفُونَ فَيَطْغُوا وَيَكْفُرُوا، إِنَّ مِنَ الْعِلْمِ لَصَعْبًا ثَقِيلًا، لَوْ حَمَلَتْهُ الْجِبَالُ عَجَزَتْ عَنْ حَمْلِهِ! فَلَا تَحْمِلُوهُ عَلَى الْأَعْنَاقِ الضَّعِيفَةِ الْخَاضِعَةِ لِلْحَيَاةِ الدُّنْيَا، فَتَكْسِرُونَهَا كَمَا يَكْسِرُ الْقَصَّابُ عُنُقَ الْبَعِيرِ! فَقُلْتُ فِي نَفْسِي: أَفَلَمْ يُحَدِّثْهُمْ بِمَا لَا يَعْرِفُونَ؟! فَالْتَفَتَ إِلَيَّ وَقَالَ: لَا وَاللَّهِ، إِنَّمَا حَدَّثْتُهُمْ بِمَا يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ! حَدَّثْتُهُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ!

ترجمه‌ی گفتار:

عبد الله بن محمّد بلخی ما را خبر داد، گفت: شنیدم منصور می‌فرماید: به مردم چیزی که نمی‌شناسند را نگویید که سر می‌کشند و منکر می‌شوند! هرآینه بخشی از علم بسیار دشوار و سنگین است، تا حدّی که اگر کوه‌ها آن را بردارند از حمل آن ناتوان می‌شوند! پس آن را بر گردن‌های ضعیف و خاضع در برابر زندگی دنیا نگذارید که آن‌ها را می‌شکنید، همان طور که قصّاب گردن شتر (قربانی) را می‌شکند! (عبد الله می‌گوید:) در این هنگام من با خودم گفتم: آیا او خود به آنان چیزی را نگفت که نمی‌شناسند؟! پس آن جناب به من روی نمود و فرمود: نه به خدا سوگند! من تنها چیزی را به آنان گفتم که می‌شناسند همان طور که پسرانشان را می‌شناسند! من کتاب خداوند را به آنان گفتم!

۸ . أَخْبَرَنَا يُونُسُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْخَتْلَانِيُّ، قَالَ: قَالَ لِيَ الْمَنْصُورُ: لَا تُخَاصِمُوا النَّاسَ فِينَا، فَإِنَّ النَّاسَ لَوِ اسْتَطَاعُوا أَنْ يُحِبُّونَا لَأَحَبُّونَا! قُلْتُ: وَمَا يَمْنَعُهُمْ مِنْ أَنْ يُحِبُّوكُمْ؟! قَالَ: مَا فِي بُطُونِهِمْ!

ترجمه‌ی گفتار:

یونس بن عبد الله ختلانی ما را خبر داد، گفت: منصور به من فرمود: با مردم درباره‌ی ما بگومگو نکنید؛ چراکه مردم اگر می‌توانستند ما را دوست داشته باشند، حتماً دوست می‌داشتند! گفتم: چه چیزی آنان را باز می‌دارد از اینکه شما را دوست داشته باشند؟! فرمود: چیزی که در شکم‌هاشان است!

۹ . أَخْبَرَنَا الْحَسَنُ بْنُ الْقَاسِمِ الطِّهْرَانِيُّ، قَالَ: قُلْتُ لِلْمَنْصُورِ: أَدْعُو النَّاسَ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ؟ قَالَ: اعْرِضْهُ عَلَيْهِمْ وَلَا تُخَاصِمْهُمْ!

ترجمه‌ی گفتار:

حسن بن قاسم طهرانی ما را خبر داد، گفت: به منصور گفتم: آیا مردم را به این کار دعوت کنم؟ فرمود: آن را بر آنان عرضه کن، ولی با آنان بگومگو نکن!

۱۰ . أَخْبَرَنَا عَبْدُ السَّلَامِ بْنُ عَبْدِ الْقَيُّومِ، قَالَ: قَالَ الْمَنْصُورُ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: أَرْبَعٌ يُمِتْنَ الْقَلْبَ: الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ، وَكَثْرَةُ مُنَاقَشَةِ النِّسَاءِ، وَمُمَارَاةُ الْأَحْمَقِ، تَقُولُ وَيَقُولُ وَلَا يَرْجِعُ إِلَى خَيْرٍ أَبَدًا، وَمُجَالَسَةُ الْمَوْتَى! قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! وَمَنِ الْمَوْتَى؟ قَالَ: كُلُّ غَنِيٍّ مُتْرَفٍ!

ترجمه‌ی گفتار:

عبد السّلام بن عبد القیّوم ما را خبر داد، گفت: منصور فرمود: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: چهار چیز دل را می‌میرانند: گناه بر روی گناه و جرّ و بحث بسیار با زنان و جدال کردن با احمق که تو بگویی و او بگوید، در حالی که او هرگز به سوی خیر باز نمی‌گردد و همنشینی با مردگان! گفته شد: ای رسول خدا! مردگان کیانند؟ فرمود: هر ثروتمند بی‌درد!

۱۱ . أَخْبَرَنَا هَاشِمُ بْنُ عُبَيْدٍ الْخُجَنْدِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: طُوبَى لِمَنْ تَرَكَ الْمِرَاءَ وَإِنْ كَانَ مُحِقًّا، وَتَرَكَ الْكِذْبَ وَإِنْ كَانَ مَازِحًا، وَتَرَكَ الْقِصَاصَ وَإِنْ كَانَ مَنْصُورًا!

ترجمه‌ی گفتار:

هاشم بن عبید خجندی ما را خبر داد، گفت: شنیدم منصور می‌فرماید: خوشا به حال کسی که جدال را ترک کند اگرچه بر حق باشد و دروغ را ترک کند اگرچه به مزاح باشد و قصاص را ترک کند اگرچه مورد حمایت (قانون) باشد!

۱۲ . أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ حَبِيبٍ الطَّبَرِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: مِنْ أَعْظَمِ النَّاسِ حَظًّا مَنْ تَرَكَ الْمِرَاءَ وَهُوَ صَادِقٌ!

ترجمه‌ی گفتار:

عبد الله بن حبیب طبری ما را خبر داد، گفت: شنیدم منصور می‌فرماید: از برخوردارترین مردم کسی است که جدال را وا می‌نهد در حالی که راست می‌گوید!

↑[۱] . البقرة/ ۲۱۳
↑[۲] . الطّلاق/ ۳
↑[۳] . الجمعة/ ۳
↑[۴] . الشّورى/ ۱۵
↑[۵] . الأنعام/ ۱۱۰
هم‌رسانی
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک گذارید، تا به گسترش علم و معرفت دینی کمک کنید. شکرانه‌ی یاد گرفتن یک نکته‌ی جدید، یاد دادن آن به دیگران است‌.
رایانامه
تلگرام
فیسبوک
توییتر
می‌توانید این مطلب را به زبان‌های زیر نیز مطالعه کنید:
اگر با زبان دیگری آشنایی دارید، می‌توانید این مطلب را به آن ترجمه کنید. [فرم ترجمه]
دانلود مجموعه‌ی گفتارهای حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی
نام کتاب: مناهج الرّسول صلّی الله علیه و آله و سلّم؛ مجموعه‌ی گفتارهای حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی
ناشر: دفتر منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی
نسخه: ششم
زمان انتشار: مهر (میزان) ۱۳۹۸ هجری شمسی
مکان انتشار: بلخ؛ افغانستان