۱ . أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْهَرَوِيُّ، قَالَ: سَأَلْتُ الْمَنْصُورَ الْهَاشِمِيَّ الْخُرَاسَانِيَّ عَنِ الْعَقِيقَةِ، فَقَالَ: هِيَ وَاجِبَةٌ عَلَى الْمُسْتَطِيعِ شُكْرًا لِلَّهِ تَعَالَى عَلَى مَا رَزَقَهُ مِنَ الْوَلَدِ السَّوِيِّ، قُلْتُ: وَاجِبَةٌ؟! قَالَ: نَعَمْ، أَلَمْ تَسْمَعْ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى: ﴿إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ﴾[۱]؟! هُوَ الْوَلَدُ السَّوِيُّ، قُلْتُ: مَاذَا يَفْعَلُ مَنْ لَمْ يَعُقَّ عَنْهُ وَالِدُهُ حَتَّى كَبُرَ؟ قَالَ: يَعُقُّ عَنْ نَفْسِهِ إِنْ شَاءَ.
ترجمهی گفتار:
محمّد بن عبد الرّحمن هروی ما را خبر داد، گفت: از منصور هاشمی خراسانی دربارهی عقیقه پرسیدم، پس فرمود: آن بر کسی که تواناییاش را دارد واجب است از باب شکری برای خداوند بر فرزند سالمی که روزیاش فرموده است، گفتم: واجب است؟! فرمود: آری، آیا سخن خداوند را نشنیدهای که فرموده است: «هرآینه ما به تو کوثر دادیم، پس برای پروردگارت نماز گزار و قربانی کن»؟! آن فرزند سالم است، گفتم: کسی که پدرش برای او عقیقه نکرده تا وقتی که بزرگ شده است چه کند؟ فرمود: برای خودش عقیقه کند اگر میخواهد.
۲ . أَخْبَرَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ يَعْقُوبَ الْكِرْمَانِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: عُقُّوا عَنْ أَوْلَادِكُمْ تَدْفَعُوا عَنْهُمُ الْبَلَاءَ، أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمَّا أَرَادَ أَنْ يَدْفَعَ عَنْ إِسْمَاعِيلَ الْبَلَاءَ، أَمَرَ إِبْرَاهِيمَ فَذَبَحَ عَنْهُ كَبَشًا، ثُمَّ قَالَ: ﴿وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ﴾[۲]؟!
ترجمهی گفتار:
حسین بن یعقوب کرمانی ما را خبر داد، گفت: شنیدم منصور میفرماید: برای فرزندان خود عقیقه کنید تا بلا را از آنها دور گردانید. آیا نمیدانید که خداوند هنگامی که خواست بلا را از اسماعیل دور گرداند، به ابراهیم امر فرمود، پس از جانب او گوسفندی را ذبح کرد، سپس فرمود: «و ذبح عظیمی را برای او فدا کردیم»؟!
۳ . أَخْبَرَنَا عَبْدُ السَّلَامِ بْنُ عَبْدِ الْقَيُّومِ الْبَلْخِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: الصَّغِيرُ مُرْتَهَنٌ بِعَقِيقَتِهِ وَفِطْرَتِهِ.
ترجمهی گفتار:
عبد السّلام بن عبد القیّوم بلخی ما را خبر داد، گفت: شنیدم منصور میفرماید: (سلامت) کودک در گرو عقیقه و فطریهاش است.
۴ . أَخْبَرَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ حَبِيبٍ الطَّبَرِيُّ، قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى الْمَنْصُورِ أَسْأَلُهُ عَمَّا يُقَالُ عَلَى الْعَقِيقَةِ، فَكَتَبَ فِي الْجَوَابِ: قُلْ عَلَى الْعَقِيقَةِ عِنْدَ الذِّبْحِ: بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ، وَعَلَى سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، اللَّهُمَّ هَذِهِ عَقِيقَةٌ عَنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ، دَمُهَا بِدَمِهِ، وَلَحْمُهَا بِلَحْمِهِ، وَعَظْمُهَا بِعَظْمِهِ، وَجِلْدُهَا بِجِلْدِهِ، وَشَعْرُهَا بِشَعْرِهِ، اللَّهُمَّ اجْعَلْهَا فِدَاءً لَهُ مِنْ خِزْيِ الدُّنْيَا وَعَذَابِ الْآخِرَةِ.
ترجمهی گفتار:
عبد الله بن حبیب طبری ما را خبر داد، گفت: برای منصور نامهای نوشتم و از او دربارهی چیزی پرسیدم که بر عقیقه گفته میشود، پس در پاسخ نوشت: بر عقیقه به هنگام ذبح بگو: به نام خدا و با خدا و بر سنّت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم؛ خدایا! این عقیقهای برای فلانی پسر فلانی است؛ خون آن در برابر خون او و گوشت آن در برابر گوشت او و استخوان آن در برابر استخوان او و پوست آن در برابر پوست او و موی آن در برابر موی او؛ خدایا! آن را فدای او بگردان از خواری دنیا و عذاب آخرت.
شرح گفتار:
برای خواندن شرح این گفتارهای نورانی، به پرسش و پاسخ ۱۰۲ مراجعه کنید.