خداوند شما برادر خیرخواه را حفظ کند و پاداش دهد؛ زیرا امثال شما مانند مؤمن آل فرعون هستید که در میان آن‌ها ایمان خود را پوشیده می‌داشت و از موسی علیه السلام حمایت می‌کرد تا او را به قتل نرسانند؛ چنانکه خداوند درباره‌اش فرموده است: ﴿وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ ۖ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ﴾[۱]؛ «و مردی مؤمن از آل فرعون که ایمان خود را پوشیده می‌داشت گفت: آیا مردی را می‌کشید که می‌گوید پروردگار من الله است؟! در حالی که با نشانه‌های روشن از پروردگارتان به نزدتان آمده است و اگر دروغگو باشد دروغش به زیان خودش است و اگر راستگو باشد برخی از آنچه وعده‌ی‌تان می‌دهد به شما خواهد رسید! بی‌گمان خداوند کسی که اسراف کننده‌ای دروغگوست را هدایت نمی‌کند»، یا مانند مردی که چون از توطئه‌ی درباریان برای کشتن موسی علیه السلام آگاه شد، شتابان خود را به او رساند و او را آگاه ساخت؛ چنانکه خداوند درباره‌اش فرموده است: ﴿وَجَاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ يَسْعَى قَالَ يَا مُوسَى إِنَّ الْمَلَأَ يَأْتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّي لَكَ مِنَ النَّاصِحِينَ﴾[۲]؛ «و مردی از آن سوی شهر آمد در حالی که می‌شتافت، گفت: ای موسی! درباریان درباره‌ی تو توطئه می‌کنند تا تو را به قتل برسانند، پس بیرون شو؛ چراکه من برای تو از خیرخواهانم».

و اما لازم است که به نکات زیر توجّه فرمایید:

۱ . توطئه‌ی مسؤولان نظام جمهوری اسلامی ایران و مزدوران نظامی و امنیّتی آن برای قتل علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، چیز عجیبی نیست؛ چراکه به اعتقاد آنان، «حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر باشد اهمیتش بیشتر است»[۳] و با این وصف، اگر لازم باشد برای کشتن «امام عصر» هم توطئه خواهند کرد، چه رسد به علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی که دعوت‌کننده‌ی به سوی اوست!

۲ . توطئه‌ی مسؤولان نظام جمهوری اسلامی ایران و مزدوران نظامی و امنیّتی آن برای قتل علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، چیزی نیست که از این بزرگوار پوشیده بوده باشد، تا با پیام شما به اطّلاع ایشان رسانده شود، بلکه ایشان پیش‌تر از شما از آن اطّلاع یافته و به ما اطّلاع داده است؛ چراکه کسی خیرخواه‌تر از شما نیز برای ایشان وجود دارد؛ همچنانکه از آغاز آن را پیشبینی کرده، تا جایی که در خاتمه‌ی کتاب «بازگشت به اسلام»[۴] به آن اشاره فرموده و نوشته است:

خوش نداشتم از کسانی باشم که حق را با وجود علم به آن کتمان می‌کنند؛ چراکه آنان به لعنت خداوند و لعنت همه‌ی لعنت‌کنندگان دچار می‌شوند ... همچنانکه امیدوار بودم با این فریاد، شماری کافی از مسلمانان، از خواب غفلت بیدار شوند و برای اقامه‌ی اسلام در زمین و پر کردن آن از عدالت پس از پر شدنش از ظلم، با ایجاد حکومت خداوند در آن از طریق تأسیس حکومت خلیفه‌ی او مهدی، به پا خیزند ... هر چند آگاهی داشتم که بیشترشان آن را خوش نخواهند داشت ... و چه بسا برخی‌شان به سبب آن برای نابودی برادرشان کوشش خواهند کرد، بی‌اعتنا به سخن خداوند که فرموده است: ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۵]؛ «بی‌گمان کسانی که به آیات خداوند کافر می‌شوند و پیامبران را به ناحق می‌کشند و کسانی از مردم که به عدالت امر می‌کنند را می‌کشند، پس به عذابی دردناک بشارت‌شان ده»!

۳ . توطئه‌ی مسؤولان نظام جمهوری اسلامی ایران و مزدوران نظامی و امنیّتی آن برای قتل علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، بزرگ‌ترین گواه بر نفاق و فسق آنان و عدم اعتقاد و التزامشان به اسلام، بلکه به ارزش‌ها و موازین انسانی است؛ زیرا هر مسلمان معتقد، بل انسان آزاده‌ای که به اندیشه‌ها و آرمان‌های این عالم بزرگ می‌نگرد، به سادگی در می‌یابد که هیچ دلیل یا بهانه‌ی شرعی یا قانونی برای قتل او وجود ندارد؛ با توجّه به اینکه او نه چیزی از اصول دین یا ضروریّات اسلام را انکار کرده است تا مرتدّش شمارند و نه به اقدامات مسلّحانه بر ضدّ نظام آنان روی آورده است تا محاربش انگارند و نه کسی از آنان را کشته است تا قاتلش بدانند و نه مدّعی مهدویّت یا امامت یا ولایت شده است تا دجّالش خوانند، بلکه تنها آنان را به سوی حکومت خداوند و خلیفه‌اش در زمین به جای حکومت دیگران فرا خوانده و به تعقّل و یقین به جای جهل، تقلید، اهواء نفسانی، دنیاگرایی، تکبّر، تعصّب و خرافه‌گرایی توصیه فرموده و این کاری است که قطعاً مستوجب مجازات نیست، بلکه مستحقّ پاداش است! با این حال، علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی از آنان پاداشی نمی‌خواهد، بل تنها می‌خواهد که از او در این کار نیک و دشوار که آغاز کرده است حمایت کنند و اگر حمایت نمی‌کنند، دست کم آسوده‌اش بگذارند و بر ضدّ او توطئه و شرارت نکنند؛ چنانکه موسی علیه السلام فرمود: ﴿وَإِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ ۝ وَإِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ﴾[۶]؛ «و من به پروردگارم و پروردگار شما پناه می‌برم از اینکه مرا سنگسار کنید و اگر به من نمی‌گروید پس من را واگذارید». آیا برای آنان کافی نیست که این عالم بزرگ و خیرخواه را آواره‌ی کوه و بیابان کرده‌اند و می‌خواهند که او را در آنجا نیز بیابند و به قتل برسانند؟! این نیست مگر ظلمی آشکار و استکباری در زمین که در محضر خداوند انجام می‌شود و تبعاً بدون کیفر نخواهد ماند!

۴ . توطئه‌ی مسؤولان نظام جمهوری اسلامی ایران و مزدوران نظامی و امنیّتی آن برای قتل علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، بزرگ‌ترین گواه بر درستی و ضرورت اختفاء ایشان و بی‌جا بودن توقّع کسانی است که خواهان انتشار صدا، تصویر و اطّلاعات بیشتری از ایشان هستند؛ خصوصاً با توجّه به اینکه وقتی مسؤولان نظام جمهوری اسلامی ایران و مزدوران نظامی و امنیّتی آن، با وجود ادّعای مسلمانی و تظاهر به تشیّع اهل بیت، برای قتل علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی توطئه کرده‌اند، می‌توان حدس زد که مسؤولان بلاد کفر و مزدوران نظامی و امنیّتی آن‌ها و نیز گروه‌های تکفیری و بی‌باور به اهل بیت، چه توطئه‌هایی بر ضدّ او کرده‌اند!

۵ . توطئه‌ی مسؤولان نظام جمهوری اسلامی ایران و مزدوران نظامی و امنیّتی آن برای قتل علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، از بزرگی شخصیّت و اهمّیّت گفتمان او پرده بر می‌دارد و به خوبی نشان می‌دهد که نهضت اسلامی او -با وجود آنکه هنوز در آغاز راه است- چه رعبی در دل‌های ظالمان افکنده و تا چه حد آنان را سراسیمه و نگران ساخته است! باری آنان به درستی درک کرده‌اند که «نهضت ایشان مهم‌ترین چالش فرهنگی و تهدید امنیّتی برای آنان در آینده‌ی نزدیک است»، ولی این در صورتی است که آنان به جای تسلیم شدن در برابر آن و حمایت از آن، به تقابل با آن روی آورند و به جای همراه شدن با علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، بر ضدّ او دسیسه و توطئه کنند! قطعاً در این صورت، نهضت او به دشمن اوّل آنان در منطقه تبدیل خواهد شد و نظام آنان را از درون و بیرون تهدید خواهد کرد، تا آن گاه که قدرت را با قهر و غلبه از دست آنان بستاند و به دست اهلش یعنی امام مهدی علیه السلام برساند، در حالی که آنان خوار و بی‌مقدارند! با این وصف، برای آنان بهتر است که مصلحت خود را باز شناسند و رویکرد غلط و خطرناک‌شان را تغییر دهند و از هم‌اکنون قدم در راهی نگذارند که بازگشت از آن ممکن نخواهد بود!

۶ . مسؤولان نظام جمهوری اسلامی ایران و مزدوران نظامی و امنیّتی آن باید بدانند که تا وقتی یکی از یاران علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی زنده است، دست آلوده‌ی آنان به وجود مطهّر او نخواهد رسید؛ چراکه یاران او، حفظ جان او را از حفظ جان خود و حفظ جان پدر و مادر و فرزندان خود مهم‌تر می‌دانند و پیش از آنان خداوند حافظ جان اوست تا مأموریّت خود را به انجام رساند. بنابراین، برای اینان بهتر است که رؤیای دست یافتن به آن جناب را از سر بیرون کنند و به جای خیال‌بافی و اتلاف وقت و هزینه در این کشور و آن شهر، به دوستی و همکاری با آن جناب یا دست کم حلّ مشکلات داخلی و روزافزون خود روی آورند! خصوصاً با توجّه به اینکه معلوم نیست کسانی که خواهان قتل آن جناب «تا پایان سال جاری شمسی» هستند، «تا پایان سال جاری شمسی» زنده باشند!

۷ . مسؤولان نظام جمهوری اسلامی ایران و مزدوران نظامی و امنیّتی آن باید بدانند که هر گونه تعدّی و جنایت آنان -هرگاه فرضاً امکان آن را بیابند- با انتقامی سخت و سریع مواجه خواهد شد و خواهد توانست آتشفشان خشم ما را فعّال کند و ما را به این نتیجه برساند که این جماعت منافق و شرور، زبان منطق و استدلال نمی‌فهمند و لازم است که با آنان به زبان دیگری سخن گفت! آن گاه خواهند دانست که ما افزون بر زبان منطق و استدلال، زبان دیگری هم می‌شناسیم؛ زبانی که هر کافری را مسلمان می‌کند و هر حیوان سرکش و چموشی را رام می‌سازد؛ جز اینکه تا مجبور نشده‌ایم به آن زبان سخن نمی‌گوییم و زبان منطق و استدلال را دوست‌تر می‌داریم!

۸ . مسؤولان نظام جمهوری اسلامی ایران و مزدوران نظامی و امنیّتی آن باید بدانند که پیام علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی به شرق و غرب جهان رسیده و در میان مسلمانان انتشار یافته و جوانان بسیاری را بیدار کرده است و با این وصف، راه آن جناب -حتّی اگر کشته شود یا از دنیا برود- تا تحقّق آرمانش که حاکمیّت امام مهدی علیه السّلام است ادامه خواهد یافت[۷]. این به معنای آن است که کشتن آن جناب، به نابودی نهضت «بازگشت به اسلام» و جریان زمینه‌سازی برای ظهور امام مهدی علیه السّلام منجر نخواهد شد، بلکه تنها عذری موجّه و حجّتی آشکار به خداوند و بندگان صالحش خواهد داد تا این نظام جبّار و عنود را به سزای ظلمش برسانند و سران قلدر و فاسدش را در هر جایی که می‌یابند هلاک سازند؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿فَإِنْ لَمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُوا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوا أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ ۚ وَأُولَئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُبِينًا﴾[۸]؛ «و اگر شما را وا نگذاشتند و به سوی‌تان آشتی نیفکندند و دست برنداشتند، پس آنان را در هر جایی که می‌یابید بگیرید و بکشیدشان و آنان کسانی هستند که برایتان بر ضدّشان حجّتی آشکار قرار دادیم» و فرموده است: ﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ﴾[۹]؛ «و کسانی که چون به آنان ظلم شود، انتقام می‌گیرند» و فرموده است: ﴿ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ﴾[۱۰]؛ «این است و هر کس به مانند چیزی که به آن عقوبت شد عقوبت کند، سپس بر او ستم رود، حتماً خداوند یاری‌اش می‌کند، هرآینه خداوند بخشایشگری آمرزگار است».

با این همه، ما هنوز امیدواریم که مسؤولان نظام جمهوری اسلامی ایران و مزدوران نظامی و امنیّتی آن، در رویکرد خشن و حذفی خود نسبت به این نهضت اسلامی و گفتمان علمی و فرهنگی تجدید نظر کنند و به جای چنگ و دندان نشان دادن به ما که آنان را با استدلال و ملایمت، به سوی دین خالص و خلیفه‌ی خداوند در زمین دعوت می‌کنیم، به حمایت از ما روی آورند، تا دنیا و آخرتشان با هم اصلاح شود و اگر دست ما را نمی‌گیرند، دست کم پایمان را نیز نگیرند تا بتوانیم مانند گذشته با استدلال و ملایمت و بدون توسّل به زور برای دفاع از خود یا انتقام از متجاوز، به راه خود ادامه دهیم ان شاء الله.