برادر گرامی!
ایمان جنابعالی به راه منصور هاشمی خراسانی که راه همهی شهیدان و جانبازان اسلام است، نشانهی آزادگی و آزاداندیشی شماست، ولی لازم است که به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . شکّی نیست که نهضت اسلامی منصور هاشمی خراسانی، حقترین جریان در جهان اسلام است؛ زیرا هنگامی که همهی جریانها در جهان اسلام به سوی حاکمیّت خود فرا میخوانند، این نهضت به سوی حاکمیّت خداوند دعوت میکند و هنگامی که همهی آنها برای خلافت زید و عمرو و ابو بکر بغدادی زمینهسازی میکنند، این نهضت برای خلافت مهدی زمینهسازی میکند و با این وصف، أحقّیّت آن مانند آفتاب در پهنهی آسمان آشکار است، هر چند منافقان و ظالمان اقرار ندارند.
۲ . مشهود است که این نهضت، با آنکه حقترین جریان در جهان اسلام است، کمترین حامیان در آن را دارد، ولی این بر خلاف تصوّر جنابعالی، «خیلی عجیب» نیست؛ چراکه حقترین جریان در جهان، همیشه تنهاترین جریان در آن بوده و این در امتداد تاریخ، مجرّب است؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿فَلَوْلَا كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِكُمْ أُولُو بَقِيَّةٍ يَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِي الْأَرْضِ إِلَّا قَلِيلًا مِمَّنْ أَنْجَيْنَا مِنْهُمْ﴾؛ «پس چرا از قرنهای پیش از شما بازماندگانی نبودند که از فساد در زمین نهی نمایند مگر اندکی از کسانی که از میانشان نجات دادیم؟!»؛ مانند نوح علیه السّلام که نهصد و پنجاه سال تبلیغ کرد، ولی شمار اندکی با او همراه شدند؛ چنانکه خداوند خبر داده و فرموده است: ﴿وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ﴾؛ «و با او ایمان نیاوردند مگر اندکی». اسلام با چنین غربتی آغاز شد و هماکنون به غربت آغازین خویش باز گشته است؛ چراکه نهضت منصور هاشمی خراسانی، نهضت «بازگشت به اسلام» است. وانگهی غربت او، انعکاس غربت کسی است که او به سویش دعوت میکند؛ چراکه اگر او مانند دیگران به سوی کسی جز وی دعوت میکرد، تا این اندازه غریب نمیبود، ولی او به سوی وی دعوت میکند و وی غریبترین مرد جهان است و خوشا به حال این غریبان!
۳ . منصور هاشمی خراسانی، اگرچه اکنون به تبع مهدی غریب است و در زمین ضعیف شمرده میشود و چه بسا مالک جای پای خود نیست، خداوند به یاری او تواناست و ممکن است روزی به تبع مهدی بر او منّت نهد و او را از پیشوایان زمین و از وارثان آن قرار دهد؛ چنانکه وعده داده و فرموده است: ﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾؛ «و اراده داریم بر کسانی که در زمین ضعیف شمرده شدند منّت نهیم و آنان را پیشوایانی قرار دهیم و آنان را وارثان قرار دهیم»؛ چنانکه بر یاران پیامبرش منّت نهاد و آنان را پس از کم بودن و ضعیف شمرده شدن در زمین، یاری نمود و از گزند مردمان ایمن ساخت و روزیهای پاکیزه داد؛ چنانکه خطاب به آنان فرموده است: ﴿وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾؛ «و یاد کنید هنگامی را که اندک بودید و در زمین ضعیف شمرده میشدید و میترسیدید که مردمان شما را برچینند، پس شما را پناه داد و با یاری خود حمایت کرد و از چیزهای پاکیزه روزی داد، باشد که سپاس بگزارید». آن گاه کسانی که امروز منصور هاشمی خراسانی را به سبب غربت و ضعیف شمرده شدنش در زمین سرزنش میکنند، سرافکنده خواهند شد و خواهند دانست که حقّانیّت به کثرت و قدرت نیست و عاقبت برای پرهیزکاران است.
۴ . کسانی که به درستی راه منصور هاشمی خراسانی پی بردهاند، باید با ایشان همراه شوند و اگر التفات دارند که کس دیگری با ایشان همراه نیست، همراه شدنشان با ایشان ضروریتر است؛ خصوصاً با توجّه به اینکه اگر هر کس همراهی با ایشان را موقوف به همراهی کسی دیگر سازد، هرگز کسی با ایشان همراه نخواهد شد و این بر خلاف مقصود کسانی است که به درستی راه ایشان پی بردهاند. پس باید بی اعتنا به کسان دیگر، با ایشان همراه شوند و نباید در انتظار آینده بنشینند تا اگر کار ایشان بالا گرفت به سوی ایشان بشتابند و اگر کار ایشان بالا نگرفت به سوی دیگران بروند؛ چراکه این کار، منافی با ایمان آنان به راه ایشان است و از کارهای منافقان شمرده میشود؛ همانان که خداوند دربارهی آنان فرموده است: ﴿الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ﴾؛ «کسانی که برای شما انتظار میبرند، پس اگر برایتان پیروزی از جانب خداوند حاصل شد میگویند آیا ما با شما نبودیم؟! و اگر برای کافران بهرهای پدید آمد میگویند آیا ما پیرامون شما نبودیم و شما را از مؤمنان باز نداشتیم؟!»؛ یا مانند بنی اسرائیل که چون موسی علیه السّلام از آنان خواست که به سرزمین مقدّس وارد شوند، تعلّل کردند و گفتند: ﴿يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ﴾؛ «ای موسی هرآینه در آن قومی جبّارند و ما به آن داخل نمیشویم تا آن گاه که آنان از آن خارج شوند، پس اگر آنان از آن خارج شدند ما داخل خواهیم شد» و گفتند: ﴿يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا ۖ فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ﴾؛ «ای موسی بیگمان ما تا هنگامی که آنان در آن هستند هرگز به آن داخل نخواهیم شد، پس تو خود با پروردگارت برو و بجنگ، ما همین جا نشستگانیم». پس پیآمد این تعلّل آن شد که خداوند نسل آنان را از ورود به سرزمین مقدّس محروم کرد و فرمود: ﴿فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ ۛ أَرْبَعِينَ سَنَةً ۛ يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ﴾؛ «پس آن بر آنان چهل سال حرام است، در زمین سرگردان باشند، پس بر گروه فاسقان دریغ مخور»؛ یا مانند قاعدین در زمان پیامبر خداوند صلّی الله علیه و آله و سلّم که در هنگامهی نیاز با او همراهی نکردند، تا آن گاه که نیاز او با همراهی دیگران برآورده شد؛ پس خواستند که با او همراه شوند، ولی دیگر به آنان اجازه داده نشد؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿فَإِنْ رَجَعَكَ اللَّهُ إِلَى طَائِفَةٍ مِنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُلْ لَنْ تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَدًا وَلَنْ تُقَاتِلُوا مَعِيَ عَدُوًّا ۖ إِنَّكُمْ رَضِيتُمْ بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُوا مَعَ الْخَالِفِينَ﴾؛ «پس اگر خداوند تو را به سوی گروهی از آنان باز گرداند، آن گاه از تو برای خروج اذن طلبند، بگو که هرگز با من خروج نکنید و هرگز به همراهم با دشمنی نجنگید؛ چراکه شما بار نخست به نشستن راضی شدید، پس اینک نیز به همراه جاماندگان بنشینید».
اکنون کسانی هستند که به درستی راه منصور هاشمی خراسانی پی بردهاند، ولی در همراهی با او تعلّل میکنند و در انتظار تغییر شرایطند، در حالی که تغییر شرایط موقوف به همراهی آنهاست و بدون همراهی آنها شرایط تغییر نمیکند؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ﴾؛ «هرآینه خداوند چیزی که در قومی هست را تغییر نمیدهد تا آن گاه که آنان چیزی که در آنان هست را تغییر دهند». پس باید در خیرات از دیگران پیشی بگیرند و به سوی مغفرت با یکدیگر مسابقه بدهند، نه اینکه هر یک در انتظار دیگری بنشینند و کار را بر گردن دیگری بیندازند؛ چنانکه خداوند از آنان چنین خواسته و فرموده است: ﴿سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ﴾؛ «به سوی مغفرتی از پروردگارتان و بهشتی که وسعت آن چون وسعت آسمان و زمین است مسابقه بدهید» و فرموده است: ﴿فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾؛ «پس در خیرات از یکدیگر پیشی بگیرید، هر جایی که باشید خداوند همگی شما را میآورد، هرآینه خداوند بر هر چیزی تواناست».
۵ . شاید برخی افراد مانند جنابعالی به انتظار پیشآمدهای آینده از حمایت منصور هاشمی خراسانی خودداری میکنند، ولی بیشتر آنان به سبب ناسازگاری راه و روش و آرمان ایشان با اهواء خود، از این کار سر باز میزنند؛ چراکه آنان میخواهند حق را با خود تطبیق دهند و نمیخواهند که خود را با حق هماهنگ سازند، در حالی که تبعیّت حق از اهواء آنان ممکن نیست، مگر اینکه آسمان و زمین و هر کس در آن است، نابود شود؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿وَلَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْوَاءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ ۚ بَلْ أَتَيْنَاهُمْ بِذِكْرِهِمْ فَهُمْ عَنْ ذِكْرِهِمْ مُعْرِضُونَ﴾؛ «و اگر حق تابع اهواء آنان بشود هرآینه آسمانها و زمین و هر کس در آنهاست فاسد میگردد، بلکه ما هدایتشان را برایشان آوردیم ولی آنان از هدایتشان رویگردانند». خداوند با اولیاء خود عهد بسته و از آنان میثاق گرفته است که تنها از هدایت او تبعیّت کنند و هرگز تن به خواهشهای مردم ندهند؛ چنانکه فرموده است: ﴿فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ﴾؛ «پس میان آنان بر پایهی چیزی حکم کن که خداوند نازل کرده است و خواهشهای آنان را به جای حقّی که برایت آمد پیروی نکن» و فرموده است: ﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ﴾؛ «و میان آنان بر پایهی چیزی که خداوند نازل کرده است حکم کن و از خواهشهای آنان پیروی نکن و برحذر باش از اینکه تو را از برخی از آنچه خداوند برایت نازل کرده است غافل سازند» و فرموده است: ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ﴾؛ «آنگاه تو را بر روشی از کار قرار دادیم، پس از آن پیروی کن و از خواهشهای کسانی که علم ندارند پیروی نکن» و فرموده است: ﴿فَلِذَلِكَ فَادْعُ ۖ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ﴾؛ «پس بر این اساس دعوت کن و همان طور که امر شدهای پایداری کن و از خواهشهای آنان پیروی نکن» و فرموده است: ﴿وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ﴾؛ «و اگر پس از علمی که برای تو آمد از خواهشهای آنان پیروی کنی تو آن هنگام از ظالمان خواهی بود» و فرموده است: ﴿قُلْ لَا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ﴾؛ «بگو من از خواهشهای شما پیروی نمیکنم، آنگاه گمراه خواهم شد و از هدایتیافتگان نخواهم بود». این است که منصور هاشمی خراسانی بر پایهی کتاب خداوند و سنّت متواتر پیامبرش و در روشنایی عقل سلیم حرکت میکند و از خواهشهای آنان پیروی نمیکند و در بند آن نیست که آنان خشنود میشوند یا خشم میگیرند و با او همراه میشوند یا در برابرش میایستند و از ملامت ملامتگری نمیهراسد. چه بسیار کسانی که آرزو دارند او یک قدم از مواضع محکم خود در کتاب «بازگشت به اسلام» عقب بنشیند تا از او حمایت کنند، ولی او حاضر به این کار نیست؛ چراکه مواضع او در این کتاب بزرگ، مواضع اسلام خالص و کامل است و او بر سر اسلام با کسی معامله نمیکند. شاید نظام جمهوری اسلامی ایران نیز از زمرهی اینان باشد؛ چراکه از برخی مواضع او ناخشنود است، ولی واضح است که او به ناخشنودی کسی جز خداوند اهمّیت نمیدهد؛ چراکه اگر اهمّیت دهد مشرک میشود و کیفر مشرکان آتش است و او را یارای آتش نیست.
به نظر میرسد کسانی در این نظام میگویند که این شخصیّت باید خود را تسلیم آنها کند و در چهارچوب نظام آنها فعّالیت نماید، در حالی که چنین چیزی امکان ندارد؛ چراکه منصور هاشمی خراسانی بندهی خداوند است و طوق بندگی هیچ کس جز او را به گردن نمینهد و به هیچ کس جز خلیفهی او در زمین خدمت نمیکند. با این وصف، تنها راهی که برای آنها وجود دارد این است که از این شخصیّت، به اعتبار دعوت او به سوی اسلام خالص و کامل و زمینهسازیاش برای حاکمیّت مهدی و ضدّیتش با کافران و مفسدان در زمین حمایت کنند؛ یعنی همان چیزی که در واقع هست، بدون هیچ مداهنه و تغییر ماهیّتی! آنها اگر این کار را انجام دهند میتوانند برای خود مشروعیّتی دست و پا کنند، با این توجیه که تاکنون از مهدی خبری نبود و آنها با تصوّر اضطرار حکومت میکردند، ولی اکنون که از او خبری شده است، به زمینهساز حکومت او یاری میرسانند، تا هنگامی که او ظهور کند و حکومت را به او واگذار کنند. در غیر این صورت، مشروعیّتی برای آنها قابل تصوّر نیست و حکومت آنها با حکومت بنی امیّه و بنی عباس برابر است و این حقیقتی است که بر بزرگان آنها پوشیده نیست، هر چند بر کوچکانشان پوشیده باشد.
۶ . منصور هاشمی خراسانی تاکنون با رهبر ایران ملاقاتی نداشته؛ چراکه چنین امکانی برای او موجود نبوده است؛ خصوصاً با توجّه به عداوت مفرط برخی عناصر کمعقل در این نظام که احتمالاً رهبر آن را دربارهی او بدبین ساختهاند و در حال تلاش برای سوق دادن این شخصیّت بزرگ به تقابلی آشکار با این نظام هستند؛ تقابلی که بدون شک اگر آغاز شود، به شکست فرهنگی بزرگی برای این نظام منتهی خواهد شد؛ زیرا این نظام مبتنی بر ستونی فرهنگی است که از شیشه ساخته شده، در حالی که نهضت منصور هاشمی خراسانی مبتنی بر ستونی فرهنگی از جنس آهن است و با این وصف، تصادم آن دو با یکدیگر، اگر چه در برخی حوزهها دستاورد موقّتی برای این نظام داشته باشد، در حوزهی فرهنگی به در هم شکستن کامل آن منجر خواهد شد. آری، کسانی که به زور خود مینازند بدانند که بیشترین زور برای خداوند است و خداوند پشتیبان کسی است که حقتر است، نه پشتیبان کسی که زورش بیشتر است و عاقبت برای پرهیزکاران خواهد بود.
پایگاه اطّلاعرسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی
بخش بررسی نقدها