حضرت علامه خراسانی در ص۱۴۶ کتاب «بازگشت به اسلام» به برداشتن مرزها بین کشورهای اسلامی و ایجاد پول و ارتش مشترک اشاره داشتهاند. راهکار عملی و اجرایی برای اجرای این آرمان چگونه است؟ آیا تا قبل از ظهور حضرت مهدی (ع) ضمانت اجرایی وجود دارد؟
حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، طرح تشکیل اتّحادیهای برای کشورهای اسلامی نظیر اتّحادیهی اروپا را به عنوان مقدّمه و زیربنای تشکیل حکومت واحد اسلامی در جهان اسلام توسّط مهدی مطرح فرموده و راهکار آن را اراده و اقدام مشترک شماری کافی از مسلمانان در کشورهای اسلامی دانسته که پیش از هر چیز در گرو آگاهی و بیداری عمومی آنان از یک سو و نزدیک شدن اندیشه و آرمانشان به یکدیگر از سوی دیگر است. از این رو، آن بزرگوار نهضت فکری گستردهای را به منظور ایجاد یک انقلاب فرهنگی در جهان اسلام آغاز کرده و در حال افزایش سطح آگاهی و بیداری مسلمانان از یک سو و جمع کردن آنان به گرد محوری مشترک از سوی دیگر است که هرگاه با اقبال شماری کافی از آنان در کشورهای اسلامی مواجه شود، میتواند به ظهور جنبشهای مردمی در این کشورها و فشارهای اجتماعی بر حاکمان آنها و در نهایت شکلگیری اتّحادیهی مذکور و تسلیم آن به مهدی بینجامد. از اینجا دانسته میشود که همه چیز به میزان استقبال مسلمانان جهان از این دعوت اسلامی بستگی دارد و این در حالی است که حاکمان نادان و جاهطلب منطقه، در حال جلوگیری از آن با انواع دسیسهها و اقدامات پلید تبلیغاتی، سیاسی و استخباراتی هستند. بر این اساس است که استقبال از چنین نهضتی، در روایات متواتر اسلامی بر هر مسلمانی واجب شمرده شده است.
برادر فاضل جناب آقای احمد حسنزاده در مقالهای با عنوان «اتحادیهی کشورهای اسلامی؛ طرحی استراتژیک برای خروج جهان اسلام از بنبست» به واکاوی و بررسی بیشتر این موضوع در اندیشههای حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی پرداخته و توضیحات سودمندی ارائه کرده است.
چرا جناب علامه با وجود اعتقاد به عدم مشروعیت حاکمان فعلی، سخن از تشکیل اتّحادیهی کشورهای اسلامی بر زبان آورده است؟
طرح تشکیل اتّحادیهی کشورهای اسلامی، منافاتی با طاغوت بودن حاکمان فعلی ندارد؛ چراکه این طرح لزوماً ناظر به حاکمان فعلی نیست، بلکه میتواند توسّط خود امام مهدی علیه السلام بعد از ظهور انجام شود و اگر توسّط حاکمان فعلی انجام شود هم کار خوب و مفیدی است و روشن است که طاغوت هم میتواند کار خوب و مفیدی انجام دهد؛ چراکه حُسن فعلی با حُسن فاعلی ملازمهای ندارد و طاغوت بودن حکومت از کارهای آن تبعیّت نمیکند، بلکه تابع مبنای آن است و با این وصف، میتوان حکومت طاغوت را هم به کار خوب و مفید توصیه کرد، با این انگیزه که ضرر کمتری به مردم برسد؛ چنانکه امامان اهل بیت با این انگیزه، حاکمان زمانشان را از ظلم باز میداشتند و به کارهای خوب و مفید توصیه میکردند و رهنمودهای امیر المؤمنین علیه السلام برای سه خلیفهی پیشین مشهور است.
به علاوه، این طرحی برای گذار از مرحلهی کنونی به مرحلهی تحقّق حکومت واحد اسلامی توسّط امام مهدی علیه السلام است و با این وصف، دعوت حاکمان فعلی به آن، مانند دعوت آنان به زمینهسازی برای حکومت امام مهدی علیه السلام است که کاری نیکو و بایسته است. وانگهی حاکمان فعلی در صورت عمل به شروطی که در پرسش و پاسخ ۱۶۵ تبیین شده است، میتوانند زمینهساز ظهور امام مهدی علیه السلام بشوند و روشن است که در این صورت، اتّحاد آنان با یکدیگر به تقویت جبههی امام مهدی علیه السلام در برابر جبههی کفر میانجامد.
با این همه، باید توجّه داشت که تشکیل اتّحادیهی کشورهای اسلامی، غرض غایی و مطلوب اصلی نیست، بلکه میانبری به سوی تحقّق حاکمیّت خلیفهی خداوند در زمین است؛ همچنانکه علامه پیش از پیشنهاد این طرح فرموده است: «ایجاد یک کشور پهناور اسلامی با ادغام همهی سرزمینهای مسلمان در آن، زیر پرچم حاکمی که خداوند او را نام برده و تعیین کرده، تنها راه رستگاری مسلمانان و سیطرهی آنان بر جهان است»[۱].