همهی نکات و سخنان درست، اما راه حلّ عملی چیست؟ از کجا شروع شود و چگونه؟ کسی بدون زور و اقتدار موعظه گوش نمیکند. منطق و استدلال در کنار زور و اقتدار قابل تأمل است نه فقط با دعوت کردن.
برادر مسلمان!
خداوند در کتاب خود فرموده است: ﴿وَلْتَكُنْ مِّنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾[۱]؛ «باید از شما گروهی باشند که به سوی خیر دعوت میکنند و به معروف امر و از منکر نهی مینمایند و آنان همانا رستگارانند» و ما امیدواریم که چنین گروهی باشیم؛ زیرا به سوی بزرگترین خیر یعنی «بازگشت به اسلام» در پرتو کتاب خداوند و سنّت متواتر پیامبرش دعوت میکنیم و به بزرگترین معروف یعنی زمینهسازی برای حاکمیّت خلیفهی خداوند در زمین امر و از بزرگترین منکر یعنی سرسپردگی به حاکمیّت طاغوت نهی مینماییم و با این وصف، امیدواریم که از رستگاران باشیم. در این میان، اگر خداوند به ما اقتداری بخشید، از آن برای انجام این وظیفهی اسلامی به نحو احسن استفاده میکنیم؛ چنانکه فرموده است: ﴿الَّذِينَ إِنْ مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ﴾[۲]؛ «کسانی که چون به آنان در زمین اقتدار بخشیم نماز را بر پا میدارند و زکات را میپردازند و به معروف امر میکنند و از منکر نهی مینمایند و عاقبت کارها برای خداوند است» و اگر به ما اقتداری نبخشید، ما بر اقتدار حریص نیستیم؛ به این معنا که برای رسیدن به آن ظلمی نمیکنیم و با ظالمی نمیسازیم؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿تِلْكَ الدَّارُ الْـآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾[۳]؛ «این سرای آخرت را برای کسانی قرار میدهیم که در زمین برتری و فسادی نمیجویند و عاقبت برای پرهیزکاران است». این در حالی است که دیگران برای رسیدن به اقتدار ظلم میکنند یا با ظالمی میسازند؛ چراکه بر اقتدار حریصاند و میپندارند که جز با یکی از این دو شیوه به آن دست نمییازند، در حالی که اقتدار برای خداوند و برای خلیفهاش و برای مؤمنان است و اقتدار ظالمان جز کفی بر روی آب نیست که دیری نمیپاید؛ چنانکه فرموده است: ﴿أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَّابِيًا ۚ وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ ۚ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ ۚ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً ۖ وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ ۚ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ﴾[۴]؛ «از آسمان آبی فرو فرستاد، پس هر درّهای به گنجایش خود سیلی روان کرد، پس سیل کفی بر روی خود برداشت و بر چیزی که آن را در آتش حرارت میدهند تا زیور یا متاعی به دست آورند نیز کفی مانند آن است، این گونه خداوند حق و باطل را مثال میزند، پس امّا کف از بین میرود و امّا چیزی که به مردم سود میرساند در زمین میپاید، این گونه خداوند مثلها را میزند».
آری، علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی دعوتکنندهی مردم به سوی خلیفهی خداوند در زمین با حکمت و موعظهی حسنه و جدال به احسن است؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ﴾[۵]؛ «با حکمت و موعظهی حسنه به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به نحو احسن جدال نما» و این دعوت او پیشنیاز و مقدّمهای برای عذابی بزرگ است؛ چنانکه خود فرموده است: «پس دعوتم را اجابت کنید و به سوی مهدی بازگردید، تا گناهانتان آمرزیده شود و کارهاتان سامان یابد، پیش از آنکه روزی بر شما برسد که بر عاد و ثمود و قوم نوح رسید»[۶] و فرموده است: «أَنَا خَاتَمُ الْوَاعِظِينَ وَلَا وَاعِظَ بَعْدِي إِلَّا السَّيْفُ»؛ «من واپسین موعظه کننده هستم و موعظه کنندهای پس از من جز شمشیر نیست» و مرادش از این سخن چیزی است که عبد اللّه بن حبیب طبری ما را از آن خبر داد، گفت:
«سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: إِنَّ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّأْيَ إِنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ، وَإِنَّ الْمُحَدِّثِينَ يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ، وَإِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ! قُلْتُ: وَمَا هُدَى اللَّهِ؟! قَالَ: إِمَامٌ يَهْدِي بِأَمْرِ اللَّهِ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَسُنَّةِ نَبِيِّهِ وَيَحْكُمُ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ! قُلْتُ: لَا يَقْبَلُ النَّاسُ مِنْكَ هَذَا جُعِلْتُ فِدَاكَ، وَلَوْ قَبِلُوا مِنْكَ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ، وَلَكِنْ لَا يَفْعَلُونَ! قَالَ: دَعْهُمْ يَابْنَ حَبِيبٍ! فَإِنَّهُمْ سَوْفَ يَأْتِيهِمْ رَجُلٌ مِنِّي وَأَنَا مِنْهُ، فَيَعْرِضُهُمْ عَلَى السَّيْفِ حَتَّى يَقْبَلُوهُ! أَلَا إِنَّهُ لَا يُعْطِيهِمْ إِلَّا السَّيْفَ، وَلَا يَأْخُذُ مِنْهُمْ إِلَّا السَّيْفَ، وَالْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِّ السَّيْفِ»[۷]؛ «شنیدم منصور میفرماید: هرآینه کسانی که از رأی تبعیّت میکنند جز این نیست که از اهواء خود تبعیّت میکنند و هرآینه محدّثان در غیاب از جایی دور نسبت میدهند و هرآینه هدایت هدایت خداوند است! گفتم: هدایت خداوند کدام است؟! فرمود: امامی که به امر خداوند به سوی کتاب خداوند و سنّت پیامبرش هدایت میکند و میان مردم دربارهی چیزی که دربارهی آن اختلاف دارند حکم میفرماید! گفتم: مردم این را از تو نمیپذیرند فدایت شوم، در حالی که اگر از تو میپذیرفتند از بالای خود و زیر پاهاشان میخوردند، ولی این کار را نمیکنند! فرمود: آنان را واگذار ای پسر حبیب؛ زیرا به زودی مردی به سراغشان میآید که از من است و من از او هستم، پس آنان را بر شمشیر حواله میکند تا اینکه آن را بپذیرند! آگاه باش که او به آنان جز شمشیر نمیدهد و از آنان جز شمشیر نمیگیرد، در حالی که مرگ زیر سایهی شمشیر است!».
از اینجا دانسته میشود کسانی که اکنون دعوت منصور به سوی مهدی با حکمت و موعظهی حسنه و جدال به احسن را نمیپذیرند، به زودی با عذابی بزرگ در زندگی دنیا مواجه میشوند و البته برایشان در آخرت عذابی بزرگتر خواهد بود؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾[۸]؛ «و به زودی کسانی که ظلم کردند خواهند دانست که به کدامین بازگشتگاه باز میگردند».