در صفحهی ۱۸۳ وجود پیامبرانی مانند عیسی و موسی را تشکیک نمودهاند. آیا با عنایت به اذعان به قطعی الصدور بودن آیات قرآن توسط جناب علامه و اشارههای مکرّر آیات این کتاب الهی به وجود و نبوت این دو پیامبر الهی، همچنان در وجود آنها میتوان شک کرد؟ البته این اثبات و نفی فقط در مورد موضوعی جزیی اثبات شده و در مورد نتیجه استدلال چیزی را عوض نمیکند ولی به هر حال نمیتوان پایه استدلال را بر موارد غیر واقعی بنا نهاد.
نقد و بررسی
اعتراض جنابعالی به گفتار جناب علامه دربارهی موسی و عیسی علیهما السلام وجهی ندارد؛ زیرا ایشان در وجود این دو پیامبر تشکیک نکرده، بل فرموده است که قطع به وجود این دو پیامبر، از طریق قرآن و به تعبیر شما «اشارههای مکرّر آیات این کتاب الهی به وجود و نبوت این دو پیامبر الهی» حاصل میشود و صرف نظر از آن، قابل حصول نیست؛ با توجّه به اینکه کتابهای آن دو به صورت متواتر روایت نشده و وجودشان در نیمهی تاریک تاریخ قرار گرفته است و این از فروع «مصدّق بودن» و «مهیمن بودن» قرآن شمرده میشود، بیآنکه پایهی استدلال برای اثبات حقّانیّت آن باشد؛ چراکه اثبات حقّانیّت قرآن بر پایهی تواتر و وجوه اعجاز آن انجام شده است، نه بر پایهی عدم تواتر و فقدان وجوه اعجاز کتب پیشین و این واضحتر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد.
پایگاه اطّلاعرسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی
بخش بررسی نقدها
نوشتن نقد