شما برای تأیید خلافت دوازده خلیفه، از روایات منسوب به پیامبر اسلام که میگویند: «بعد از من دوازده خلیفه خواهند بود» و قرآن و سایر کتب آسمانی که اشاره به وجود دوازده نقیب برای پیامبران دارند، استفاده کردهاید و گفتهاید که چون سنّت خداوند تغییر نمیکند، پس پیامبر اسلام نیز مانند پیامبران گذشته، دوازده خلیفه دارد، در حالی که همهی دوازده نقیب پیامبران گذشته، در زمان حیات آن پیامبران موجود بودند، ولی خلفای پیامبر اسلام (البته مطابق فهم شما از آیات و روایات) همه در زمان حیات پیامبر اسلام موجود نبودند و برخی از آنان، بعداً به دنیا آمدند. آیا این تفاوت، فهم شما از این آیات و روایات را تضعیف نمیکند؟
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . دلیل وجود دوازده خلیفه برای پیامبر خاتم، احادیث پیامبر خاتم هستند که توسّط راویان متعدّد از مذاهب گوناگون روایت شدهاند و مورد قبول همهی عالمان مسلمان اعم از شیعه و سنّی قرار گرفتهاند و با این وصف، استشهاد به آیهی دوازده نقیب از بنی اسرائیل در قرآن، برای بیان این نکته است که احادیث مذکور، با قرآن سازگاری دارند؛ با توجّه به اینکه سازگاری با قرآن، یکی از دو شرط اعتبار حدیث است و به اندازهی شرط دیگر آن که تواتر و شهرت است، اهمّیّت دارد؛ همچنانکه استشهاد به آیهی دوازده امام از نسل اسماعیل در تورات، برای بیان این نکته است که احادیث مذکور، نه تنها با قرآن، بلکه با کتب پیامبران گذشته نیز سازگارند و با این وصف، نمیتوانند ساختهی شیعه یا گروهی دیگر از مسلمانان باشند.
۲ . بر خلاف ادّعای شما، آیهی دوازده نقیب از بنی اسرائیل در قرآن، نمیفرماید که همهی آنان در زمان حیات موسی علیه السلام بودهاند، بلکه تنها میفرماید: ﴿وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا ۖ﴾[۱]؛ «و هرآینه خداوند میثاق بنی اسرائیل را گرفت و از آنان دوازده نقیب برانگیختیم» و با این وصف، ممکن است که این دوازده نقیب، پس از موسی علیه السلام بوده باشند و هر یک پس از دیگری، رهبری بنی اسرائیل را بر عهده گرفته باشند؛ همچنانکه آیهی دوازده امام از نسل اسماعیل در تورات، نمیفرماید که همهی آنان در زمان حیات اسماعیل بودهاند، بلکه تنها میفرماید: «و اما در خصوص اسماعیل، تو را اجابت کردم: اینک او را برکت داده، بارور خواهم ساخت و او را بسیار کثیر خواهم گردانید. او پدر دوازده امام خواهد بود و امّتی بزرگ از وی پدید خواهم آورد»[۲] و با این وصف، ممکن است که این دوازده امام، پس از اسماعیل بوده باشند و هر یک پس از دیگری، رهبری مردم را بر عهده گرفته باشند، بل حق آن است که ظاهر از آیه همین است.
۳ . چیزی که میتوان آن را سنّت خداوند دانست، صرف برانگیختن دوازده نقیب و امام از امّت پیامبران است که در قرآن و کتب آسمانی گذشته از آن خبر داده شده و تبعاً ثابت است، نه برانگیختن دوازده نقیب و امام از امّت پیامبران در زمان حیات آنان که در قرآن و کتب آسمانی گذشته از آن خبر داده نشده است و تبعاً ثابت نیست. بنابراین، ذات برانگیختن دوازده نقیب و امام از امّت پیامبر خاتم، موافق با سنّت خداوند است؛ چراکه خداوند در امّت پیامبران گذشته نیز این کار را انجام داده است و با این وصف، تکرار آن در این امّت غریب و دور از انتظار نیست، بلکه کاملاً عادی و مورد انتظار است؛ خصوصاً با توجّه به احادیث متواتر و مشهوری از پیامبر خاتم که تأکید دارند هر چیزی که در امّتهای گذشته واقع شده است، در این امّت نیز واقع خواهد شد؛ مانند روایت ابو سعید خدري، ابن عبّاس، سهل بن سعد، ابو هریرة و برخی دیگر که در آن آمده است: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: لَتَتْبَعُنَّ سَنَنَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ، شِبْرًا بِشِبْرٍ وَذِرَاعًا بِذِرَاعٍ، حَتَّى لَوْ دَخَلُوا جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوهُ، قُلْنَا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى؟ قَالَ: فَمَنْ؟!»[۳]؛ «رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: هرآینه وجب به وجب و قدم به قدم از سنّتهای کسانی که پیش از شما بودند پیروی خواهید کرد، تا جایی که اگر آنان به سوراخ سوسماری داخل شده باشند، شما نیز به آن داخل خواهید شد، گفتیم: ای رسول خدا! منظورتان یهود و نصارا است؟! فرمود: پس چه کسی؟!» و روایت حذیفة، عبد الله بن مسعود، ابن عبّاس و اهل بیت که در آن آمده است: «مَا مِنْ شَيْءٍ كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا سَيَكُونُ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ مِثْلُهُ»[۴]؛ «هیچ چیز در بنی اسرائیل نبوده است مگر اینکه مانند آن در این امّت نیز خواهد بود». این در حالی است که مسلّماً در زمان حیات رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم، دوازده نقیب و امام از امّت او که توسّط خداوند برانگیخته شده باشند وجود نداشتند و با این وصف، چارهای جز وجود آنان پس از حیات او نیست تا سنّت خداوند تغییر نیابد؛ چنانکه فرموده است: ﴿سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا﴾[۵]؛ «سنّت خداوند در کسانی که پیشتر گذشتند چنین بود و هرگز برای سنّت خداوند تغییری نخواهی یافت» و فرموده است: ﴿يُرِيدُ اللَّهُ لِيُبَيِّنَ لَكُمْ وَيَهْدِيَكُمْ سُنَنَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَيَتُوبَ عَلَيْكُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۶]؛ «خداوند میخواهد که برایتان روشن کند و شما را به سنّتهای کسانی که پیش از شما بودند هدایت کند و شما را ببخشاید و خداوند دانایی حکیم است».