سه شنبه ۲۹ اسفند (حوت) ۱۴۰۲ هجری شمسی برابر با ۸ رمضان ۱۴۴۵ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 مقاله‌ی جدید: مقاله‌ی «ولایت فقیه؛ آخرین حربه‌ی شیطان» نوشته‌ی «فرهاد گلستان» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: لطفاً درباره‌ی سفیانی توضیحات کامل و مستندی ارائه فرمایید. در روایات اسلامی، چه ویژگی‌ها و اطلاعاتی درباره‌ی او وارد شده است؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. گفتار جدید: مناجاتی از آن جناب که در آن راه‌های موجود پیش روی مؤمنان را یاد می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر که بر این دلالت دارند؛ حدیث ۱۸. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نقد جدید: در روایتی از امام محمّد باقر عليه‌ السلام آمده است که فرمود: «گویا من گروهی را می‌بینم که در مشرق خروج کرده‌اند و حق را می‌طلبند... کشتگانشان شهیدند. آگاه باشید که من اگر آن زمان را درک می‌کردم، جانم را برای صاحب این امر نگاه می‌داشتم». لطفاً بفرمایید که آیا این حدیث معتبر است؟ برخی از کسانی که یاری خراسانی موعود را واجب نمی‌دانند، به این فراز استناد می‌کنند. برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading
نقد و بررسی
 

برادران محترم!

سخن را کوتاه می‌گویم. ما مسلمان و شیعه اهل بیت هستیم و لقمه حلال خورده‌ایم و می‌‌دانیم که دعوت آقای منصور هاشمی خراسانی به سوی امام مهدی حقّ است. مشکل ما با ایشان سه چیز است:

اول اینکه ایشان با تنها حکومت شیعه در جهان که در برابر آمریکا و اسرائیل ایستاده است مخالفت دارد و آن را نامشروع می‌داند، در حالی که باید در کنار این حکومت قرار می‌گرفت و از آن حمایت می‌کرد.

دوم اینکه ایشان آیت الله خامنه‌ای ولیّ امر مسلمانان جهان را در کنار ابو بکر بغدادی رهبر تروریست‌ها نام برده و این هم توهین به ایشان است و هم نهایت بی‌انصافی است. نظام ما هر عیبی داشته باشد قابل مقایسه با نظام‌ها و گروه‌های دیگر نیست. شما مطمئن باشید که اگر نظام ما از ایشان حمایت نکند هیچ نظام دیگری در دنیا از ایشان حمایت نخواهد کرد.

سوم اینکه ایشان بلند شده و رفته است سر کوه‌ها و در مناطق دورافتاده افغانستان و تاجیکستان و خودش را از مردم پنهان کرده است و تصویر و مشخّصاتش را منتشر نمی‌کند تا همه او را بشناسند و بتوانند با او ارتباط بگیرند و حرفش را بشنوند، در حالی که یک رهبر انقلابی و مصلح نباید این طور عمل کند؛ چون این باعث بدگمانی به او و از دست رفتن فرصت‌ها می‌شود.

مشکل ما با ایشان این سه مورد است، وگرنه ما با سایر عقاید و حرف‌های ایشان مشکلی نداریم و آن‌ها را بسیار معقول و جالب توجّه هم می‌دانیم و حتّی انکار نمی‌کنیم که ایشان ممکن است همان سیّد خراسانی موعود باشد. والسلام

برادر محترم!

لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:

۱ . ما بارها توضیح داده‌ایم که ملاک مشروعیّت حکومت در اسلام، شیعه یا سنّی بودن آن نیست، بل «اذن خداوند» است که تنها برای حاکم منصوب از جانب او با نصّ بر عین یا آیت بیّنه وجود دارد و با این وصف، هر حکومت دیگری در جهان نامشروع دانسته می‌شود، خواه شیعه باشد و خواه سنّی[۱].

۲ . «تنها حکومت شیعه در جهان» اگر در برابر آمریکا و اسرائیل ایستاده، هم‌پیمان روسیه و چین است، در حالی که ظلم روسیه و چین بر مسلمانان چندان از ظلم آمریکا و اسرائیل بر آنان کمتر نیست، بلکه در برخی موارد بیشتر است؛ همچنانکه اینک مسلمانان چین تحت فشار و استبداد حکومت کمونیست آن، سرکوب و از التزام به احکام اسلام منع می‌شوند. این به معنای آن است که نزاع «تنها حکومت شیعه در جهان» با قدرت‌های غربی، نزاع اسلام با کفر نیست تا مقدّس و ستودنی باشد، بل نزاعی سیاسی با پشتیبانی قدرت‌های شرقی است که از منافع کوتاه‌مدّت آن برخاسته و از این رو، هرگاه منافع کوتاه‌مدّت آن اقتضا کرده، با قدرت‌های غربی هم سازش کرده است.

۳ . ما بارها تأکید کرده‌ایم که مخالفت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی با حکومت ایران، بر خلاف مخالفت دیگران با آن، با انگیزه‌ی ایجاد حکومتی آمریکایی و اسرائیلی یا ایجاد حکومتی سکولار و لاییک به جای آن نیست، بل با انگیزه‌ی ایجاد حکومت امام مهدی علیه السلام به جای آن است و با این وصف، تأکید بر جنبه‌ی سلبی این مخالفت بدون تأکید بر جنبه‌ی ایجابی آن، مغالطه و اغراء به جهل است.

۴ . ولایت آقای خامنه‌ای حتّی بر مسلمانان ایران که از طریق مجلس خبرگان او را انتخاب کرده‌اند ثابت نیست، تا چه رسد به سایر مسلمانان جهان که به هیچ وجهی از وجوه در انتخاب او دخالتی نداشته‌اند و چه بسا از آن آگاه هم نبوده‌اند! به راستی آیا این مصداق غلو و گزافه‌گویی درباره‌ی این شخصیّت نیست که از رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی ایران شنیده می‌شود؟! یا از قبیل کار داعش نیست که مردی از خود را به اعتبار بیعت چند نفر، «خلیفه‌ی مسلمانان جهان» می‌شمارد و کسانی که حاضر به قبول خلافت خودخوانده‌ی او نیستند را منحرف و فتنه‌جو می‌داند و تعقیب، حبس و اعدام می‌کند؟! آیا اگر همین عنوان ساختگی بر شخصیّتی غیر آقای خامنه‌ای اطلاق شود، توسّط همین رسانه‌های رسمی، یک جریان انحرافی و ادّعای دروغین شمرده نمی‌شود؟! شما ملاحظه می‌فرمایید که برخی از همین رسانه‌های رسمی، دعوت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی به سوی امام مهدی علیه السلام را یک جریان انحرافی و ادّعای دروغین می‌شمارند، در حالی که ایشان با آنکه آشکارا از آقای خامنه‌ای اعلم است، مدّعی ولایت بر مسلمانان جهان نیست!

۵ . علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، آقای خامنه‌ای را از همه‌ی جهات یا از جهت جنایت بر ضدّ بشریّت مانند ابو بکر بغدادی ندانسته است تا به او توهین یا درباره‌ی او بی‌انصافی کرده باشد، بلکه از جهت «مهدی نبودن» مانند ابو بکر بغدادی و سایر رهبران گروه‌های اسلامی دانسته و فرموده است:

قدر مسلّم این است که مهدی، ابو بکر بغدادی یا ایمن ظواهری یا محمد عمر یا علی خامنه‌ای یا امثال آنان نیست؛ چراکه آنان با اینکه خود را خلیفه یا امیر یا ولیّ امر مسلمانان می‌شمارند، نه با اوصاف و علامات وعده داده شده برای مهدی مطابق‌اند و نه آیتی از جانب خداوند ارائه می‌نمایند؛ همچنانکه خود نیز چنین ادّعایی درباره‌ی خود ندارند و با این وصف، حفاظت، اعانت و اطاعت از آنان، منافی با حفاظت، اعانت و اطاعت از مهدی است و از موانع ظهور او شمرده می‌شود و از این رو، امید می‌رود که عاملان آن، هرگاه به راستی در پی اقامه‌ی اسلام کامل و خالص در زمین باشند، دست از آن بردارند و به سوی مهدی بازگردند؛ چراکه اگر رهبرانشان خوب هستند، مهدی برای آنان از رهبرانشان خوب‌تر است و تبعاً به حفاظت، اعانت و اطاعت آنان سزاوارتر است و این حقیقتی است که در آن اختلافی نیست.[۲]

بی‌گمان این سخن حقّی است که در آن جای هیچ مناقشه‌ای نیست و کسانی که آن را «توهین» و «نهایت بی‌انصافی» می‌شمارند، در تعصّبی آشکارند؛ همچنانکه ادّعای اینکه «نظام ما هر عیبی داشته باشد قابل مقایسه با نظام‌ها و گروه‌های دیگر نیست»، چیزی جز تعصّبی آشکار نیست؛ زیرا واضح است که «عیب» در هر نظامی عیب است و نظام ایران و نظام دیگران در این جهت فرقی با هم ندارند، بلکه عیب در نظام ایران به دلیل ادّعای بیشترش بدتر است! با این وصف، نظام ایران اگر «هر عیبی داشته باشد»، هیچ فرقی با «نظام‌ها و گروه‌های دیگر» ندارد، بلکه از آن‌ها بدتر است و در این صورت، حمایت از آن جز بر بنیاد عصبیّت و حمیّت جاهلی ممکن نیست؛ چنانکه اعراب جاهلی می‌گفتند: «أُنْصُرْ أَخَاكَ ظَالِمًا كَانَ أَوْ مَظْلُومًا»؛ «از برادرت حمایت کن، خواه ظالم باشد و خواه مظلوم!»

۶ . شما مطمئن باشید که اگر این نظام از علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی حمایت نکند، خداوند نظام دیگری را به جای آن می‌آورد که از ایشان حمایت کند؛ چنانکه فرموده است: ﴿فَإِنْ يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلَاءِ فَقَدْ وَكَّلْنَا بِهَا قَوْمًا لَيْسُوا بِهَا بِكَافِرِينَ[۳]؛ «پس اگر اینان به آن کافر شوند، گروه دیگری را بر آن می‌گماریم که به آن کافر نباشند»؛ چراکه خداوند به این نظام نیازمند نیست، بلکه این نظام به خداوند نیازمند است و با این وصف، برای این نظام بهتر است که بر خداوند تکبّر نکند و خود را از دیگران برتر نپندارد. البته ما از همراهی این نظام مسلمان با خود استقبال می‌کنیم و دست آن را هرگاه به سویمان دراز کند می‌فشاریم؛ همچنانکه همکاری سایر نظام‌های مسلمان را مغتنم می‌شماریم؛ زیرا خطّ قرمزی جز گرفتن کمک از نظام‌های غیر مسلمان نمی‌شناسیم و همه‌ی مسلمانان جهان را برادران خود می‌دانیم؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ[۴]؛ «جز این نیست که مؤمنان برادران یکدیگرند» و فرموده است: ﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ[۵]؛ «و مردان و زنان مؤمن برخی اولیاء برخی دیگرند». با این وصف، برای نظام ایران شایسته است که انتقادپذیر باشد و نصایح دلسوزانه‌ی یک عالم مسلمان را حمل بر دشمنی با خود نکند، بلکه خود را علاقه‌مند به همراهی با ایشان و اصلاح عیوب خود نشان دهد؛ زیرا واضح است که گردن‌فرازی در برابر حقیقت و چنگ و دندان نشان دادن به منادی آن، عاقبت خوبی ندارد و به خوار شدن در دنیا و عذاب شدن در آخرت می‌انجامد.

۷ . انتشار تصویر و مشخّصات علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی پس از انتشار اندیشه‌ها و آرمان‌های ایشان ضرورتی ندارد؛ چراکه اگر اندیشه‌ها و آرمان‌های ایشان باطل باشد، با انتشار تصویر و مشخّصات ایشان حق نمی‌شود و اگر اندیشه‌ها و آرمان‌های ایشان حق باشد، با انتشار تصویر و مشخّصات ایشان باطل نمی‌شود؛ خصوصاً با توجّه به اینکه اندیشه‌ها و آرمان‌های ایشان در پیوند با تصویر و مشخّصات ایشان نیست؛ چراکه ایشان مردم را به سوی خود دعوت نکرده؛ به این معنا که از آنان نخواسته است از ایشان با توجّه به تصویر و مشخّصاتشان و بدون علم به دلایلشان پیروی کنند و با این وصف، انتشار تصویر و مشخّصات ایشان، تنها به کار کسانی می‌آید که یا مانند دشمنان ایشان در پی شناسایی، دستگیری و نابودی ایشان هستند و یا مانند دوستان نادان ایشان در پی پیروی از ایشان با توجّه به تصویر و مشخّصاتشان و بدون علم به دلایلشان که یک رویکرد انحرافی از سنخ رویکردهای رایج در میان پیروان مدّعیان دروغین است.

۸ . غیبت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی از غیبت امام مهدی علیه السلام بزرگ‌تر نیست و با این وصف، نمی‌توان ایشان را به سبب آن ملامت کرد؛ زیرا چیزی که ایشان را به این غیبت وا داشته، چیزی است که امام مهدی علیه السلام را به این غیبت وا داشته و آن همانا ترس از نظام‌‌های جبّار و سرکوبگر از جمله نظام ایران است. با این وصف، اگر نظام ایران از ایشان حمایت می‌کرد، ایشان مجبور نبود به تعبیر شما «بلند شود و برود سر کوه‌ها و در مناطق دورافتاده‌ی افغانستان و تاجیکستان و خودش را از مردم پنهان کند و تصویر و مشخّصاتش را منتشر نکند»، بلکه می‌توانست به سادگی با مردم ارتباط بگیرد و تشنگان را از دریای علم خود سیراب فرماید؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«إِنَّ الْمَنْصُورَ لَقِيَ بَلَاءً وَتَطْرِيدًا، وَإِنِّي رَأَيْتُهُ فِي بَعْضِ هَذِهِ الْأَسْوَاقِ وَهُوَ خَائِفٌ مُتَرَقِّبٌ يَمْشِي وَيَقُولُ: مَنْ يَعْصِمُنِي حَتَّى أُعَلِّمَ النَّاسَ الْقُرْآنَ كَمَا أُنْزِلَ وَأَعْمَلَ بِمَا فِيهِ؟! أَمَّنْ يُجِيرُنِي حَتَّى أَتَكَلَّمَ بِكَلِمَةٍ فِيهَا بَلَاغٌ لِقَوْمٍ عَابِدِينَ؟! أَمَّنْ يُعِينُنِي حَتَّى أُبَيِّنَ أُمُورًا وَأُغَيِّرَ أُخْرَى؟! اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنِّي لَوْ ثَبَتَتْ لِي قَدَمَايَ لَوَطَّئْتُ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ سُلْطَانَهُ»[۶]؛ «هرآینه منصور بلاها و رانده شدن‌های بسیاری را دید و هرآینه من او را در برخی از این کوچه‌ها دیدم که با ترس و نگرانی گام بر می‌داشت و می‌فرمود: چه کسی من را پاس می‌دارد تا به مردم قرآن را همان گونه که نازل شده است بیاموزم و به چیزی که در آن است عمل کنم؟! یا چه کسی من را پناه می‌دهد تا به کلمه‌ای متکلّم شوم که در آن کفایتی برای گروه عابدان است؟! یا چه کسی من را کمک می‌کند تا چیزهایی را روشن کنم و چیزهایی را تغییر دهم؟! خدایا! تو می‌دانی که من اگر دو پایم برایم استوار شود زمینه‌ی حکومت صاحب این امر را می‌سازم».

همچنانکه یکی دیگر از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«إِنَّ الْمَنْصُورَ يَعْرِضُ نَفْسَهُ عَلَى أَهْلِ الْبُلْدَانِ وَيَقُولُ: أَلَا رَجُلٌ يَحْمِلُنِي إِلَى قَوْمِهِ؟! فَإِنَّ هَذَيْنِ الْقَوْمَيْنِ مَنَعَانِي أَنْ أَقُومَ بِأَمْرِ رَبِّي! وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: مَنْ يُؤْوِينِي حَتَّى أُوَطِّئَ لِمَلَكُوتِ رَبِّي وَلَهُ الْجَنَّةُ؟! إِنَّ مَلَكُوتَ رَبِّي يُصْلِحُ الْأَرْضَ وَيَمْلَأُهَا قِسْطًا»[۷]؛ «منصور خود را بر اهل سرزمین‌ها عرضه می‌کند و می‌فرماید: آیا مردی نیست که من را به سوی قوم خود ببرد؟! زیرا این دو قوم من را مانع شدند از اینکه به امر پروردگارم قیام کنم! و شنیدم که می‌فرماید: چه کسی من را جای می‌دهد تا برای ملکوت پروردگارم زمینه‌سازی کنم و برای او بهشت باشد؟! بی‌گمان ملکوت پروردگارم زمین را اصلاح می‌کند و از عدالت پر می‌گرداند».

از اینجا دانسته می‌شود که هرگاه نظام ایران یا نظام مسلمان دیگری صادقانه از ایشان دعوت و حمایت کند، ایشان از حالت اختفاء خارج می‌شود و با مردم ارتباط مستقیم می‌گیرد و با این وصف، اگر شما از وضعیّت ایشان در حال حاضر خرسند نیستید، نباید به ایشان اعتراض کنید؛ چراکه ایشان نقشی در این وضعیّت نداشته و خود از آن ناخرسند است، بل باید به نظام ایران و سایر نظام‌های مسلمان منطقه اعتراض کنید که چرا تاکنون از ایشان دعوت و حمایت نکرده‌اند؟! البته تا هنگامی که وضعیّت کنونی باقی است، همه‌ی حامیان و دوستداران این عالم بزرگوار می‌توانند با عضویّت فعّال در پایگاه ایشان، به آگاهی‌های بیشتری درباره‌ی ایشان دست یابند و حتّی در صورت اثبات وثاقت خود، به جمع همراهان و شاگردان ایشان بپیوندند و به محضر ایشان برسند و با این وصف، دلیلی برای «بدگمانی به ایشان و از دست رفتن فرصت‌ها» نیست.

↑[۳] . الأنعام/ ۸۹
↑[۴] . الحجرات/ ۱۰
↑[۵] . التّوبة/ ۷۱
↑[۶] . گفتار ۳۲، فقره‌ی ۳
↑[۷] . گفتار ۳۲، فقره‌ی ۴
پایگاه اطّلاع‌رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی بخش بررسی نقدها
هم‌رسانی
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک گذارید، تا به گسترش علم و معرفت دینی کمک کنید. شکرانه‌ی یاد گرفتن یک نکته‌ی جدید، یاد دادن آن به دیگران است‌.
رایانامه
تلگرام
فیسبوک
توییتر
می‌توانید این مطلب را به زبان‌های زیر نیز مطالعه کنید:
اگر با زبان دیگری آشنایی دارید، می‌توانید این مطلب را به آن ترجمه کنید. [فرم ترجمه]
نوشتن نقد
کاربر گرامی! شما می‌توانید نقدهای علمی خود بر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی را در فرم زیر بنویسید و برای ما ارسال کنید تا در این بخش به بررسی علمی گرفته شود.
توجّه: ممکن است که نام شما به عنوان نویسنده‌ی نقد، در پایگاه نمایش داده شود.
توجّه: از آنجا که پاسخ ما به پست الکترونیک شما ارسال می‌شود و لزوماً بر روی پایگاه قرار نمی‌گیرد، لازم است که آدرس خود را به درستی وارد کنید.
لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:
۱ . ممکن است که نقد شما، در پایگاه بررسی شده باشد. از این رو، بهتر است که پیش از نوشتن نقد خود، نقدهای مرتبط را مرور، یا از امکان جستجو در پایگاه استفاده کنید.
۲ . بهتر است که از نوشتن نقدهای متعدّد و غیر مرتبط با هم در هر نوبت، خودداری کنید؛ چراکه چنین نقدهایی در پایگاه به تفکیک و أحیاناً در مدّتی بیش از مدّت معمول بررسی می‌شوند.