فضای مجازی، پر شده است از شبهات بیاساس دربارهی علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی. در زیر، به مهمترین و رایجترین این شبهات اشاره میکنیم و هر یک را به اختصار، پاسخ میدهیم:
۱ . آیا منصور هاشمی خراسانی وجود ندارد و یک شخصیّت خیالی است؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، یک موجود غیر عادی با تواناییهایی فراطبیعی نیست تا باور به وجودش دشوار باشد! او صرفاً عالمی مسلمان در خراسان بزرگ است که آثار متعدّدی را به رشتهی تحریر درآورده و شاگردان فراوانی را تربیت نموده و دارای دفتر و پایگاه اطلاعرسانی است و جنبشی فرهنگی با هدف احیای اسلام و زمینهسازی برای ظهور امام مهدی علیه السلام را رهبری میکند و با این اوصاف، طبیعتاً وجود دارد و نمیتواند یک شخصیّت خیالی باشد![۱]
۲ . چرا عکس، تصویر و صدایی از منصور هاشمی خراسانی منتشر نمیشود؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، مخالف جدّی بسیاری از مبانی، دیدگاهها و سیاستهای حاکمان کنونی است و عملاً برای از بین بردن حکومت آنان و حاکم ساختن امام مهدی علیه السلام به جایشان تلاش میکند و از این رو، شدیداً تحت تعقیب آنان و گروههای مسلّح همسو با آنان قرار دارد، در حالی که فعلاً، به دلیل نداشتن حامیان کافی، قادر به دفاع از خود نیست و از این رو، چارهای جز فعالیّت در خفا ندارد. این مصداق تقیّه و دعوت غیر علنی است که با دستور قرآن و سیرهی پیامبر و امام مهدی علیه السلام سازگار است و از این رو، نمیتوان او را به خاطر آن سرزنش نمود.[۲]
۳ . چرا از منصور هاشمی خراسانی با عنوان «علامه» یاد میشود؟
«علامه» به معنای شخصی بسیار عالم است و شاگردان علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی او را شخصی بسیار عالم میدانند و به این دلیل، از او با این عنوان یاد میکنند؛ همان طور که شاگردان کسانی مانند حلّی، مجلسی، امینی، طباطبایی و جعفری، آنان را اشخاصی بسیار عالم میدانند و به این دلیل، از آنان با عنوان علامه حلّی، علامه مجلسی، علامه امینی، علامه طباطبایی و علامه جعفری یاد میکنند. این یک تعبیر رایج و متعارف است و با این وصف، حساسیّت نسبت به آن دلیلی ندارد، جز عداوت، تنگنظری و بیانصافی نسبت به علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی که علم بسیارش به قرآن، حدیث، فقه، کلام و غیره، در آثارش متجلّی است و قابل انکار نیست.[۳]
۴ . آیا علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، نام مستعار «ع. ب» است که دانشجوی دکترای یکی از دانشگاههای ایران بوده و بعد از دستگیری توسط دستگاه اطلاعاتی ایران، به افغانستان مهاجرت کرده است؟
این ادّعا که توسّط برخی عناصر مرتبط با دستگاه اطلاعاتی ایران منتشر شده است، صحّت ندارد و از اشتباه این دستگاه و هوشیاری یاران علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی نشأت گرفته است. شخصی که از او نام برده شده، نمایندهی علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در ایران بوده که بعد از دستگیری توسط دستگاه اطلاعاتی این کشور، خود را علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی معرّفی کرده است، تا مجبور به افشای مکان آن بزرگوار نشود و دشمنان او را از تعقیبش باز دارد؛ مانند علی علیه السلام که در شب هجوم مشرکان، بر بستر پیامبر خوابید و وانمود کرد که پیامبر است، تا آن حضرت فرصت فرار و دور شدن از چنگ آنان را داشته باشد. این یکی از اقدامات آموزشدادهشده به نمایندگان آن بزرگوار برای حفظ امنیّت او و فریب دشمنانش بوده که به نظر میرسد کاملاً مؤثر و نتیجهبخش بوده است![۴]
۵ . آیا منصور هاشمی خراسانی، مدّعی مهدویّت یا ارتباط با امام مهدی علیه السلام است؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، نه ادّعای مهدویّت دارد و نه ادّعای ارتباط با امام مهدی علیه السلام. این تهمتِ گروهی از دشمنان بیوجدان و بیاخلاق اوست که برای تخریب او و بازداشتن مردم از خواندن آثارش، خطّ قرمزی نمیشناسند و از هیچ دروغ و شیطنتی فروگذار نمیکنند. علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، صرفاً مردم را به زمینهسازی برای ظهور امام مهدی علیه السلام دعوت و ترغیب میکند و این هرگز به معنای ادّعای مهدویّت یا ارتباط با امام مهدی علیه السلام نیست. علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، دشمن مدّعیان دروغین مهدویّت و ارتباط با امام مهدی علیه السلام است و بهتر از هر کسی، به افشا و ابطال اکاذیب آنان پرداخته است.[۵]
۶ . آیا منصور هاشمی خراسانی، مدّعی است که سیّد خراسانی موعود است؟
هر چند ممکن است که این عالم بزرگوار، با توجّه به ظهورش در خراسان بزرگ و دعوت خالص و متینش به سوی امام مهدی علیه السلام، همان خراسانی موعود باشد که در روایات فریقین به عنوان زمینهساز ظهور امام مهدی علیه السلام یاد شده است، ولی او چنین ادّعایی ندارد و از هر گونه مجادله دربارهی آن میپرهیزد و نهی میکند.[۶]
۷ . اگر منصور هاشمی خراسانی ادّعایی ندارد، چرا گفته است که خداوند من را برانگیخت؟
این شبهه، یک مغالطهی زشت و شیطنتآمیز است که اصطلاحاً به آن «مغالطهی اشتراک لفظ» گفته میشود و برای فریب عوام و افراد بیخبر و بدبین به کار میرود. توضیح آنکه علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی در تشریح انگیزه و هدف خود فرموده است که خداوند او را برانگیخت تا بندگانش را به سوی خلیفهاش در زمین از اهل بیت پیامبرش دعوت کند و واضح است که منظورش از برانگیختن خداوند، «برانگیختن تقدیری» است، به این معنا که خداوند مقدّر فرمود تا او برخیزد و به سوی امام مهدی علیه السلام دعوت کند؛ چراکه مسلّماً هر کار خیری، با خواست و توفیق خداوند انجام میشود، نه «برانگیختن تشریعی»، به این معنا که خداوند به او وحی کرده باشد؛ زیرا واضح است که او ادّعای پیامبری ندارد. بنابراین، تعبیر او مانند تعبیر رایج میان مردم است که میگویند: «خداوند من را هدایت کرد» یا «خداوند من را حفظ فرمود» یا «خداوند من را یاری نمود» یا «خداوند به دلم انداخت»، بیآنکه کسی آنان را به خاطر چنین تعبیری، مدّعی دروغین بشمارد![۷]
۸ . آیا منصور هاشمی خراسانی، با شخص احمد الحسن یمانی یا جریان او ارتباطی دارد؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، با این شخص یا جریان او هیچ ارتباطی ندارد. علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، این شخص را یک مدّعی دروغین و جریان او را یک جریان انحرافی میداند که مشغول تلویث و تخریب گفتمان مهدویّت هستند.[۸]
۹ . آیا منصور هاشمی خراسانی، به وهابیّت گرایش دارد؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی از اساس با وهابیّت مخالف است؛ چراکه وهابیّت مبتنی بر «سلفیگری» و «اخباریگری» است و او با هر دو مخالف است.[۹] مخالفت او با وهّابیان تا حدّی است که آنان را به ترویج شرک با نام توحید متّهم کرده و به خاطر ترویج عقلگریزی، در خدمت شیطان دانسته است.[۱۰]
۱۰ . آیا منصور هاشمی خراسانی، تفسیر بنی اسرائیلی از ماجرای داود علیه السلام و اوریا را تأیید و تکرار کرده است؟
دربارهی علّت استغفار داود علیه السلام که در آیهی ۲۴ سورهی ص یاد شده، دو تفسیر مشهور وجود دارد: یکی تفسیر بنی اسرائیلی که مدّعی است داود علیه السلام نماز خود را رها کرده و به دنبال کبوتری به پشت بام رفته و زن اوریا را در خانهی همسایه دیده و عاشقش شده و از این رو، اوریا را به جنگ فرستاده و در جلوی سپاه قرار داده است تا کشته شود و زنش را به دست آورد! علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، این تفسیر زشت و بیاساس را رد کرده و آن را «به دور از حقیقت و ناروا» دانسته است. تفسیر دیگر، تفسیر شیعی است که مدّعی است داود علیه السلام در قضاوت میان دو شریک که با هم نزاع داشتند، عجله کرده و پیش از شنیدن دفاعیات متّهم، او را محکوم نموده است. علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، این تفسیر را نیز رد کرده؛ زیرا آن ظلمی آشکار در حقّ مردم است که از یک قاضی ساده سر نمیزند، چه رسد به پیامبری معصوم که خداوند او را به قضاوت عادلانه ستوده است! از این رو، علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، تفسیر سومی را ارائه فرموده و آن این است که داود علیه السلام، شاید با نظر به برخی مصالح سیاسی که در گذشته وجود داشته، از دوستش خواسته است که همسرش را طلاق دهد تا پس از اتمام عدّه با او ازدواج کند. روشن است که این تفسیر، از دو تفسیر دیگر بهتر است؛ چراکه نه مانند تفسیر اول، مستلزم چشمچرانی و به کشتن دادن کسی توسّط داود علیه السلام است و نه مانند تفسیر دوم، مستلزم ظلمی آشکار در قضاوت توسّط او، بل تنها مستلزم درخواست طلاق توسّط اوست که کاری حلال محسوب میشود، هر چند مکروه است و از این رو، موجب استغفار او شده است. از اینجا دانسته میشود که تفسیر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، بهترین تفسیر موجود در این باره محسوب میشود و بیشتر از تفسیر شیعی، احترام داود علیه السلام را حفظ کرده است![۱۱]
۱۱ . نظر منصور هاشمی خراسانی دربارهی حروف مقطّعه در قرآن چیست؟
به نظر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، حروف مقطّعه در قرآن، ماهیّت نامفهوم و اسرارآمیزی ندارند؛ چراکه خداوند، قرآن را روشن، آسان و قابل فهم برای مردم دانسته است و این توصیف او، شامل همهی حروف، کلمات و جملات آن میشود. بنابراین، حروف مقطّعه در قرآن، نمیتوانند معنای خاصّی داشته باشند؛ چراکه اهل لغت، برای هر یک از این حروف، معنای خاصّی را ذکر نکردهاند تا برای مردم روشن، آسان و قابل فهم باشد، ولی از آنجا که چیزی بیفایده در قرآن نازل نشده است، برای این حروف فوایدی وجود دارد که علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی آنها را چهار چیز دانسته است: [۱] آزمودن صدا پیش از آغاز وحی، مانند آزمودن بلندگو پیش از آغاز سخنرانی، [۲] جلب توجّه پیامبر به منظور آماده کردن او برای دریافت وحی در مواقعی که به آن نیازمند بوده است، [۳] جلب توجّه مردم برای اینکه پیش از آغاز تلاوت، سکوت کنند و گوش بسپارند، [۴] جلب توجّه مردم به این نکته که سوره از همین حروف ساده و عادی ترکیب یافته است، ولی آنان قادر به آوردن مانند آن نیستند. این نظر معقول و متینی است که بسیاری از مفسّران مسلمان، با آن موافق هستند و با این وصف، تعجّب از آن وجهی ندارد و تنها از جهل و بیخبری تعجّبکنندگان نشأت میگیرد.[۱۲]
۱۲ . آیا منصور هاشمی خراسانی گفته است که در آفرینش خداوند، اختلاف و تضادّی وجود ندارد؟ پس وجود خیر و شر و زندگی و مرگ و روز و شب و امثال آن چیست؟
اینکه در آفرینش خداوند اختلاف و تضادّی وجود ندارد، سخن علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی نیست تا بر او عیب گرفته شود، بل سخن خداوند است که فرموده است: ﴿مَا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ﴾[۱۳]؛ «در آفرینش خداوند اختلاف و تضادّی نمیبینی» و واضح است که سخن خداوند حقّ است؛ چراکه منظورش از آن، عدم تفاوت اسمی و ظاهری میان آفریدگانش نیست؛ با توجّه به اینکه مسلّماً چنین تفاوتی میان آفریدگانش وجود دارد، بل منظورش از آن، عدم تفاوت حقیقی میان آنهاست و تفاوت حقیقی میان آنها، به معنای اختلاف و تضاد در عملکرد طبیعیِ آنها به گونهای است که عملکرد طبیعیِ یکی، عملکرد طبیعیِ دیگری را مختل کند و این همان چیزی است که از آن به عدم تناسب و هماهنگی تعبیر میشود و منظور علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی از اختلاف و تضادّ است. جای تأسّف دارد که برخی از مخالفان این عالم مظلوم و عظیم الشأن، تا این اندازه کوتهبین، کجفهم، عیبجو و بیانصاف هستند![۱۴]
۱۳ . آیا منصور هاشمی خراسانی، احترام به کسانی مانند ابو بکر و عمر و عثمان را واجب میداند؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، احترام به همهی صحابه خصوصاً مهاجرین و انصار را واجب میداند؛ چراکه اولاً آنان با وجود همهی خطاهایشان، نقش مهمّی در پیروزی اسلام بر کفر و انتشار قرآن در جهان داشتهاند و این برای آنان حقّی ایجاد میکند که قابل انکار نیست؛ ثانیاً اهل بیت به همهی صحابه خصوصاً مهاجرین و انصار احترام میگذاشتند و از بیاحترامی به ابو بکر، عمر و عثمان نهی میکردند و تبعاً کسی که خود را شیعهی آنان میداند، باید در این زمینه پیرو آنان باشد و از آنان جلو نزند؛ ثالثاً بیاحترامی به صحابه خصوصاً ابو بکر، عمر و عثمان، به وضوح باعث فتنه و دشمنی میان مسلمانان و سوء استفادهی کافران و منافقان میشود، در حالی که احترام به آنان، باعث اتّحاد و مودّت میان مسلمانان میشود و بسیاری از توطئههای کافران و منافقان را خنثی میکند و از این رو، هر عالم دلسوز و خیرخواهی، احترام به آنان را واجب میداند.[۱۵]
۱۴ . آیا منصور هاشمی خراسانی، شهادت حضرت فاطمه را انکار کرده است؟
برخورد عوامانه و متعصّبانه با مسائل علمی، کاری زشت و نادرست است. دربارهی شهادت حضرت فاطمه، میان خود عالمان شیعه اختلاف نظر وجود دارد و برخی مانند محمّد حسین فضل الله، آن را انکار کردهاند. با این حال، علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، آن را انکار نکرده، بل خاطرنشان کرده که دربارهی آن هیچ روایت صحیحی از اهل بیت نرسیده است و این دو معنا میتواند داشته باشد: یا آن به شکلی که میان شیعه شهرت یافته، واقع نشده و یا واقع شده، ولی اهل بیت برای حفظ مصلحت اسلام، دربارهاش سکوت کردهاند. واضح است که در هر دو صورت، نتیجه یکسان است؛ چراکه در صورت نخست، نباید با سخنی دروغ و بیاساس، به کینه و اختلاف میان مسلمانان دامن زد و در صورت دوم، باید به اهل بیت اقتدا کرد و از سخن گفتن دربارهی چیزی که آنان دربارهاش سکوت کردهاند، خودداری نمود، تا تلاش آنان برای حفظ مصلحت اسلام ضایع و بیاثر نشود.[۱۶]
۱۵ . آیا منصور هاشمی خراسانی، مخالف زیارت قبور اهل بیت و توسعهی حرم آنان است و معتقد است که حرم آنان باید تخریب شود؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، نه تنها مخالف زیارت قبور اهل بیت نیست، که خود به زیارت قبور آنان رفته و یارانش را به زیارت قبور آنان امر کرده است.[۱۷] او هیچ گاه تخریب حرم اهل بیت را جایز ندانسته، بلکه صرفاً توسعه و تزیین آن با طلا و جواهر در حالی که بسیاری از مسلمانان گرسنه و نیازمند هستند را کاری ناپسند و بر خلاف خواست و دستور اهل بیت دانسته است، بیآنکه این را مجوّزی برای تخریب حرم آنان دانسته باشد.[۱۸]
۱۶ . آیا منصور هاشمی خراسانی، مخالف توسّل به اهل بیت است؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، نه تنها مخالف توسّل به اهل بیت نیست، که توسّل به آنان را واجب میداند، ولی معتقد است که توسّل به آنان، به معنای نشستن در جایی دور و حاجت خواستن از آنان نیست، بلکه به معنای رفتن به نزد آنان و درخواست دعا و استغفار از آنان است؛ با توجّه به اینکه همواره یکی از آنان در زمین وجود دارد و مردم موظف به شناخت او و مراجعه به او هستند. هر چند در کنار این کار، میتوانند از خداوند بخواهند که به حرمت و منزلت اهل بیت، آنان را ببخشاید و حاجاتشان را برآورده سازد.[۱۹]
۱۷ . آیا منصور هاشمی خراسانی، معجزات اهل بیت و علم غیب آنان را انکار کرده است؟
«معجزه»، به معنای خرق عادت همراه با تحدّی و احتجاج به آن است و اهل بیت چنین کاری انجام ندادهاند؛ نه به این معنا که کاری خارق العاده انجام ندادهاند، بل به این معنا که تحدّی و احتجاج به آن انجام ندادهاند؛ چراکه نیازی به این کار نداشتهاند؛ با توجّه به اینکه خلافت آنان با نصّ پیامبر و خلیفهی پیش از آنان ثابت بوده و چیزی که ثابت است نیازی به اثبات ندارد. از این رو، کار خارق العادهی آنان، «کرامت» محسوب میشود و اطلاق «معجزه» بر آن، تسامح در تعبیر است.[۲۰] همچنین، «علم غیب» علم به ناپیدا به صورت مستقیم و بدون شنیدن از دیگری است، در حالی که علم اهل بیت به ناپیدا، به صورت غیر مستقیم و با شنیدن از پیامبر بوده است و از این رو، علم غیب محسوب نمیشود. علم غیب تنها برای خداوند است که پیامبر و اهل بیت را از برخی امور ناپیدا آگاه کرده است.[۲۱]
۱۸ . آیا منصور هاشمی خراسانی، مخالف عزاداری برای اهل بیت است؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، مخالف عزاداری برای اهل بیت نیست، بلکه مخالف بدعتها و خرافات پدیدآمده در آن است و بدعتها و خرافات پدیدآمده در آن، کارهایی هستند که اهل بیت و یارانشان انجام نمیدادند؛ مانند عَلَمکشی، قمهزنی، زنجیرزنی، خودزنی و خواندن اشعار دروغ و بیاساس که همگی در قرآن و سنّت تحریم شدهاند. عزاداری صحیح و سالم برای اهل بیت، ذکر مصیبت آنان بر اساس روایات معتبر و گریستن برای آنان است که مورد تأیید علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی است و خود آن را انجام میدهد.[۲۲]
۱۹ . آیا منصور هاشمی خراسانی، مخالف پیادهروی اربعین است؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، مخالف رفتن به زیارت قبر امام حسین علیه السلام در روز اربعین نیست، بلکه مخالف تبدیل کردن این کار به ابزاری سیاسی برای تقویت حکومت ظلم و تقابل با سایر مسلمانان است.[۲۳]
۲۰ . آیا منصور هاشمی خراسانی، حدیث را قبول ندارد و عقل را بر شرع مقدّم میداند؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، مانند شیخ مفید، سیّد مرتضی، ابن ادریس و بسیاری دیگر از عالمان بزرگ شیعه، اخبار متواتر یا دارای قرینهی علمآور را حجّت میداند، ولی سایر اخبار را برای اثبات عقاید و احکام دینی کافی نمیداند؛ چراکه این دسته از اخبار، موجب یقین نمیشوند و در اسلام، تنها یقین اعتبار دارد و نمیتوان چیزی را بر اساس ظن و تخمین به خداوند نسبت داد.[۲۴] همچنین، علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، عقل را بر شرع مقدّم نمیداند؛ چراکه معتقد است عقل وشرع با هم تعارضی ندارند تا نیازی به مقدّم داشتن یکی بر دیگری باشد. آری، بدیهی است که شرع به وسیلهی عقل شناخته میشود؛ چراکه شناخت آن به وسیلهی خودش ممکن نیست و ابزاری جز عقل برای شناختش وجود ندارد و این موجب میشود که عقل «معیار شناخت» دانسته شود. منظور از معیار شناخت بودن عقل، همین است، نه آنکه عقل بر شرع مقدّم است، یا برای شناخت نیازی به شرع ندارد![۲۵]
۲۱ . چرا منصور هاشمی خراسانی، به احادیث اهل بیت اعتنا ندارد و تنها به احادیث اهل سنّت اعتنا میکند؟
این ادّعا صحّت ندارد؛ چراکه درسهای علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی شامل سه بخش است: آیات قرآن، احادیث پیامبر و احادیث اهل بیت و این به معنای آن است که او احادیث اهل بیت را در کنار آیات قرآن و احادیث پیامبر حجّت میداند و مورد توجّه قرار میدهد. سایر مطالب پایگاه اطلاعرسانی او نیز آکنده از احادیث اهل بیت است و با این وصف، معلوم نیست که این ادّعای کذب، از کجا برخاسته است! شاید از آنجا که او برای اثبات خلافت اهل بیت در کتاب «بازگشت به اسلام»، به احادیث اهل بیت استناد نکرده، در حالی که عدم استناد به احادیث آنان برای اثبات خلافتشان، برای جلوگیری از اشکال دور بوده؛ چراکه استناد به چیزی برای اثبات خودش، دور باطل است و از نظر علمی و منطقی درست نیست.
۲۲ . چرا منصور هاشمی خراسانی گفته که نه شیعه است و نه سنّی؟
این تحریف سخن علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی است؛ چراکه او فرموده است: «من یک شیعه یا سنّی به معنای مصطلح نیستم»[۲۶] و «معنای مصطلح» یعنی معنایی که امروز از «شیعه» یا «سنّی» قصد میشود و با معنای اصیل آن دو در سدههای نخستین اسلامی تفاوت پیدا کرده است؛ وگرنه شکّی نیست که علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی شیعهی اهل بیت و پیرو سنّت پیامبر به معنای درستِ آن است.[۲۷]
۲۳ . آیا منصور هاشمی خراسانی، مخالف جنگ با داعش است؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، جنگ با داعش را برای هر کسی که مورد تعرّض و تعدّی این گروه خبیث و شیطانی قرار گرفته است، جایز میداند، ولی برای حمایت از حاکمان ظالم منطقه و حفظ حکومت نامشروع آنان تحت عناوین و پوششهای عوامفریبانه، جایز نمیداند؛ چراکه این کار، جنگیدن با یک طاغوت برای حفظ و تقویت طاغوتی دیگر است.[۲۸]
۲۴ . آیا منصور هاشمی خراسانی، رهبر ایران را با رهبر داعش مقایسه کرده است؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، در فرازی از کتاب «بازگشت به اسلام»، به مناسبت بحث دربارهی شناخت امام مهدی علیه السلام، فرموده است: «قدر مسلّم این است که مهدی، ابو بکر بغدادی، یا ایمن ظواهری، یا محمد عمر، یا علی خامنهای، یا امثال آنان نیست»[۲۹]. واضح است که این مقایسهی رهبر ایران با رهبر داعش محسوب نمیشود، مگر در یک صفت و آن «مهدی نبودن» است که همهی مردم در آن با هم برابرند! آیا دوستداران متعصّب رهبر ایران معتقدند که او مهدی است، یا کمتر از رهبر داعش مهدی نیست؟!!
۲۵ . چرا منصور هاشمی خراسانی تنها از نظام ایران انتقاد کرده و از سایر حکومتهای منطقه و از حکومتهای غربی انتقاد نکرده است؟
این ادّعا کذب محض است؛ چراکه علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، از همهی حکومتها انتقاد کرده و انتقادش از حکومتهای غربی و برخی حکومتهای منطقه، به مراتب شدیدتر است؛ چنانکه به عنوان نمونه، دربارهی حکومت سعودی فرموده است: «گروهی از دشمنان اسلام، منافقانی هستند که مسلمان شمرده میشوند، در حالی که به آنچه خداوند بر پیامبرش نازل کرده است، کافرند و برای نابودی اسلام و استیلاء کفر بر جهان، با کافران همکاری میکنند... بدون شک، در رأس آنان، حاکمان سعودی هستند که آشکارا دست در دست دشمنان اسلام دارند و در دو جبههی سیاسی و فرهنگی، برای نابودی اسلام کوشش میکنند»[۳۰] و دربارهی کافران غربی فرموده است: «بیشتر کافران خصوصاً در سرزمینهای غربی، به سبب دور ماندن از مراکز تمدّن، از لحاظ فرهنگی در وضعیّتی نزدیک به توحّش قرار دارند و از حیث انسانی، رشد کافی نکردهاند... تا جایی که امروز فرهنگ حاکم بر جهان کفر، خصوصاً در اروپا و آمریکای شمالی، نمونهی کاملی از یک بربریّت نوین است که بر پایهی غرایز افسارگسیختهی حیوانی و در تضاد با قوانین فطری و انسانی شکل گرفته و با فرهنگ وحشی برخی قبایل بدوی، قابل مقایسه است»[۳۱].
۲۶ . آیا منصور هاشمی خراسانی، مخالف ولایت فقیه است؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، ثبوت ولایت معصوم برای غیر معصوم را عقلاً محال میداند؛ زیرا اثبات اختیارات معصوم برای کسی که معصوم نیست و خواسته یا ناخواسته به خطا و لغزش دچار میشود، قبیح است و به تناقض در امر خداوند میانجامد. این سخن حقّی است که تنها علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی آن را بیان نکرده است، بلکه بسیاری از عالمان بزرگ و مشهور شیعه نیز آن را بیان کردهاند و با این وصف، دشمنی با علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی به خاطر آن، وجهی ندارد.[۳۲]
۲۷ . آیا منصور هاشمی خراسانی، مخالف علما و مراجع تقلید است؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، خود یکی از علما است و تبعاً نمیتواند مخالف علما باشد. او صرفاً با علمای فاسد مخالف است که وابسته و سرسپردهی حاکمانند و برای برخورداری از حمایتهای مالی آنان، چشم خود را به روی ظلمشان بستهاند و بر ضد مردم مظلوم و عالمان مستقلّی که به انتقاد از ظلم میپردازند سخن میگویند. همچنین، او با تقلید کورکورانه از علما به معنای تقلید از آنان بدون اطلاع از دلایلشان مخالف است؛ چراکه این کار، بر خلاف آموزههای اسلام است و بیخ علم و تحقیق را میخشکاند.[۳۳]
۲۸ . چرا هیچ یک از علمای معروف، منصور هاشمی خراسانی را تأیید نکرده است؟
علمای معروف، معصوم نیستند و از این رو، تأیید یا عدم تأییدشان دلیل محسوب نمیشود؛ خصوصاً هرگاه تحت نظارت و سیطرهی حاکمان ظالم باشند و در صورت تأیید کسی که مخالف آنان است، با مؤاخذه و آزار آنان مواجه شوند؛ چراکه در این صورت، ممکن است عدم تأییدشان، به دلیل ترس از آنان باشد.
۲۹ . آیا منصور هاشمی خراسانی، عدم حمایت از خودش را مانع ظهور امام مهدی علیه السلام دانسته است؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، عدم حمایت از خودش را مانع ظهور امام مهدی علیه السلام ندانسته، بلکه عدم حمایت از دعوتش را مانع ظهور امام مهدی علیه السلام دانسته؛ چراکه دعوتش به سوی امام مهدی علیه السلام است و طبیعتاً عدم حمایت از دعوت به سوی امام مهدی علیه السلام، ظهور امام مهدی علیه السلام را به تأخیر میاندازد؛ همچنانکه هر گناه و کار نادرست دیگری به اندازهی خود، ظهور آن حضرت را به تأخیر میاندازد.
۳۰ . آیا منصور هاشمی خراسانی، از مردم میخواهد که مال و سلاح کافی به او بدهند تا امام مهدی علیه السلام ظهور کند؟!
این سوء ظن و تهمتی نارواست که از گناهان بزرگ محسوب میشود. علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، هیچ گاه از کسی برای خود مال و سلاح طلب نکرده است. او از مردم خواسته است که به جای فراهم کردن مال و سلاح برای ظالمان، برای امام مهدی علیه السلام مال و سلاح فراهم کنند تا او بتواند قیام و حکومت کند؛ چراکه قیام و حکومت او، مانند قیام و حکومت هر شخص دیگری، بدون مال و سلاح کافی عملی نیست. این صرفاً بیانِ یک حکم عقلی و شرعی است؛ مانند بیانِ حکم خمس و زکات توسّط عالمان که از آن برداشت نمیشود آنان خمس و زکات را برای خود میخواهند!
۳۱ . آیا منصور هاشمی خراسانی، طرفدار آنارشیسم است؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، طرفدار آنارشیسم نیست؛ زیرا آنارشیسم به معنای خواستن جامعهای بدون حاکم است، در حالی که علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، حاکم را برای جامعه ضروری میداند و صرفاً معتقد است که خداوند حاکم مناسب برای جامعه را انتخاب و معرّفی کرده و وظیفهی مردم این است که او را بشناسند و به حکومت برسانند و او در زمان ما، امام مهدی علیه السلام است که وجود دارد و در میان مردم زندگی میکند و به محض مطالبه و حمایت کافی آنان، ظهور میکند و حکومت را به دست میگیرد و با این وصف، نیازی به حکومتی دیگر نیست تا بهانه و دستاویزی برای طالبان قدرت باشد.[۳۴]
۳۲ . آیا منصور هاشمی خراسانی، حرف انجمن حجّتیّه را تکرار میکند؟
علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، حرف انجمن حجّتیّه را تکرار نمیکند. حرف انجمن حجّتیّه، لزوم صبر بر حکومتهای فعلی و خودداری از مبارزه با آنان و رها کردن مردم به حال خود است، تا هنگامی که جهان از ظلم پر شود و امام مهدی علیه السلام ظهور کند، در حالی که حرف علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، لزوم مبارزه با حکومتهای فعلی و تلاش برای اصلاح و تربیت مردم است، تا هنگامی که شماری شایسته و کافی برای حمایت از امام مهدی علیه السلام گرد آیند و زمینه برای ظهور آن حضرت فراهم شود. بنابراین، حرف علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، دقیقاً بر خلاف حرف انجمن حجّتیّه است.[۳۵]
۳۳ . آیا منصور هاشمی خراسانی، هیچ حرف جدیدی ندارد؟
اگر منظور از «حرف جدید»، حرفی است که خدا، پیامبر و اهل بیت نزده باشند، قطعاً علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی حرف جدیدی ندارد؛ چراکه او صرفاً حرفهای آنها را یادآوری کرده است، ولی اگر منظور از «حرف جدید»، حرفی است که در قرنهای اخیر فراموش شده باشد، قطعاً علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی حرفهای جدید بسیاری دارد که در کتابها، نامهها، گفتارها و درسهای او نمایان است و طبعاً باید مراجعه و مطالعه کرد تا از آنها آگاهی یافت.[۳۶]
اینها مهمترین و رایجترین شبهات موجود دربارهی علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی است که پاسخ داده شد، تا هر کس در هر جا و به هر صورت تحت تأثیر آنها قرار گرفته و دچار اشتباه و قضاوتی نادرست دربارهی این عالم بزرگوار شده است، آگاه شود و اصلاح کند و تا حدّ توان، ذهن دیگران را نیز روشن گرداند، باشد که حقّی ضایع نگردد و دروغی انتشار نیابد.
﴿وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى﴾