همه تشنه، آبهامان در زمین فرو رفته، اما عدّهای بر سر کوزهای شکسته میجنگند و در این میان تنها شیطان را از خون یکدیگر سیراب میکنند!
چه اندازه جاهلانه است که عدّهای از سبّ و لعن مردگان، زنده شدن حقّ زندگان را انتظار میبرند! اگر قرار بر گرفتن حقّی باشد، گرفتن حقّ امام مظلومِ حاضر ضروریتر، سزاوارتر و عقلانیتر است تا گرفتن حقّ امام گذشته و لعن غاصبان حقّش! از این دسته باید پرسید که آیا غرض از لعن گذشتگان، تخلیهی عقدههای منحطّ شخصی و دمیدن در آتش اختلافات فرقهای و مذهبی است یا جدا کردن صف خود از صف ظالمان کنونی و یاری جبههی خلیفهی حیّ الهی؟!
عَجَب از مردمی است که در زمانِ غصبِ خلافت مهدی زندگی میکنند و به آن اعتنایی ندارند و در عمل کاری برای حلّش نمیکنند، اما در تاریخ گیر کردهاند و هنوز اندر خم کوچهی غصب حقّ امامان پیشین باقی ماندهاند!
مانند کوفیانی که ادّعای حبّ علی و تشیّعشان، گوش فلک را کر کرده بود، اما هرگز امام حاضر خویش را یاری نکردند و همواره او را خوار ساختند. تشیّع کوفی، تشیّعی است که تنها در زبان است و خود را در نعره زدن به هنگام آسایش نشان میدهد، اما وقتی نوبت به جهاد در راه خدا و کربلایی شدن میرسد، همان نعرهزنان و لعنکنندگان، موشهایی در سوراخ میشوند و در دخمهی خانهها پشت زنان خویش پنهان میگردند و یا بدتر اینکه به صف دشمن غدّار میپیوندند!
گروهی از اینان چنان در تخیّلات و اوهام خود غوطهورند که گویی میخواهند با ماشین زمان به گذشته بازگردند و حقّ اهل بیت را از گذشتگان پس بگیرند! در حالی که امروز با اهل بیت زمان خود همان کاری را میکنند که کوفیان با علی و اولاد علی در زمان خود کردند. پس آشکار است که اینها خود را فریب میدهند و نسبتی با اهل بیت ندارند.
ای مسلمانان توهّمزده که بر طبل ایمان مینوازید، در حالی که بهرهای از آن ندارید! هوشیار شوید و بیدار! خداوند از شما در مورد امام زمانتان خواهد پرسید که چرا برای احقاق حقّش کاری نکردید؛ همچنانکه از کسانی که در دوران ائمهی اهل بیت بودند نیز در مورد امام زمانشان خواهد پرسید. پس آیا غصب حقّ امامان گذشته را میبینید و غصب حقّ امام حاضر را نمیبینید؟! یا از این هم بدتر، گذشتگان را به اتّهام غصب حقّ امامان پیشین لعن میکنید و خودتان حقّ امام کنونی را غصب میکنید؟! آیا با این شیوه، میخواهید خود را بفریبید یا خدا را؟!
خداوند حکیم تکلیف ما و شما در مورد گذشتگان را تعیین کرده، آنجا که در کتابش فرموده است: ﴿تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾[۱]؛ «آنان گروهی بودند که در گذشتند، برای آنان چیزی است که کسب کردند و برای شما چیزی است که کسب کردید و شما از کاری که آنان میکردند بازخواست نمیشوید». پس بهانهی دیگری برای شما باقی نمیماند.
امروز کسانی در جای امام مهدی نشستهاند که خود را به دروغ، منصوب از جانب خداوند به ولایت امر مسلمانان میشمارند، در حالی که صحابه در دوران بعد از رسول خدا هرگز چنین ادّعایی در مورد خود نداشتند، بلکه به دلیل غفلت یا سهو یا نسیان حکومت را به جای اهل بیت پیامبر در دست گرفتند، بیآنکه خود را گماشتهی الهی و صاحب ولایت مطلقهی الهیه بدانند. پس چه شده است که عدّهای شیعهنمای متعصّب، مدّعیان ولایت امر و نیابت عامّه را که حلال را حرام و حرام را حلال میکنند و به این ترتیب، مِن دون الله پرستش میشوند را رها کردهاند و در عوض به تاریخ آویزان شدهاند؟!
اینان با این بیاعتنایی و سکوتشان و با این حجم از سفاهت و بیبصیرتی در ظاهر نبودن خلیفهی خداوند حضرت مهدی شریک و مقصّر هستند. اینها هستند که امروز به جای روشنگری در مورد مهدی و ضرورت زمینهسازی برای او، راهش را با این دست اختلافافکنیهای احمقانه و بیحاصل میگیرند و اتّحاد و همبستگی امّت را مخدوش میکنند.
اینان خود، غاصب حقّ مهدی و خائن به او هستند، حال چگونه ولیّ دم اهل بیت شدهاند و میخواهند حقّ آنان را از تاریخ بستانند؟! مثَل اینان، مثَل کسی است که خودش حدّی از حدود الهی را بر ذمّه دارد، اما با این حال میخواهد حدّ خدا را بر دیگران اجرا کند!
اگر از اینان بپرسید: شما که این قدر آتشین و پر حرارت هستید، چرا این حرارت را در قبال حکومت طاغوت امروز و غاصبان حقّ مهدی إعمال نمیکنید؟ خواهند گفت: مصلحت نیست، تقیّه میکنیم! آیا این دورویی و فریبکاری نیست که سکوت بر ظلمِ آشکار امروز را به خاطر حفظ جانتان مصلحت میشمارید، اما فریاد بر خطایِ دیروز را که خطری برایتان ندارد واجب میدانید؟! پس معلوم میشود شما صرفاً به فکر مصالح خود هستید نه مصالح دین خدا!
شما مثل کسی هستید که میخواهد به زور به مردهای آب بدهد، در حالی که طفلی در کنارش از عطش میسوزد و دست و پا میزند!
شما صرفاً میخواهید با استفاده از نام ائمّهی گذشته و ادّعای دفاع از حقّ آنان، تظاهر به ایمان کنید و به زعم خودتان خدا را هم فریب دهید و بدون اینکه در دنیا کاری برای امام حاضر کرده باشید از تاریخ کاسبی نمایید! شما جاهلانه تصوّر میکنید اگر مدّعی حبّ علی و آل علی شدید و صحابهی رسول خدا و همسران آن حضرت را لعن کردید و سب نمودید، با بلیط یک طرفه به بهشت خواهید رفت، در حالی که سخت در گمراهی و جهالت آشکار هستید.
پناه میبرم به خدا از زمانی که مُهر بر قلبها میزند و گمراهی را برای اهلش مینویسد....
آری، ای برادران و خواهران مسلمان!
این گونه میشود که مهدی، امام غریب ما در خانهی جهل دوستان جاهلش زندانی میشود؛ همان جهلی که عالم عالی مقام و معلّم فرزانهی ما حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی آن را امّ الفساد و بزرگترین مانع شناخت حق دانسته و با آن جانانه به ستیز برخاسته و همان دوستان جاهلی که آن جناب آنان را بزرگترین دشمنان مهدی شمرده و دربارهیشان فرموده است: «أَلا وَاللّهِ لَقَدْ أَمْسَى وَ ما أَحَدٌ أَعْدَى لَهُ مِمَّنْ يَنْتَحِلُ مَوَدَّتَهُ»؛ «آگاه باش که به خدا سوگند (مهدی) شام کرده است در حالی که احدی با او دشمنتر از کسانی نیست که خود را دوستدار او میشمارند»! به همین خاطر، این عالم صادق و وفادار به مهدی، جهاد کبیری را علیه موانع شناخت از جمله جهل، تقلید، تعصّب، تکبّر، خرافهگرایی و ... آغاز فرموده است و تردیدی نیست که هر کس وفادار به اسلام و ارزشهای انسانی است و عقل را چراغ راه خود قرار داده است به ایشان میپیوندد و همسفر ایشان در این مسیر مقدّس میشود. این حرکت بزرگ و نهضت انقلابی، به سوی مهدی در حال حرکت است و با ایجاد ائتلاف میان مسلمانان و فرا خواندن آنان برای اتّحاد در زیر پرچم خلیفهی خداوند، زمینه را برای حکومت مهدی و بسط ید او فراهم میکند، اگرچه کافران و منافقان شرور خوش نداشته باشند.