سه سال پیش از این، همزمان با عید سعید قربان، کتاب وزین و انقلابی «بازگشت به اسلام» نوشتهی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی، در تیراژی گسترده و اقدامی سنجیده، هوشمندانه و غافلگیر کننده، برای جمع کثیری از رجال سیاسی، شخصیتهای علمی، فرهیختگان حوزوی، نخبگان دانشگاهی، اصحاب رسانه و مطبوعات و بسیاری از متنفّذین و مشاهیر در ایران ارسال شد و به یکباره موج بلندی از توجّهات عمومی را نسبت به این کتاب شریف و نهضت اصیل و ریشهدار، برانگیخت؛ موجی که نه تنها هنوز با همان نیروی محرّکهی ابتدایی در حال حرکت است، بلکه به صورت فزاینده هر چه میگذرد -به لطف الهی- بر ارتفاع و گسترهی آن افزوده میشود. این در حالی است که مسؤولان و ضابطان قضایی و امنیتی در ایران، سراسیمه از این رخداد غیر منتظره و خشمگین از غفلت و بیخبری خویش، به جای آنکه این رویداد مبارک فرهنگی را با صبر، خویشتنداری و سعهی صدر کافی تحلیل کنند و تفاوت آشکار این گفتمان علمی و اسلامی با جریانهای انحرافی و آسیبزای رایج را درک نمایند، مثل همیشه در ابتدای امر، چشم بسته و عجولانه و با رویکردی به شدّت بدبینانه و امنیّتی، گزینهی تقابل و سرکوب را روی میز نهادند و گمان کردند میتوانند این خیزش نیرومند که مبتنی بر عقلانیت اسلامی است و از روی بصیرت به راه افتاده است را با چماق پوسیدهی فیلترینگ کنترل نمایند؛ مانند فرد سادهلوحی که گمان میکند با آفتابه مسی بیت الخلای خانهاش، میتواند جلوی سیلی عظیم و بنیانکن را بگیرد!
آنها با چنین رویکرد غلط و نامتناسبی، شروع به سمپاشیهای ناجوانمردانه، تبلیغات موازی فریبکارانه، خرابکاریهای مجازی، مسدود کردن صفحات و وبلاگهای طرفداران، اهانت به حضرت علامه و تخریب وجههی ایشان و انواع دروغسازی و لجنپراکنی کردند و خلاصه هر روش کثیف و نامشروعی که یاد داشتند را -به اصطلاح- رو کردند؛ به این امید واهی که این حرکت اصلاحی و ریشهدار را در نطفه خفه کنند و با هجمههای تبلیغاتی، اتّهامزنیهای نخنما و سخنپراکنیهای خویش، مردم را از گرد آن پراکنده سازند، در حالی که نه تنها موفّق به چنین کاری نشدند، بلکه با ایجاد هیاهو و ماجراجوییهای کودکانه و سؤالبرانگیز و یا طرح اتّهامات مضحک و اظهارات بیپایه در مورد این عالم وارسته و فرزانه، کنجکاوی بیشتری برای ذهنهای پرسشگر ایجاد کردند و ناخواسته بستری مساعد برای تحقیق منصفانه و همهجانبه در مورد گفتمان ایشان را فراهم ساختند؛ تا جایی که -حسب اطّلاع نگارنده- بسیاری از کسانی که امروز با نهضت «بازگشت به اسلام» همراه شدهاند، کسانی هستند که نخستین بار ندای «بازگشت به اسلام» را از زبان معاندان و مخالفان آن شنیدهاند یا چه بسا خود از زمرهی آنان بودهاند، اما پس از اندکی تأمّل و تحقیق منصفانه و کنار گذاشتن تعصّب و لجاجت و گذشتن از سدّ اکاذیب و القائات بدخواهان، به حقّانیت این نهضت اسلامی پی بردهاند و در برابر طهارت و اعتدال آن سر تسلیم فرود آوردهاند. این در جای خود نکتهی نغز و قابل تأمّلی است که حقیقت با عداوت دشمنانش آشکارتر میشود و هر چه بیشتر مورد حملهی اهل باطل قرار میگیرد، جمال و نورانیّت خود را بیشتر نشان میدهد!
اما چندی پیش خبر مسرّتبخش و نوید مبارک راهاندازی پایگاه اطّلاعرسانی دفتر علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی به زبان انگلیسی و نیز انتشار ترجمهی انگلیسی کتاب ارزشمند «بازگشت به اسلام» و توزیع و نشر آن در کشورهای مختلف را شنیدیم؛ خبری که آب سردی بر آتش همهی شرارتهای رذیلانه و تقلّاهای مذبوحانهی جنود شیطان شمرده میشود و همهی نقشههای شوم و نیّات پلید آنان برای کتمان، سرکوب، بایکوت و تحریف این نهضت اسلامی را منتفی میسازد؛ چراکه وقتی پیام نجاتبخش و جریانساز این نهضت انقلابی به صورت جهانی و فراگیر مطرح شود و همهی مسلمانان جهان را با زبانی بین المللی مخاطب قرار دهد، دیگر فیلترینگ آن در جغرافیای محدود ایران، کأن لم یکن است و به اندازهی پشیزی اهمّیت ندارد. این بدون شک مصداق سخن خداوند است که فرموده است: ﴿يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾[۱]؛ «میخواهند نور خداوند را با دهانهای خود خاموش کنند، در حالی که خداوند کامل کنندهی نور خود است، اگرچه کافران کراهت داشته باشند»!
اما نکتهی ظریفی که در پایان باید به آن اشاره کرد و جنبهی دیگری از این اشتباه محاسباتی دشمنان حق یا به تعبیر دقیقتر «حکمت خفیّهی الهی» را نشان میدهد، آن است که اگر شیطنتها، مسدودسازیها، سرکوبها، اقدامات موذیانه و خرابکارانهی ایران و تلاش بیوقفهی پیاده نظام و بندگان حکومت طاغوت، برای بایکوت و تحریم پیام این گفتمان اسلامی نمیبود، چه بسا بعد از این مدّت کوتاه، چنین توفیقی برای دفتر حضرت علامه حاصل نمیشد که کتاب گرانسنگ «بازگشت به اسلام» را به زبان انگلیسی ترجمه و به صورت گسترده در جهان منتشر و توزیع نماید و نیز پایگاه اطّلاعرسانی دفتر حضرت علامه که پایگاهی برای علمآموزی و شناخت اسلام اصیل و کسب معرفت از بارگاه قرآن و سنّت و عقل است را به زبان انگلیسی راهاندازی و فعّال کند. با این وصف، میتوان گفت که مکر مسؤولان سیاسی و امنیّتی ایران برای سرکوب و بایکوت این نهضت پاک اسلامی، بنا بر قاعدهی ﴿وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ﴾[۲]؛ «مکر بد جز به اهلش باز نمیگردد»، به خودشان برگشت؛ چراکه آنان با این واکنش عجولانه و نابخردانه، موجب شدند عزمی راسخ و انگیزهای قوی برای معرّفی این نهضت پاک اسلامی به جهانیان و عبور از مرزهای بایکوت و اختناق شکل بگیرد و هر چه زودتر این پیام نورانی از دسترس تحریف و تضییع اعوان و انصار این حکومت مستبد، بیاخلاق و بیبصیرت خارج شود و به گوش مسلمانان در اقصی نقاط جهان برسد.
اینجاست که آن مثل معروف مصداق پیدا میکند که گفتهاند: «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد»!