یک شنبه ۳۰ شهریور (سنبله) ۱۴۰۴ هجری شمسی برابر با ۲۸ ربیع الأوّل ۱۴۴۷ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ آیاتی از قرآن در این باره؛ آیه‌ی ۱۳. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: آیا قضاء حاجت به سمت قبله حرام است؟ من در کار ساخت و ساز هستم و گاهی چاره‌ای نمی‌بینم جز اینکه در ساخت مستراح جهت آن را مراعات نکنم. تکلیف چیست؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. گفتار جدید: چهار گفتار از آن جناب در بیان اینکه علم حروف و حساب جمّل، اعتباری ندارد، بلکه کهانت محسوب می‌شود. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نکته‌ی جدید: شعر «افتاده یوغ ستم بر گردن جهان...» سروده‌ی «مهدی رضوی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. نقد جدید: حضرت علامه در نامه‌ی شماره‌ی ۶ فرموده‌اند: «هر چیزی غیر خدا که شما را به خود مشغول کند، شیطان است». می‌خواستم منظور ایشان از این جمله را بدانم. مثلاً اگر درگیر شغلی بودیم برای امرار معاش خود و خانواده باز هم شیطان است؟ برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading

«ای کسانی که ایمان آوردید! در حالی که مست هستید به نماز نزدیک نشوید تا آنکه بدانید چه می‌گویید و نه در حالی که جنب هستید مگر برای عبور از راهی تا آنکه غسل کنید» و انجام وضو پیش از بر پا داشتن آن واجب است و آن عبارت از شستن روی و دست‌ها تا آرنج و مسح کردن سر و پاها تا دو برآمدگی است؛ چنانکه خداوند به آن امر کرده و فرموده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ﴾[۱]؛ «ای کسانی که ایمان آوردید! چون به نماز برخاستید روی‌ها و دست‌های خود را تا آرنج‌ها بشویید و بر سرها و پاهاتان را تا دو برآمدگی مسح کنید»؛ هر چند بیشتر مسلمانان به سبب چند روایت ظنّی، شستن پاها را در آن مانند شستن روی‌ها و دست‌ها واجب می‌دانند، ولی مخالفت این کار با ظاهر قرآن پوشیده نیست؛ چراکه ظاهر قرآن، چه ﴿أَرْجُلَكُمْ﴾ در آن منصوب خوانده شود و چه مجرور، به روشنی بر مسح پاها دلالت دارد، جز اینکه ﴿أَرْجُلَكُمْ﴾ در آن اگر منصوب خوانده شود، به ﴿وَامْسَحُوا﴾ باز می‌گردد و بر مسح همه‌ی پاها تا دو برآمدگی دلالت دارد و اگر مجرور خوانده شود، به ﴿بِرُءُوسِكُمْ﴾ باز می‌گردد و بر مسح جزئی از پاها تا دو برآمدگی دلالت دارد و در هیچ صورتی، به ﴿فَاغْسِلُوا﴾ باز نمی‌گردد؛ چراکه بازگشتش به آن در هر صورت، بر خلاف ظاهر و فصاحت است و جز در صورت وجود ضرورت، جایز نیست، در حالی که ضرورتی برای آن جز تطبیق قرآن بر مذهب مشهور وجود ندارد و روشن است که تطبیق قرآن بر مذهب مشهور، تحکّم است و صحیح، تطبیق مذهب مشهور بر قرآن است؛ چنانکه بسیاری از صحابه و تابعانشان بر این حقیقت پای فشرده‌اند[۲] و اهل بیت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با وجود طهارت‌شان از هر رجس و عدم افتراق‌شان از قرآن، بر آن اجماع داشته‌اند[۳]

↑[۱] . المائدة/ ۶
↑[۲] . به عنوان نمونه، نگاه کن به: عبد الرزاق، المصنّف، ج۱، ص۱۸ و ۱۹؛ ابن ابی شیبه، المصنّف، ج۱، ص۳۰؛ طبری، جامع البیان، ج۶، ص۱۷۵ و ۱۷۶؛ نحاس، معاني القرآن، ج۲، ص۲۷۳؛ طبرانی، مسند الشامیین، ج۴، ص۲۵؛ ابن شاهین، ناسخ الحدیث ومنسوخه، ص۲۱۹؛ دارقطنی، السنن، ج۱، ص۱۰؛ بیهقی، أحکام القرآن للشافعي، ج۱، ص۵۰؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج۶، ص۹۲.
↑[۳] . قول اصح از علی و قول واحد از ابو جعفر باقر و فرزندش جعفر بن محمّد صادق و سایر اهل بیت، وجوب مسح است؛ همچنانکه از سایر بنی هاشم مانند ابن عباس نیز همین قول نقل شده، در حالی که قول بنی امیّه و کسانی چون حجّاج بن یوسف ثقفی، وجوب غَسل است. برای آگاهی در این باره، نگاه کن به: ابن ابی شیبه، المصنّف، ج۱، ص۳۰ و ۲۰۸؛ احمد بن حنبل، المسند، ج۱، ص۹۵، ۱۱۴، ۱۱۶ و ۱۲۴؛ نسائی، السنن الکبری، ج۱، ص۹۰؛ ابو یعلی، المسند، ج۱، ص۲۸۷؛ طبری، جامع البیان، ج۶، ص۱۷۵؛ نحاس، معاني القرآن، ج۲، ص۲۷۳؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۲۷.