شنبه ۸ اردیبهشت (ثور) ۱۴۰۳ هجری شمسی برابر با ۱۸ شوال ۱۴۴۵ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 نکته‌ی جدید: نکته‌ی «عید منتظران» نوشته‌ی «حسنا منتظر المهدی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: لطفاً بفرمایید که «ترس از خداوند» به چه دلیل است؟ آیا ترس از ذات اوست یا از صفات او؟ با توجّه به اینکه او عادل است و ظلم نمی‌کند و حکیم است و کار عبث نمی‌کند و به عبارتی بدون حکمت ضرری از او به کسی نمی‌رسد. پس چرا باید از او ترسید؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر در این باره؛ حدیث ۲۱. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. نقد جدید: حضرت علامه در نامه‌ی شماره‌ی ۶ فرموده‌اند: «هر چیزی غیر خدا که شما را به خود مشغول کند، شیطان است». می‌خواستم منظور ایشان از این جمله را بدانم. مثلاً اگر درگیر شغلی بودیم برای امرار معاش خود و خانواده باز هم شیطان است؟ برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. گفتار جدید: مناجاتی از آن جناب که در آن راه‌های موجود پیش روی مؤمنان را یاد می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading

و مذهب اهل حدیث، پس از آن رواج یافت که حکومت عباسی از زمان متوکّل برای محدّثان برجسته‌ای مانند أبو بکر بن أبی شیبه (د.۲۳۵ق)، مصعب بن عبد الله زبیری (د.۲۳۶ق)، عثمان بن أبی شیبه (د.۲۳۹ق)، ابراهیم بن عبد الله هروی (د.۲۴۴ق)، اسحاق بن أبی اسرائیل (د.۲۴۵ق) و دیگران، مزد و جائزه تعیین کرد و از آنان خواست که احادیث مورد رضایت آنان را روایت کنند[۱]. ناگفته پیداست که همه‌ی این مذاهب، قطع نظر از حسن نیّت و اجتهاد علمی پیشوایانشان، در اصل اعتقاد به مشروعیّت جریان اموی و عدم اعتنا به جریان هاشمی اشتراک دارند و همین علّت برخورداری آن‌ها از حمایت حاکمان ظالم در طول بیش از هزار سال گذشته بوده؛ حمایتی که توانسته است با استفاده از قهر و غلبه و تبلیغات گسترده، تصوّر انسداد باب اجتهاد و لزوم تقلید از یکی از مذاهب چهارگانه را در میان مسلمانان رواج دهد و به این ترتیب، از بازگشت هاشمیان به قدرت و پیدایش جریان‌های مستقلّ اسلامی، جلوگیری کند.

از اینجا دانسته می‌شود که بازگشت به اسلام اصیل و کامل، تنها پس از وانهادن مذاهب اموی و ترک اعتماد به راویان و عالمان وابسته به امویان و عبّاسیان ممکن است؛ کاری که البته جز برای خاشعان در برابر حق و کسانی که خداوند آنان را هدایت کرده، بسیار دشوار است؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ﴾[۲]؛ «و آن هرآینه بزرگ است مگر بر خاشعان» و فرموده است: ﴿وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ﴾[۳]؛ «و آن البته بزرگ آمد مگر بر کسانی که خداوند هدایت فرمود»!

۶ . انحطاط اخلاقی

یکی دیگر از اسباب عدم اقامه‌ی اسلام پس از رسول خدا ، کم‌رنگ شدن اخلاق اسلامی و غلبه‌ی رذائل نفسانی در میان مسلمانان پس از آن حضرت بود؛ چراکه بیشتر آنان پس از آن حضرت، بسیاری از آموزه‌های اخلاقی اسلام را از یاد بردند و به خصلت‌های جاهلی خود در گذشته بازگشتند؛ چنانکه خداوند در این باره به آنان هشدار داده و فرموده بود: ﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ ۚ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا ۗ وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ﴾[۴]؛ «و محمّد جز فرستاده‌ای که پیش از او فرستادگانی گذشتند نیست؛ آیا پس اگر او بمیرد یا کشته شود شما به پشت سر خود باز می‌گردید؟! در حالی که هر کس به پشت سر خود بازگردد هرگز به خداوند زیانی نمی‌رساند و خداوند شکرگزاران را پاداش خواهد داد»!

↑[۱] . نگاه کن به: خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۶۸؛ ابن جوزی، المنتظم، ج۱۱، ص۲۰۷؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۱۷، ص۱۳؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ص۳۷۳.
↑[۲] . البقرة/ ۴۵
↑[۳] . البقرة/ ۱۴۳
↑[۴] . آل عمران/ ۱۴۴