جمعه ۷ اردیبهشت (ثور) ۱۴۰۳ هجری شمسی برابر با ۱۷ شوال ۱۴۴۵ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 نکته‌ی جدید: نکته‌ی «عید منتظران» نوشته‌ی «حسنا منتظر المهدی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: لطفاً بفرمایید که «ترس از خداوند» به چه دلیل است؟ آیا ترس از ذات اوست یا از صفات او؟ با توجّه به اینکه او عادل است و ظلم نمی‌کند و حکیم است و کار عبث نمی‌کند و به عبارتی بدون حکمت ضرری از او به کسی نمی‌رسد. پس چرا باید از او ترسید؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر در این باره؛ حدیث ۲۱. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. نقد جدید: حضرت علامه در نامه‌ی شماره‌ی ۶ فرموده‌اند: «هر چیزی غیر خدا که شما را به خود مشغول کند، شیطان است». می‌خواستم منظور ایشان از این جمله را بدانم. مثلاً اگر درگیر شغلی بودیم برای امرار معاش خود و خانواده باز هم شیطان است؟ برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. گفتار جدید: مناجاتی از آن جناب که در آن راه‌های موجود پیش روی مؤمنان را یاد می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading

زیرا عقل، نیرویی خدادادی برای درکی صحیح از مفاهیم و مصادیق آن‌هاست که میان همه‌ی انسان‌ها مشترک است و اختصاصی به فیلسوفان ندارد، در حالی که فلسفه علمی خاص مانند سایر علوم انسانی است که در یونان باستان پدید آمده و در زمان عباسیان به میان مسلمانان وارد شده و دوستداران و دشمنانی یافته است. روشن است که عقل، پیش از پیدایش فلسفه وجود داشته و فلسفه تنها دانشی جدید مبتنی بر عقل است؛ همچنانکه دانش‌های دیگری مانند حساب، هندسه و طب مبتنی بر عقل‌اند و هر یک در جهتی، عقل را به کار بسته‌اند. بنابراین، هر فیلسوفی عاقل است، ولی هر عاقلی فیلسوف نیست و آنچه معیار شناخت است، عقل است نه فلسفه. به عبارت دیگر، مراد از عقل، آنجا که معیار شناخت شمرده می‌شود، عقل نوعی عقلا است نه عقل شخصی فلاسفه و روشن است که تفکّر عقلایی با تفکّر فلسفی تفاوت دارد. از این رو، مخالفت با فلسفه نباید به مخالفت با عقل منجر شود؛ چراکه عقل مساوی با فلسفه نیست و التزام به آن با التزام به فلسفه ملازمه‌ای ندارد. هر چند عقل در موضوعاتی که اهمّیت خاصّی دارند، دقّت نظر خاصّی به خرج می‌دهد که به دقّت نظر فلسفی شبیه می‌شود، ولی نباید این دقّت نظر را روی آوردن به فلسفه به معنای مصطلح دانست؛ چراکه منشأ آن تنها بنای عقلا بر دقّت نظر بیشتر در موضوعات مهم‌تر است؛ چنانکه خداوند برای اثبات وحدانیت خود فرموده است: ﴿لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا﴾[۱]؛ «اگر در آسمان و زمین خدایانی جز الله بود، نابود می‌شدند» با این تقریر که خدایان متعدّد، منشأ تضاد بودند و تضاد، منشأ نابودی بود، در حالی که آسمان و زمین نابود نشده‌اند، پس در آن دو خدایانی جز الله نیست. روشن است که این یک دقّت نظر عقلی است و با این وصف، نمی‌توان آن را فلسفه شمرد؛ چراکه مسلماً خداوند یک فیلسوف نیست و کتاب او یک کتاب فلسفی شمرده نمی‌شود. بنابراین، دقّت نظرهای عقلی در موضوعات مهمّی مانند عقاید، حتی بنا بر عدم قبول فلسفه، ممکن و جایز است. همچنانکه من خود فلسفه را دوست نمی‌دارم؛ چراکه هر چند نتایج آن بعضاً صحیح است، شیوه‌ی آن متفاوت با شیوه‌ی عقلاست و بیش از آنکه به کار آنان آید، ذهنی و انتزاعی است. از این رو، من فلسفه را کاری غیر عقلایی می‌دانم؛ زیرا بنا بر تعریف من، فلسفه تفکّر درباره‌ی چیزهایی است که عقلا عادتاً درباره‌ی آن‌ها تفکّر نمی‌کنند، مانند اصالت وجود و ماهیّت و احکام جوهر و أعراض؛ وگرنه تفکّر درباره‌ی چیزهایی که عقلا عادتاً درباره‌ی آن‌ها تفکّر می‌کنند، هر چند با دقّت نظر عقلی باشد، فلسفه نیست، بل تعقّل نامیده می‌شود. بنابراین، آنچه فلسفه را از تعقّل جدا می‌کند، بیش از شیوه‌ی آن، موضوع آن است.

↑[۱] . الأنبیاء/ ۲۲