جمعه ۷ اردیبهشت (ثور) ۱۴۰۳ هجری شمسی برابر با ۱۷ شوال ۱۴۴۵ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 نکته‌ی جدید: نکته‌ی «عید منتظران» نوشته‌ی «حسنا منتظر المهدی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: لطفاً بفرمایید که «ترس از خداوند» به چه دلیل است؟ آیا ترس از ذات اوست یا از صفات او؟ با توجّه به اینکه او عادل است و ظلم نمی‌کند و حکیم است و کار عبث نمی‌کند و به عبارتی بدون حکمت ضرری از او به کسی نمی‌رسد. پس چرا باید از او ترسید؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر در این باره؛ حدیث ۲۱. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. نقد جدید: حضرت علامه در نامه‌ی شماره‌ی ۶ فرموده‌اند: «هر چیزی غیر خدا که شما را به خود مشغول کند، شیطان است». می‌خواستم منظور ایشان از این جمله را بدانم. مثلاً اگر درگیر شغلی بودیم برای امرار معاش خود و خانواده باز هم شیطان است؟ برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. گفتار جدید: مناجاتی از آن جناب که در آن راه‌های موجود پیش روی مؤمنان را یاد می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading

و روشن است که با این وصف، انحصار زکات به گندم و جو و خرما و کشمش و شتر و گاو و گوسفند، غرض خداوند از امر به پرداخت آن را حاصل نمی‌کند، بلکه چه بسا ناقض آن است. هر چند مراد از طلا و نقره در زمان و مکان پیامبر، همان دینار و درهم بود که پول رایج مسلمانان شمرده می‌شد و با این وصف، تعلّق زکات به آن، به معنای تعلّق زکات به پول رایج بود که معیاری ثابت برای سنجش ثروت شمرده می‌شد، ولی بسیاری از فقهای مسلمان، از آن چنین حکمی را استنباط نکرده‌اند و به تعلّق زکات به پول رایج فتوا نداده‌اند، بلکه طلا و نقره‌ی مسکوک را متعلّق آن شمرده‌اند، در حالی که در زمان و مکان فعلی، طلا و نقره‌ی مسکوک غالباً پول رایج نیست و به جای آن، پول‌های کاغذی و اعتباری رواج یافته است که متعلّق زکات شمرده نمی‌شود و این بر خلاف غرض خداوند از تشریع زکات، به تمرکز ثروت در بی‌نیازان و افزایش شکاف طبقاتی میان مسلمانان انجامیده است. از اینجا دانسته می‌شود که متعلّق زکات، اموالی مشخّص و غیر قابل تبدیل نیست، بل اموالی است که امام مسلمانان به پشتوانه‌ی انتصاب خود از جانب خداوند، متناسب با زمان و مکان مسلمانان تعیین می‌کند و تبعاً مجاز است برای اهل هر اقلیمی، زرع و حیوان و پولی که در آن رایج است را تعیین کند، تا غرض از تشریع زکات، به نحو احسن حاصل شود و ثروت، چرخه‌ای در میان بی‌نیازان نباشد.

آنچه مسلّم است این است که زکات به هر چیزی تعلّق بگیرد، برای هشت گروه از مسلمانان است؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ ۖ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾[۱]؛ «جز این نیست که صدقات برای فقیران و مسکینان و کارکنان بر آن و دلجویی شوندگان و در مورد بردگان و بده‌کاران و در راه خداوند و درراه‌ماندگان، به عنوان فریضه‌ای از جانب خداوند است و خداوند دانایی حکیم است» و بنا بر صلاح‌دید خلیفه‌ی خداوند در زمین، میان آنان قسمت می‌شود، اگرچه به برخی از آنان چیزی نرسد؛ چنانکه خداوند فرموده است: ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ ۝ وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ﴾[۲]؛ «و از آنان کسانی هستند که بر تو درباره‌ی صدقات خرده می‌گیرند، پس اگر از آن داده شوند خرسند می‌شوند و اگر از آن داده نشوند، آن‌گاه آنان به خشم می‌آیند، در حالی که اگر آنان به چیزی که خداوند و پیامبرش به آنان دادند خرسند می‌شدند و می‌گفتند خداوند برای ما بس است، به زودی خداوند و پیامبرش از فضل خود به ما می‌دهند، ما به سوی خداوند راغبیم»؛

↑[۱] . التّوبة/ ۶۰
↑[۲] . التّوبة/ ۵۸-۵۹