شنبه ۲۹ شهریور (سنبله) ۱۴۰۴ هجری شمسی برابر با ۲۷ ربیع الأوّل ۱۴۴۷ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ آیاتی از قرآن در این باره؛ آیه‌ی ۱۳. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: آیا قضاء حاجت به سمت قبله حرام است؟ من در کار ساخت و ساز هستم و گاهی چاره‌ای نمی‌بینم جز اینکه در ساخت مستراح جهت آن را مراعات نکنم. تکلیف چیست؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. گفتار جدید: چهار گفتار از آن جناب در بیان اینکه علم حروف و حساب جمّل، اعتباری ندارد، بلکه کهانت محسوب می‌شود. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نکته‌ی جدید: شعر «افتاده یوغ ستم بر گردن جهان...» سروده‌ی «مهدی رضوی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. نقد جدید: حضرت علامه در نامه‌ی شماره‌ی ۶ فرموده‌اند: «هر چیزی غیر خدا که شما را به خود مشغول کند، شیطان است». می‌خواستم منظور ایشان از این جمله را بدانم. مثلاً اگر درگیر شغلی بودیم برای امرار معاش خود و خانواده باز هم شیطان است؟ برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading

[انسان‌محوران]

شاید این «سفسطه»، نوعی از انسان‌محوری باشد که امروز نیز بر جهان کفر حاکم است؛ چراکه امروز، جهان کفر تحت تأثیر فیلسوفان ملحدی چون ماکیاولی (د.۱۵۲۷م) که میراث‌خواران سوفسطائیان بوده‌اند، ارزش‌های اخلاقی را تابع اهواء خود ساخته‌اند و تعاریف جدیدی از مفاهیم بنیادین ارائه داده‌اند که با تعاریف فطری و تاریخی آن‌ها متفاوت است. به عنوان نمونه، عدالت و آزادی در قاموس اینان معانی جدیدی یافته است که بیش از هر چیز مبتنی بر نسبیّت‌گرایی در جهان‌بینی آن‌هاست. از نظر آن‌ها، درست مانند سوفسطائیان، حق تابعی از نظر آن‌هاست و هر چیزی که با منافع آن‌ها سازگار باشد، خوب و هر چیزی که با منافع آن‌ها سازگار نباشد، بد است! روشن است که این انسان‌محوری، جنبشی در برابر خدامحوری است و کسانی که بنیان آن را گذاشته‌اند، به خداوند باور نداشته‌اند؛ چراکه در جهان‌بینی الهی، خداوند منشأ حق است و انسان تابع حق شمرده می‌شود، در حالی که در جهان‌بینی الحادی، انسان منشأ حق است و خداوند نقشی در آن ندارد. به بیان دیگر، اعتقاد به وحدانیّت حق، یک اعتقاد توحیدی است که از اعتقاد به وحدانیّت خداوند به حیث منشأ حق نشأت گرفته است، در حالی که اعتقاد به تعدّد حق، یک اعتقاد شرک‌آمیز است که از انکار وحدانیّت خداوند و اعتقاد به منشأهای متعدّد برای حق نشأت گرفته است.

[تصویب‌گرایان]

با این وصف، نباید از وجود این جریان در میان کافران متعجّب بود؛ چیزی که باید از آن تعجّب کرد، وجود این جریان در میان مسلمانان است؛ زیرا گروهی از مسلمانان در سده‌ی دوم و سوم هجری، تحت تأثیر برخی عوامل سیاسی در زمان حکم‌رانی امویان و با انگیزه‌ی تصویب اختلافات صحابه، این باور الحادی را به میراث گرفتند و باور یافتند که حق، تابع نظر مجتهد است و با تعدّد نظر او تعدّد می‌یابد! به زعم این گروه که «مصوّبه» نامیده شدند، هر چیزی که مجتهد آن را حق می‌داند، نزد خداوند هم حق است و هر چیزی که مجتهد آن را حق نمی‌داند، نزد خداوند هم حق نیست! بنابراین، مجتهد تابع نظر خداوند نیست، بلکه خداوند تابع نظر مجتهد است و حق را مطابق نظر او ایجاد می‌کند! شاید تصور شود که این نظریه‌ای شاذ و مهجور بوده است که گروهی کوچک از مسلمانان جاهل اظهار داشته‌اند، ولی واقعیت آن است که بیشتر اشاعره و بسیاری از معتزله همین نظریه را داشته‌اند و از کسانی چون ابو حنیفه (د.۱۵۰ق)، مالک (د.۱۷۹ق)، شافعی (د.۲۰۴ق) و ابن حنبل (د.۲۴۱ق) نیز در این گروه یاد شده است که البته قطعی نیست و مورد اختلاف است[۱].

↑[۱] . به عنوان نمونه، نگاه کن به: غزالی، المستصفی، ص۳۵۲؛ فخر الدین رازی، المحصول، ج۶، ص۳۴؛ آمدی، الإحکام في أصول الأحکام، ج۴، ص۱۸۴؛ زرکشی، البحر المحیط في أصول الفقه، ج۴، ص۵۳۵.