گفتار سیام
سفارشی از آن جناب برای یارانش، هنگامی که از شدّت هجمهها به او شکایت آوردند.
روزی گروهی از یاران آن جناب به محضرش رسیدند و از کثرت توهینها و تهمتها و آزارها شکایت آوردند، پس فرمود:
از چه چیزی شکایت میدارید؟! به شما نمیگویند مگر مانند چیزی را که به پیامبران خداوند گفتند. گفتند: دیوانهاند، گمراهند، دروغگویند، فریبکارند، فتنه میانگیزند، تفرقه میافکنند، برتری میجویند. پس به سبب چیزی که به آنان گفتند تردید نکردند و سست نشدند، تا آن گاه که نصرت خداوند به آنان رسید. پس صبر پیش گیرید و استقامت کنید و سفاهت سفیهان شما را نفرساید، هنگامی که شما را دشنام میدهند و بهتان میزنند؛ چراکه بر شما خشمگین نیستند مگر به سبب اینکه آنان را به سوی خداوند و خلیفهاش فرا میخوانید و آنان از خداوند و خلیفهاش دلزده و رویگردانند و به سبب اینکه آنان را از بدعتهایی که در دین نهادهاند باز میدارید و آنان به بدعتهایی که در دین نهادهاند دلخوش و شیفتهاند و به سبب اینکه بر رهبران نادان و ستمکارشان خرده میگیرید و آنان رهبران نادان و ستمکارشان را میپرستند و تعصّب میورزند و به سبب اینکه بازار عالمان دنیاخر و دینفروششان را کساد میکنید و آنان از عالمان دنیاخر و دینفروششان تقلید میکنند و خط میگیرند و به سبب اینکه زبان جز به حکمت نمیگشایید و آنان با این زبان ناآشنایند و تنها زبان زور یا شور را میفهمند!
زنهار! زنهار! برای فهماندن به آنان خونی نریزید و یاوهای نگویید؛ چراکه در دین إکراه و باطلی نیست.