شنبه ۸ اردیبهشت (ثور) ۱۴۰۳ هجری شمسی برابر با ۱۸ شوال ۱۴۴۵ هجری قمری
منصور هاشمی خراسانی
 نکته‌ی جدید: نکته‌ی «عید منتظران» نوشته‌ی «حسنا منتظر المهدی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. پرسش جدید: لطفاً بفرمایید که «ترس از خداوند» به چه دلیل است؟ آیا ترس از ذات اوست یا از صفات او؟ با توجّه به اینکه او عادل است و ظلم نمی‌کند و حکیم است و کار عبث نمی‌کند و به عبارتی بدون حکمت ضرری از او به کسی نمی‌رسد. پس چرا باید از او ترسید؟ برای مطالعه و دریافت پاسخ، اینجا را کلیک کنید. درس جدید: درس‌هایی از آن جناب درباره‌ی اینکه زمین از مردی عالم به همه‌ی دین که خداوند او را در آن خلیفه، امام و راهنمایی به امر خود قرار داده باشد، خالی نمی‌ماند؛ احادیث صحیحی از پیامبر در این باره؛ حدیث ۲۱. برای مطالعه‌ی آن، اینجا را کلیک کنید. نقد جدید: حضرت علامه در نامه‌ی شماره‌ی ۶ فرموده‌اند: «هر چیزی غیر خدا که شما را به خود مشغول کند، شیطان است». می‌خواستم منظور ایشان از این جمله را بدانم. مثلاً اگر درگیر شغلی بودیم برای امرار معاش خود و خانواده باز هم شیطان است؟ برای مطالعه و دریافت بررسی، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید. گفتار جدید: مناجاتی از آن جناب که در آن راه‌های موجود پیش روی مؤمنان را یاد می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. فیلم جدید: فیلم جدیدی با موضوع «تقلید و اجتهاد (۱)» منتشر شد. برای مشاهده و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. کتاب جدید: نسخه‌ی سوم کتاب ارزشمند «سبل السّلام؛ مجموعه‌ی نامه‌ها و گفتارهای فارسی حضرت علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی» منتشر شد. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. نامه‌ی جدید: فرازی از نامه‌ی آن جناب که در آن درباره‌ی شدّت گرفتن بلا هشدار می‌دهد و علّت آن و راه جلوگیری از آن را تبیین می‌کند. برای مطالعه و دریافت آن، اینجا را کلیک کنید. برای مطالعه‌ی مهم‌ترین مطالب پایگاه، به صفحه‌ی اصلی مراجعه کنید.
loading

گفتار پانزدهم

گفتاری از آن جناب در بیان ارزش حکمت و نکوهش کسانی که از آن بهره‌ای نمی‌برند.

روزی جناب منصور هاشمی خراسانی به همراه شماری از شاگردان خود به روستایی درآمد تا در آن نماز گزارد و استراحت کند. پس مردم پیرامون او گرد آمدند تا او را ببینند و شاید از او سخنی بشنوند. پس آن جناب چون دید که پیرامون او گرد آمده‌اند و او را تماشا می‌کنند، به میان آنان رفت و آنان را نوازش کرد و پندها داد و از باورهای نادرست و کارهای ناروا بر حذر داشت و به شناخت حق و یاری آن فرا خواند و از روی حکمت بسیار سخن‌ها گفت، ولی دیری نگذشت که آنان از پیرامون او پراکنده شدند و به سوی خانه‌های خود بازگشتند تا به کارهای روزمره‌ی خود برسند. پس آن جناب با یاران خود تنها ماند و از این رو، به سوی درختی رفت که در پای کوهی بود تا در سایه‌ی آن نماز گزارد؛ چراکه نماز را بسیار دوست می‌داشت و هرگاه فراغتی می‌یافت به نماز می‌ایستاد و می‌فرمود: «استراحت من در نماز است». پس چون فارغ شد، شاگردانش به او گفتند:

«ای استاد! ما سخنان تو با این مردم را شنیدیم. به خدا سوگند کلمات تو مانند کلمات پیامبران بود و مانند قطرات باران پاکی و طراوت می‌بخشید؛ چراکه با نیروی روح القدس تکلّم می‌کردی و چیزهایی می‌فرمودی که خداوند در دهانت می‌گذاشت، ولی با این همه، آنان را اصلاح نکرد و یک تن از آنان را به همراهی با تو وانداشت! این به راستی برای ما شگفت‌انگیز است!»

آن جناب فرمود:

«آیا از این به شگفت آمده‌اید؟! من برای شما خواهم گفت، هرگاه گوش خود را بگشایید تا بشنوید و هوش خود را به کار گیرید تا دریابید؛