گفتار پنجم
سفارشی از آن جناب برای یاران و پیروانش
یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت: شبی پیش از سفری، برای وداع با جناب منصور هاشمی خراسانی به نزد او رفتم و عرض کردم: «فدایت شوم، من را سفارش کن؛ چراکه عازم سفری هستم و شماری از یاران و پیروانت را خواهم دید». پس با مهربانی دست من را گرفت و فرمود:
«تو و سایر یاران و پیروانم را به ترس از خدا در پنهان و آشکار سفارش میکنم و همهی شما و هر کس که بعدها به شما ملحق میشود را به معروف امر میکنم و از منکر باز میدارم. واجبات خدا را انجام دهید، محرّمات او را ترک کنید و حدودش را نگاه دارید. با یکدیگر مهربان باشید و از کینه بپرهیزید. تواضع و ادب را زینت خود قرار دهید که فرزند آدم به چیزی زیباتر از آن دو زینت نیافته و از صبر و نماز نیرو بگیرید که بندهی خدا از چیزی بیشتر از آن دو نیرو نگرفته است. برای روز مکافات -که دیر یا زود خواهد آمد- تدبیری بنمایید و برای رسوایی آن چارهای بیندیشید. مرگ را به خاطر بسپارید که یاد مرگ سپری باز دارنده است و خدا را از یاد نبرید که یاد او دارویی شفا دهنده است. خُرد شما باید به کلانتان احترام کند و کلان شما باید بر خُردتان ترحّم نماید. با خوبان بنشینید و درآمیزید و از بدان بپرهیزید و بگریزید. بیخبران را خبر دهید و جاهلان را بیاموزید. گمراهان را راه نمایید و پرسندگان را پاسخ گویید. بر سفاهت سفیهان شکیب آورید و دندان بر دندان بفرسایید؛ هنگامی که شما را دشنام میدهند تا بیازارند و بهتان میزنند تا برنجانند؛ چراکه پیش از شما با پیامبران خداوند چنین کردند و بیش از شما با ما چنین میکنند.