گفتار نهم
گفتاری از آن جناب در وصف بهشت و اهل آن
یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت: در محضر آقایمان منصور هاشمی خراسانی بودیم، پس برای ما خطبهای خواند و در آن به وصف پرهیزکاران پرداخت و در ضمن آن فرمود:
«نمیبینید آنانی را که شبها از بیم مرگ نمیخوابند و از واهمهی آتش میگریند؟ باور آنان به آخرت چنان است که گویی آن را میبینند. اشتیاقشان به بهشت اشتیاق کسانی است که میان دشتهای سرسبز آن گام مینهند و در کنار جویباران زیبای آن مینشینند و در سایهی درختان پرمیوهاش که همواره برقرار است استراحت میکنند، در حالی که میدانند پس از مرگِ نخستین دیگر نخواهند مرد و در همسایگی خدا جاودان خواهند زیست. هر یک از آنان دل از دنیای دون گسسته و به سرای جاودانگی پیوسته است. وقتی به پیش روی خود مینگرند خانههایی را میبینند که به نور خدا بلندی یافته و پیرامون آن باغهایی است که تا چشم سود میدهد گسترده است؛ بهشتهایی که وسعت آنها چون وسعت آسمانِ پهناور بیکران و شگفتانگیز است. آنان در این هنگام به پشت سر خود که دنیای نازیباست برنمینگرند؛ زیرا آنچه در پیش روی خود میبینند آنان را از پشت سرشان مشغول ساخته است. خداوند جلّ جلاله پرده را از پیش چشمانشان برمیگیرد و آنچه را که برایشان مهیّا ساخته است نشانشان میدهد؛ پس آنان از شوق آن بیقرار میشوند و از بیم نارسیدنش خویشتندار میگردند. آنان در بهشت همسایهی پیامبران و همنشین صدّیقان و شهیدان و صالحان خواهند بود، پس اینان به دیدار آنان میروند و آنان به دیدار اینان میآیند و این از برترین نعمتهای بهشت است».