نویسنده‌ی پرسش: علی راضی تاریخ پرسش: ۱۳۹۴/۸/۳۰

۱ . آیا کشتن عناصر داعش بدون اذن شرعی جایز است؟

۲ . آیا انجام عملیات استشهادی جهت مقابله با عملیات انتحاری داعش جایز است؟

۳ . نظر علامه منصور هاشمی خراسانی در مورد حملات داعش به کشورهای غیر مسلمان نظیر فرانسه چیست؟

پاسخ به پرسش شماره: ۲ تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۳۹۴/۹/۲

پاسخ پرسش‌های شما به ترتیب زیر است:

۱ . کشتن هیچ کس بدون اذن شرعی جایز نیست و مراد از اذن شرعی، اذن خلیفه‌ی خداوند در زمین است. آری، در صورتی که ظالمی -خواه از داعش باشد و خواه از غیر داعش- به مِلک مسلمانی درآید تا جان یا ناموس او را بگیرد، برای او جایز است که وی را به هر نحو ممکن دفع کند و اگر خودش به تنهایی متمکّن از دفع وی نباشد، برای سایر مسلمانان جایز است که او را در این کار یاری کنند، ولی در صورتی که ظالمی بر ظالمی دیگر خروج کند تا حکومت او را براندازد و حکومت خود را جایگزین آن سازد، برای مسلمانان جایز نیست که یکی را بر دیگری یاری کنند، مگر آنکه حاکم ظالم، مسلمان و خروج کننده‌ی بر او غیر مسلمان باشد؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: إِذَا رَأَيْتُمْ جَبَّارَيْنِ يَقْتَتِلَانِ بِرَمْلٍ فَذَرُوهُمَا يَحْثُو أَحَدُهُمَا عَلَى الْـآخَرِ حَتَّى يَهْلِكَ الْأَعْجَزُ! قُلْتُ: أَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ أَحَدُهُمَا مِنَ الشِّيعَةِ وَالْـآخَرُ مِنَ السُّنَّةِ؟ قَالَ: ذَرُوهُمَا، قُلْتُ: أَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ أَحَدُهُمَا مُسْلِمًا وَالْـآخَرُ يَهُودِيًّا؟ قَالَ: إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَأَعِينُوا الْمُسْلِمَ، لِكَيْ لَا يَغْلِبَ عَلَيْكُمُ الْيَهُودِيُّ فَيَسُبَّ نَبِيَّكُمْ، وَيُحْرِقَ كِتَابَكُمْ، وَيَهْدِمَ مَسَاجِدَكُمْ»[۱]؛ «شنیدم منصور می‌فرماید: هرگاه دو جبّار را بر خاک دیدید که با هم می‌ستیزند، رهاشان کنید که یکی بر روی دیگری بریزد، تا آن گاه که هر کدام ناتوان‌تر است نابود شود! (یعنی دخالت نکنید.) گفتم: چه می‌گویی اگر یکی از آن دو شیعه و دیگری اهل سنّت بود؟ فرمود: رهاشان کنید، گفتم: چه می‌گویی اگر یکی از آن دو مسلمان و دیگری یهودی بود؟ فرمود: اگر این گونه بود مسلمان را یاری کنید تا یهودی بر شما چیره نشود که به پیامبرتان اهانت کند و کتابتان را آتش زند و مساجدتان را ویران نماید».

۲ . کشتن خود به همراه کشتن دشمن، عملی جاهلی و غیر اسلامی است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«سَأَلْتُ الْمَنْصُورَ عَنِ الْمُسْلِمِ يَحْمِلُ فِي جَيْبِهِ قُنْبُلَةً، فَيَرْمِي حَتَّى إِذَا نَفِدَتْ سِهَامُهُ وَقَرُبَ مِنْهُ الْكَافِرُ فَجَّرَهَا، فَقَتَلَهُ وَقَتَلَ نَفْسَهُ، قَالَ: هَذَا مِنْ عَمَلِ الْجَاهِلِيَّةِ، كَانَ إِذَا أُحِيطَ بِأَحَدِهِمْ فِي الْحَرْبِ يُنَادِي: اقْتُلُونِي وَفُلَانًا، فَيَقْتُلُهُ وَيَقْتُلُ نَفْسَهُ! فَمَكَثَ هُنَيَّةً ثُمَّ قَالَ: مَا أَلْفٌ مِنَ الْكُفَّارِ بِرَجُلٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ، فَلَا تَفْعَلُوا»[۲]؛ «از منصور درباره‌ی مسلمانی پرسیدم که در گریبان خود بمبی حمل می‌کند، پس تیر می‌اندازد تا آن گاه که تیرهایش به پایان می‌رسد و کافر به او نزدیک می‌شود، پس بمب را منفجر می‌کند و او را می‌کشد و خود را نیز (با او) می‌کشد، فرمود: این از اعمال جاهلیّت است، هنگامی که به یکی از آنان در جنگ احاطه می‌شد آواز می‌داد: من را با فلانی بکشید، پس او و خود را با هم می‌کشت! در این هنگام کمی درنگ کرد و سپس فرمود: هزار تن از کافران به یک تن از مسلمانان نمی‌ارزد، پس این کار را نکنید».

۳ . ابتداء به جهاد جز با اذن خلیفه‌ی خداوند در زمین جایز نیست.

↑[۱] . گفتار ۵۲، فقره‌ی ۲
↑[۲] . گفتار ۵۱، فقره‌ی ۲