نویسنده‌ی نقد: علی راضی تاریخ نقد: ۱۳۹۳/۱۱/۲۳

چرا ایشان در کتاب «بازگشت به اسلام» بعد از نام امامان اهل بیت علیهم السلام از ذکر «علیه السلام» خودداری کرده‌اند؟! مگر نه این است که خود ایشان هم خلافت این ۱۲ امام را اثبات نموده‌اند؟! آیا از برادران اهل سنت شرم دارند که مبادا ایشان را شیعه یا رافضی بدانند؟ و یا اینکه می‌ترسند دچار غلو در مورد آن‌ها شوند؟! شاگردان و اعضای محترم دفترشان، ایشان را با القابی چون سیدنا المنصور و یا حضرت علامه خطاب می‌کنند که البته از روی احترام است و بحثی در مورد آن نیست. سؤال این است که ایشان چرا اهل بیت را این گونه خطاب نمی‌کنند مثلاً سیدنا امام علی علیه السلام، سیدنا امام حسن علیه السلام و سیدنا امام حسین علیه السلام و ... سیدنا امام مهدی علیه السلام و ... در هر صورت سلام دادن بر اهل بیت نشانه جهل یا خرافات یا تقلید یا غلو نیست، بلکه ریشه قرآنی دارد ...

پاسخ به نقد شماره: ۳ تاریخ پاسخ به نقد: ۱۳۹۳/۱۱/۲۳

برادر گرامی!

چنانکه پیشتر در این باره توضیح داده شده[۱]، علّت ذکر نکردن «علیه السلام» و «رضی الله عنه» پس از نام اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، بی‌احترامی به این بزرگواران نبوده است؛ زیرا اگر دیده‌ی انصاف را بگشایید و پرده‌ی بدبینی را کنار زنید، می‌بینید که هیچ کس به اندازه‌ی منصور هاشمی خراسانی به این بزرگواران احترام نگذاشته است؛ با توجّه به اینکه وقتی همگان از نقش آنان در روزگار ما غافل‌اند، او نقش آنان در روزگار ما را فریاد می‌زند و وقتی همگان به سوی حاکمیّت خود دعوت می‌کنند، او به سوی حاکمیّت آنان فرا می‌خواند و با این وصف، او بسیار بیشتر از امثال جناب‌عالی با آن «علیه السلام» گفتن‌هاتان، به آنان احترام می‌گذارد، ولی بیشتر شما انصاف نمی‌دهید و جز بنای بر عیب‌جویی ندارید.

بی‌گمان علّت ذکر نکردن «علیه السلام» یا «رضی الله عنه» پس از نام این بزرگواران و «حضرت» یا «سیّدنا» پیش از نام آنان، اکتفا به اشتراکات مسلمانان و اجتناب از نمادهای خاصّ مذاهب اسلامی، با هدف ایجاد یک «گفتمان مشترک» در میان امّت اسلام بوده است؛ چراکه اگر پیش از نام اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، «حضرت» یا «سیّدنا» و پس از نام آنان، «علیه السلام» یا «رضی الله عنه» ذکر می‌فرمود، ناگزیر باید پیش از نام صحابه و پس از نام آنان نیز چنین تعابیری ذکر می‌فرمود و مثلاً می‌گفت: «حضرت ابو بکر رضی الله عنه» یا «سیّدنا عمر رضی الله عنه» تا از جانب اهل سنّت متّهم به جانب‌داری از اهل تشیّع و دامن زدن به اختلاف مسلمانان نشود، ولی در این صورت از جانب اهل تشیّع و کسانی مانند جناب‌عالی متّهم به جانب‌داری از اهل سنّت و دامن زدن به اختلاف مسلمانان می‌شد و تمایز او از اهل سنّت مانند تمایز او از اهل تشیّع قابل تشخیص نبود و پیام ناب اسلامی او در کشاکش بازی‌های مذهبی شما ضایع می‌شد! بنابراین، ایشان با درایتی مثال‌زدنی، اسلام خالص و کامل را برهنه از همه‌ی پوشش‌های مذهبی به جهانیان معرّفی فرموده و با این اقدام حکیمانه، اسباب بازگشت هزاران مسلمان شیعه و اهل سنّت به اسلام حقیقی را فراهم ساخته است؛ کاری که هیچ کس پیش از ایشان انجام نداده و از عهده‌ی هیچ کس جز ایشان بر نیامده است. با این وصف، از امثال جناب‌عالی انتظار می‌رود که دست از این عیب‌جویی‌ها بردارید و به جای جستجو به دنبال چیزی که بتوانید بر این کتاب ارزشمند و نویسنده‌ی بزرگوارش خرده بگیرید، به استفاده‌ی علمی از آن در راستای بازگشت عملی به اسلام مشغول شوید؛ زیرا شأن این کتاب بسیار فراتر از آن است که بتوان با این قبیل اشکال‌تراشی‌ها، چیزی از آن کاست و این حقیقتی است که بر اهل علم و تقوا پوشیده نیست. چه خوب است که جناب‌عالی کسب علم و تقوای الهی را در پیش گیرید و به یاد آخرت‌تان باشید و موانع شناخت را از خود بزدایید، باشد که مورد رضایت خداوند و رضایت دوستانش در زمین قرار گیرید.

↑[۱] . نگاه کنید به: نقد و بررسی ۶.
تعلیق شماره: ۱ نویسنده‌ی تعلیق: حسن تاریخ تعلیق: ۱۳۹۶/۷/۹

چگونه است که شما در بیان نام ائمه‌ی اهل بیت علیهم السلام گاهی رعایت احترام را نمی‌کنید، ولی در ذکر نام علامه و بعضی صحابه رعایت می‌شود و این برخاسته از چه منطق و دلیلی است؟

پاسخ به تعلیق: ۱ تاریخ پاسخ به تعلیق: ۱۳۹۶/۷/۱۴

ادّعای شما صحیح نیست و برخاسته از تعصّب و سوء ظنّ است؛ چراکه در هیچ جای این پایگاه به ائمه‌ی اهل بیت بی‌احترامی نشده، بلکه این پایگاه راه‌اندازی شده است تا احترام ائمه‌ی اهل بیت را زنده کند و حقوق از دست رفته‌ی آنان را به آنان بازگرداند و با این وصف، یادآوری احترام آنان به این پایگاه، مانند زیره به کرمان بردن است! اگر منظور شما از عدم رعایت احترام آنان، خودداری از تعبیر «علیهم السلام» بعد از نام آنان در برخی موارد است، تنها به سبب تبدیل شدن آن به نمادی مذهبی برای اهل تشیّع در زمان کنونی است که باعث بروز حسّاسیتی غیر ضروری برای اهل سنّت و رانده شدن آنان از متن به حاشیه می‌شود، در حالی که به کار بردن این تعبیر وجوب شرعی ندارد و ترک آن حرام نیست و با این وصف، ترک آن در موارد مصلحت بدون قصد بی‌احترامی به ائمه‌ی اهل بیت و تنها برای جلوگیری از فتنه و تهمت و انحراف اذهان مسلمانان، اشکالی ندارد و از باب سخن خداوند است که فرموده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انْظُرْنَا وَاسْمَعُوا ۗ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱]؛ «ای کسانی که ایمان آوردید! نگویید: <راعنا> (چون باعث سوء برداشت و سوء استفاده‌ی یهودیان می‌شود) و بگویید: <اُنظرنا> و گوش بسپارید و برای کافران عذابی دردناک است»؛ همچنانکه این قاعده در یاد کردن از صحابه و خلفاء نخستین نیز رعایت می‌شود؛ به این ترتیب که بعد از نام آنان «رضی الله عنه» آورده نمی‌شود تا باعث بروز حسّاسیتی غیر ضروری برای اهل تشیّع و رانده شدن آنان از متن به حاشیه نشود؛ با توجّه به اینکه آن در زمان کنونی به نمادی مذهبی برای اهل سنّت تبدیل شده است. این در حالی است که یاد کردن از عالمان مسلمان با عنوان «علامه» و «حفظه الله تعالی» در میان هر دو گروه مسلمانان رایج است و حساسیّتی ایجاد نمی‌کند و از این رو، گاهی از منصور هاشمی خراسانی که عالمی مسلمان و دعوت‌کننده به سوی اهل بیت است، با این عنوان یاد می‌شود؛ خصوصاً با توجّه به اینکه حاکمان ظالم و ایادی‌شان در زمان کنونی به آن جناب بی‌احترامی می‌کنند و تقابل با آنان برای خنثی کردن مکرشان -از باب تقابل با ظلم- ضروری است؛ هر چند با این همه، التزام و مداومتی بر آن وجود ندارد؛ چنانکه به عنوان نمونه، در غالب نامه‌ها و گفتارهای منتشر شده، از آن جناب با نام «منصور» یا «منصور هاشمی خراسانی» و بدون هیچ پسوند یا پیشوندی یاد شده و در سرلوحه‌ی پایگاه آن جناب نیز به ذکر نام «منصور هاشمی خراسانی» بسنده شده، در حالی که سایر عالمان مسلمان خصوصاً از اهل تشیّع -با آنکه از حیث علمی در حدّ شاگردان آن جناب محسوب نمی‌شوند- از خود با عناوین غریب و گزافی مانند «آیت الله» و «آیت الله العظمی» به دنبال قطاری از القاب گوناگون، بلکه گاه «نایب امام» و حتّی «امام» یاد می‌کنند!

از اینجا دانسته می‌شود که اعتراض به عدم استفاده از «علیهم السلام» برای اهل بیت در برخی موارد، به دلیل استفاده از «حفظه الله تعالی» برای منصور هاشمی خراسانی در برخی موارد، مغالطه‌ای غیر منصفانه و بهانه‌جویانه است؛ چراکه از یک سو «علیهم السلام» از حیث معنا و توالی در عرف مسلمانان مانند «حفظه الله تعالی» نیست تا استفاده از دومی دلیلی برای استفاده از اوّلی باشد و از سوی دیگر در برخی موارد نیز برای اهل بیت از «علیهم السلام» استفاده شده و برای منصور هاشمی خراسانی از «حفظه الله تعالی» استفاده نشده است و با این وصف، چنین اعتراضی از اصل وارد نیست!

امید می‌رود که برادران و خواهران خردمند، به جای ور رفتن با الفاظ و شمردن عبارات، مبانی و اهداف منصور هاشمی خراسانی را درک کنند و با کوته‌فکری و تنگ‌نظری خود، اصل را فدای فرع و واجب را فدای مستحب نکنند و اجازه دهند که این عالم بصیر و خیرخواه، با رویکرد حکیمانه و فرا مذهبی خود، بر روی اصلاحات بنیادین در امّت اسلام و متّحد ساختن مسلمانان برای یاری امام مهدی علیه السلام متمرکز باشد.

↑[۱] . البقرة/ ۱۰۴