نویسنده‌ی پرسش: محمّد تاریخ پرسش: ۱۳۹۹/۱۱/۲۱

آیا «مَیسِر» می تواند به معنای مخدّر باشد؟ با توجّه به اینکه معنای تسهیل‌کنندگی می‌دهد و از لحاظ ویژگی پوشش و زوال عقل، خمر به مخدّر نزدیک‌تر است تا به قمار. همچنین، در آیه‌ی ۲۱۹ سوره‌ی بقره، از وجود منافعی در آن دو خبر داده شده است و در پزشکی، از موادّ مخدّر برای تسکین درد و بی‌حسّی نفع می‌برند. به علاوه، در آیه‌ی ۹۰ سوره‌ی مائده، میسر را در کنار «أزلام» نام برده که مصداق قمار است. هر چند به تواترِ قمار خواندن میسر اذعان دارم.

پاسخ به پرسش شماره: ۳۵ تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۳۹۹/۱۱/۲۷

لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:

۱ . «میسر» از ریشه‌ی «یُسر» به معنای سهولت نیست، بل از ریشه‌ی «یَسر» به معنای تقسیم است که در قمار انجام می‌شد؛ به این صورت که گوسفندی را سر می‌بریدند و به ۱۰ یا ۲۸ قسمت تقسیم می‌نمودند و سپس با قسمت‌های آن بازی می‌کردند[۱]. بنابراین، این کلمه ربطی به موادّ مخدّر ندارد. با این حال، موادّ مخدّر ذیل عنوان «خمر» می‌گنجد؛ چراکه خمر به معنای پوشاندن است و از این جهت بر شراب اطلاق می‌شود که عقل را می‌پوشاند و این معنایی است که در موادّ مخدّر نیز وجود دارد؛ چراکه باعث نشئگی، توهّم و عدم هوشیاری می‌شود. به همین دلیل، علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی موادّ مخدّر را «برادر خمر» دانسته است[۲].

۲ . اشاره به وجود منفعتی در «میسر»، دلالتی بر این ندارد که مراد از آن قمار نیست؛ چراکه در قمار نیز منفعتی برای مردم وجود دارد و آن همانا سرگرمی و هیجانی است که در شرط‌بندی و پیش‌آمدهای تصادفی نهفته است و مردم را به سوی قمار ترغیب می‌کند؛ همچنانکه پول عاید از آن برای برخی از شرکت‌کنندگان نیز منفعتی برای آنان است، در حالی که مفاسد و مضرّات آن بیشتر است. هر چند موادّ مخدّر نیز منفعتی برای مردم دارد، ولی این آن را به مفهوم «میسر» در آیه نزدیک نمی‌کند، بلکه به مفهوم «خمر» در آیه نزدیک می‌کند؛ چراکه آیه از وجود منفعتی در خمر نیز خبر داده است و آن می‌تواند همان لذّت و سرخوشی موقّتی باشد که به انسان می‌دهد، در حالی که مفاسد و مضرّات آن بیشتر است.

۳ . ذکر «میسر» در کنار «أزلام» دلالتی بر این ندارد که مراد از آن قمار نیست؛ چراکه «أزلام» تنها برای قمار به کار نمی‌رفته، بلکه کاربرد اصلی آن در فال‌گیری و بخت‌آزمایی بوده است؛ به این صورت که هرگاه قصد ازدواج یا سفر یا کار مهمّ دیگری داشتند، تیرهایی را می‌گرفتند و روی برخی می‌نوشتند: «انجام بده» و روی برخی می‌نوشتند: «انجام نده» و سپس آن‌ها را در ظرفی می‌گذاشتند و می‌گرداندند و سپس یکی را بر می‌گرفتند و مطابق با آن عمل می‌کردند[۳] و این شبیه به بدعت «استخاره» در میان شیعه است که یک عمل جاهلی و خرافی است، بدون اینکه «میسر» به معنای قمار محسوب شود[۴].

↑[۱] . بنگرید به: المنتخب من كلام العرب لكراع النمل، ص۷۶۲؛ التلخيص في معرفة أسماء الأشياء لأبي هلال العسكري، ص۴۳۰؛ الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل للزمخشري، ج۱، ص۲۶۱؛ فتوح الغيب للطيبي، ج۳، ص۳۵۷؛ القاموس المحيط للفيروزآبادي، ج۱، ص۵۰۰؛ تاج العروس من جواهر القاموس للزبيدي، ج۱۴، ص۴۶۲.
↑[۲] . بنگرید به: گفتار ۴۵، فقره‌ی ۳.
↑[۳] . بنگرید به: النهاية في غريب الحديث والأثر لابن الأثير، ج۴، ص۶۳؛ لسان العرب لابن منظور، ج۱۲، ص۴۷۹.
↑[۴] . در این باره، بنگرید به: پرسش و پاسخ ۱۳۳.