نویسنده‌ی نقد: بنده‌ی خدا تاریخ نقد: ۱۳۹۷/۱۰/۱۰

این جانب از علما در ایران هستم و کتب علامه خراسانی را برایم آوردند و خواندم و مطالب سایت ایشان را هم بعضاً دنبال می‌کنم و به نظرم خوب است و اشکالی ندارد. یک جا دیدم که علما را نکوهش فرموده‌اند که چرا ساکت هستند و در حمایت از ایشان سخنی نمی‌گویند. شاید چون ایشان خارج از ایران هستند به اوضاع در ایران واقف نیستند و نمی‌دانند که اینجا چه خبر است! امثال این جانب در این مملکت آزاد نیستیم که در حمایت از ایشان سخنی بگوییم. حکومت در اینجا بر روی علما نظارت دارد تا اگر کمترین زاویه‌ای با نظام احساس شد دمار از روزگارشان درآورند! حمایت از آقای خراسانی که به جای خود، اگر یکی از علما درباره‌ی مسائل سهل‌تر و کوچک‌تر هم موضعی مخالف نظام اتخاذ کند، پدر او را در می‌آورند و آبرویش را می‌برند و از اعتبار و حیثیت ساقطش می‌کنند! شما ببینید که با آیت الله العظمی ... چه کردند؟! او یک مرجع تقلید بود. چه تهمت‌ها به او زدند و چه بلاها بر سر او آوردند به خاطر اینکه درباره‌ی برخی از مسائل موضعی مستقل داشت و مخالف بود. شما تصوّر می‌کنید که چرا آیت الله ... را به زندان انداختند و آیت الله ... را سال‌ها در حصر نگاه داشتند و آیت الله ... فرزند مرحوم آیت الله العظمی ... را از ایران بیرون کردند؟! این کارها را برای آن کردند که سایر علما در ایران عبرت بگیرند و پایشان را از گلیمشان درازتر نکنند! اوضاع در ایران به گونه‌ای نیست که علما بتوانند از آقای خراسانی حمایتی بکنند. ان شاء الله ایشان عذر ما را بپذیرد.

پاسخ به نقد شماره: ۱۳ تاریخ پاسخ به نقد: ۱۳۹۷/۱۰/۱۳

ایشان هرگز عذر شما را نمی‌پذیرد و اگر ایشان بپذیرد، خداوند نخواهد پذیرفت؛ چراکه حمایت از حق، همیشه هزینه‌هایی دارد و با مشقّت‌ها و خطراتی همراه است و اگر این برای کسی عذر محسوب شود، هیچ گاه از حق حمایت نخواهد شد. شما که اهل علم هستید، چرا این را می‌گویید؟! آیا نمی‌دانید که اسلام با استقامت پیامبر و یاران او در برابر انواع مشقّت‌ها و خطرات شکل گرفت و استوار شد؟! اگر آنان نیز نگرش شما را داشتند و حفظ مال و مقام و آبروی خود را بر حمایت از حق مقدّم می‌دانستند، آیا اصلاً دینی شکل می‌گرفت و استوار می‌شد تا شما امروز عالمش باشید و از قِبَلش مال و مقام و آبرو کسب کنید، بی‌آنکه حاضر باشید برایش هزینه‌ای بپردازید؟! شما به اسلام مدیون هستید و باید دین خود را به آن ادا کنید. شما به پیامبر و همه‌ی مسلمانانی که جان خود را برای اسلام دادند، بدهکار هستید و باید بدهی خود را بپردازید و این با شجاعت، ایثار و قبول زحمت ممکن است، نه با بزدلی، خودخواهی و فرار از زیر بار مسؤولیت. شما باید الگوی مردم باشید و دفاع از ارزش‌ها و آرمان‌های اسلام در بحبوحه‌ی مشکلات و خطرات را به آنان بیاموزید، نه اینکه عبا بر سر بکشید و گوشه‌ای اختیار کنید و بگویید: «ان شاء الله ایشان عذر ما را بپذیرد»! آیا دنیا این قدر در نظرتان ارزشمند است و آخرت این قدر در نظرتان بی‌ارزش؟! مگر طمع دارید که تا ابد زنده بمانید؟! این دنیای فانی آن اندازه نمی‌ارزد که برای حفظش در حمایت از حق کوتاهی کنید. پس آن همه آیات و احادیث که در این باره آموخته‌اید، کجا رفته است؟! مگر سخن خداوند را فراموش کرده‌اید که فرموده است: ﴿الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ[۱]؛ «کسانی که رسالت‌های خداوند را تبلیغ می‌کنند و از او می‌ترسند و از احدی جز خداوند نمی‌ترسند» و فرموده است: ﴿يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ[۲]؛ «در راه خداوند جهاد می‌کنند و از نکوهش نکوهشگری باک ندارند»؟! پس این آموزه‌های اسلامی برای کِی و کجاست؟! مگر شما خود، مردم را به این چیزها موعظه نمی‌کنید؟! پس چرا خود به موعظه‌ی‌تان عامل نیستید؟! آیا نمی‌دانید که عالمان بی‌عمل چه کیفری در روز قیامت خواهند داشت؟! چگونه است که شما از انسانی مانند خود می‌ترسید، ولی از پروردگار جهانیان نمی‌ترسید؟! چگونه است که بر از دست دادن مقام و اعتبار خود در دنیا دریغ می‌ورزید، ولی بر از دست دادن مقام و اعتبارتان در آخرت دریغ نمی‌ورزید؟! مگر به آخرت ایمان نیاورده‌اید و زندگی بعد از مرگ را جدّی نگرفته‌اید؟! مگر سخن خداوند را از یاد برده‌اید که فرموده است: ﴿وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ ۖ وَلَلدَّارُ الْـآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ ۗ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۳]؛ «و زندگی دنیا جز بازی و بیهودگی نیست و سرای آخرت برای کسانی که تقوا پیشه می‌کنند بهتر است، آیا پس تعقّل نمی‌کنید؟!»

شما می‌دانید که نهضت منصور هاشمی خراسانی برای یاری مهدی حقّ است و به هیچ باطلی آمیخته نیست. پس از آن حمایت کنید تا در میان مسلمانان گسترش یابد و زمینه را برای ظهور مهدی بسازد. امروز منصور به یاری شما نیاز دارد و چشم دوخته است. پس از خداوند بترسید و او را خوار نکنید. یک نفر از علما باید در این کار نیکو پیش‌قدم شود تا سایر علما به او اقتدا کنند و آن یک نفر می‌توانید شما باشید. بدون وجود علمایی که آشکارا از حق حمایت کنند، پیروزی آن بر باطل بسیار سخت و زمان‌بر خواهد بود. حمایت آشکار علما از حق، بسیاری از مردم را آگاه خواهد کرد و به راه خواهد انداخت، در حالی که عدم حمایت آشکار آنان از آن، بسیاری از مردم را در غفلت و سستی نگاه خواهد داشت؛ خصوصاً با توجّه به اینکه گفتمان منصور، گفتمانی عالمانه است، نه عامیانه و از این رو، برای علما جذّابیت دارد، نه برای عوام؛ بر خلاف گفتمان مدّعیان دروغین ولایت و امامت که گفتمانی عامیانه است، نه عالمانه و از این رو، برای عوام جذّابیت دارد، نه برای علما و با این وصف، انتظار می‌رود که علما به حمایت از گفتمان منصور روی آورند، نه حمایت از گفتمان مدّعیان دروغین ولایت و امامت؛ مگر شماری از آنان که در واقع از علما نیستند، بل از عوام هستند که لباس علما را بر تن کرده‌اند و القاب آنان را بر خود نهاده‌اند؛ همچنانکه شماری از عوام که در واقع از عوام نیستند، بل از علما هستند که لباس علما را بر تن نکرده‌اند و القاب آنان را بر خود ننهاده‌اند، به حمایت از گفتمان منصور روی می‌آورند، تا تأویل سخن خداوند واقع شود که فرموده است: ﴿إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ[۴]؛ «از میان بندگان خداوند، تنها علما از او می‌ترسند».

امید است که علما نقش خود در این برهه‌ی حسّاس را درک کنند و با توکّل بر خداوند وظیفه‌ی خود در قبال امامشان را انجام دهند تا در روز قیامت به همراه أحبار و رهبان یهود محشور نشوند.

برای آگاهی بیشتر در این باره، بنگرید به: گفتارهای ۲۹، ۶۳، ۷۳ و نامه‌ی ۷.

↑[۱] . الأحزاب/ ۳۹
↑[۲] . المائدة/ ۵۴
↑[۳] . الأنعام/ ۳۲
↑[۴] . فاطر/ ۲۸