نویسنده‌ی پرسش: علی تاریخ پرسش: ۱۳۹۶/۱/۱۶

کدام آیات قرآن سجده‌ی واجب دارند؟ کیفیت سجده‌ی واجب بعد از آن‌ها چگونه است؟ آیا باید بر خاک و رو به قبله باشد و ذکر خاصی دارد؟

پاسخ به پرسش شماره: ۹ تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۳۹۶/۱/۱۹

لطفاً به نکات زیر توجّه فرمایید:

الف.

در کتاب خداوند آیاتی هستند که امر به سجده کردن برای خداوند می‌کنند و تبعاً بر خواننده و شنونده‌ی آن‌ها به اقتضای وجوب اطاعت امر خداوند واجب است که در پی خواندن و شنیدن آن‌ها برای خداوند سجده کنند و آن‌ها دست کم ۴ آیه‌اند:

۱ . آیه‌ی ۱۵ سوره‌ی سجده که می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ ۩؛ «تنها کسانی به آیات ما ایمان می‌آورند که چون به آن تذکّر داده می‌شوند به سجده می‌افتند و به ستایش پرودگارشان تسبیح می‌گویند و آنان بزرگی نمی‌جویند»؛ با توجّه به اینکه خودداری خواننده یا شنونده از سجده در پی آن به معنای نبودن او از کسانی است که به آیات خداوند ایمان می‌آورند و این عقلاً مفید وجوب سجده است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«كَانَ الْمَنْصُورُ إِذَا يَتْلُو أَوْ يُتْلَى عَلَيْهِ مَا فِي سُورَةِ السَّجْدَةِ يَسْجُدُ وَيَقُولُ: سُبْحَانَ رَبِّي وَبِحَمْدِهِ خَرَرْتُ لَهُ سَاجِدًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُسْتَكْبِرِينَ»[۱]؛ «منصور هرگاه آیه‌ای که در سوره‌ی سجده است را می‌خواند یا بر او خوانده می‌شد، سجده می‌کرد و می‌فرمود: پروردگارم منزّه و ستوده است، برای او به سجده افتادم و من از بزرگی‌جویان نیستم».

۲ . آیه‌ی ۳۷ سوره‌ی فصّلت که می‌فرماید: ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ۚ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ؛ «و از آیات او شب و روز و خورشید و ماه است، برای خورشید یا ماه سجده نکنید و برای خداوندی سجده کنید که آن‌ها را آفریده است اگر او را می‌پرستید»؛ با توجّه به اینکه امر به سجده کردن برای خداوند بدون قید و شرط است.

۳ . آیه‌ی ۶۲ سوره‌ی نجم که می‌فرماید: ﴿فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ۩؛ «پس برای خداوند سجده کنید و عبادت کنید»؛ با توجّه به اینکه امر به سجده کردن برای خداوند بدون قید و شرط است.

۴ . آیه‌ی ۱۹ سوره‌ی علق که می‌فرماید: ﴿كَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ ۩؛ «هرگز از او (یعنی کافر) اطاعت نکن و سجده کن و نزدیک شو»؛ با توجّه به اینکه امر به سجده کردن برای خداوند بدون قید و شرط است.

بنابراین، سجده در پی این ۴ آیه مؤکّداً واجب است و این قول اهل بیت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و مراد از عنوان «عزائم» است[۲]. با این حال، وجوب سجده در پی ۳ آیه‌ی دیگر نیز -اگرچه به صورتی غیر مؤکّد- بعید نیست؛ چراکه با سیاقی نزدیک به سیاق این ۴ آیه، امر به سجده برای خداوند می‌کنند و آن‌ها آیات زیرند:

۱ . آیه‌ی ۱۰۷ تا ۱۰۹ سوره‌ی إسراء که می‌فرماید: ﴿قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا ۚ إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا ۝ وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا ۝ وَيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا ۩؛ «بگو ایمان بیاورید یا ایمان نیاورید، هرآینه کسانی که پیش از آن علم داده شدند هرگاه بر آنان تلاوت می‌شود سجده کنان بر روی می‌افتند و می‌گویند: پروردگارمان منزّه است، بی‌گمان وعده‌ی پروردگارمان انجام شدنی است و گریه کنان بر روی می‌افتند و آنان را خشوع می‌افزاید»؛ با توجّه به اینکه درباره‌ی سجده در پی خواندن یا شنیدن قرآن است و خودداری خواننده یا شنونده از سجده در پی آن به معنای نبودن او از کسانی است که در آن ستایش شده‌اند و این در سیاق آیه‌ی سجده در سوره‌ی سجده و عقلاً مفید وجوب سجده است و بعید نیست که گفتن ﴿سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا نیز در سجده‌ی آن -با توجّه به معیّن شدنش- واجب باشد؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«كَانَ الْمَنْصُورُ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِ مَا فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ يَسْجُدُ سَجْدَتَيْنِ يَقُولُ فِي أُولَاهُمَا: ﴿سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا وَفِي الثَّانِيَةِ: <سَجَدَ وَجْهِي لِلَّذِي خَلَقَهُ وَشَقَّ سَمْعَهُ وَبَصَرَهُ سُبْحَانَ رَبِّي وَبِحَمْدِهِ> وَكَانَ يَسْجُدُ فِي غَيْرِ ذَلِكَ سَجْدَةً وَاحِدَةً»[۳]؛ «منصور هرگاه آیه‌ای که در سوره‌ی بنی اسرائیل است را می‌خواند دو بار سجده می‌کرد، در بار نخست می‌فرمود: <پروردگارمان منزّه است، بی‌گمان وعده‌ی پروردگارمان انجام شدنی است> و در بار دوم می‌فرمود: <رویم برای کسی سجده کرده که آن را آفریده و گوش و چشمش را گشوده، پروردگارم منزّه و ستوده است> و در آیات دیگر یک بار سجده می‌کرد».

با این حال، چیزی که از وجوب این سجده می‌کاهد و آن را در جایگاهی پایین‌تر از سجده‌ی واجب در سوره‌ی سجده قرار می‌دهد این است که مراد از ﴿الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ؛ «کسانی که پیش از آن علم داده شدند» در آن می‌تواند خصوص مؤمنان اهل کتاب باشد، در حالی که آیه‌ی سجده در سوره‌ی سجده به توصیف عموم مؤمنان می‌پردازد و اختصاصی به گروهی از آنان ندارد.

۲ . آیه‌ی ۷۷ سوره‌ی حج که می‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ۩؛ «ای کسانی که ایمان آوردید! رکوع کنید و سجده کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار نیک انجام دهید باشد که رستگار شوید»؛ با توجّه به اینکه امر به سجده و در سیاق آیات سجده در سوره‌ی فصّلت، نجم و علق است، بلکه وجوب رکوع در پی آن نیز -اگرچه قائلی نداشته است- بعید نیست؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«كَانَ الْمَنْصُورُ إِذَا يَتْلُو أَوْ يُتْلَى عَلَيْهِ: ﴿ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا فِي سُورَةِ الْحَجِّ يَرْكَعُ وَيَسْجُدُ وَيَقُولُ فِي رُكُوعِهِ: <آمَنْتُ بِكَ رَبِّي وَرَكَعْتُ لَكَ عُبُودِيَّةً فَوَفِّقْنِي لِفِعْلِ الْخَيْرِ وَاجْعَلْنِي مِنَ الْمُفْلِحِينَ> وَيَقُولُ فِي سُجُودِهِ: <آمَنْتُ بِكَ رَبِّي وَسَجَدْتُ لَكَ عُبُودِيَّةً فَوَفِّقْنِي لِفِعْلِ الْخَيْرِ وَاجْعَلْنِي مِنَ الْمُفْلِحِينَ>»[۴]؛ «منصور هرگاه آیه‌ی <رکوع کنید و سجده کنید> در سوره‌ی حج را می‌خواند رکوع می‌کرد و سجده می‌کرد و در رکوع خود می‌فرمود: <به تو ایمان آوردم ای پروردگارم و برایت رکوع کردم از روی بندگی، پس من را به انجام کار نیک موفّق کن و من را از رستگاران قرار بده> و در سجده‌ی خود می‌فرمود: <به تو ایمان آوردم ای پروردگارم و برایت سجده کردم از روی بندگی، پس من را به انجام کار نیک موفّق کن و من را از رستگاران قرار بده>».

با این حال، چیزی که از وجوب این سجده می‌کاهد و آن را در جایگاهی پایین‌تر از سجده‌ی واجب در سوره‌ی فصّلت، نجم و علق قرار می‌دهد این است که علاوه بر سجده، به رکوع و انجام کار نیک امر کرده است و این می‌تواند قرینه‌ای بر آن باشد که مرادش سجده‌ی در نماز است، نه لزوماً در پی تلاوت، در حالی که آیات سجده در سوره‌ی فصّلت، نجم و علق از چنین قرینه‌ای خالی هستند و تبعاً اختصاص‌شان به سجده‌ی در نماز بعید است.

۳ . آیه‌ی ۲۱ سوره‌ی انشقاق که می‌فرماید: ﴿وَإِذَا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لَا يَسْجُدُونَ ۩؛ «و چون قرآن بر آنان خوانده می‌شود سجده نمی‌کنند»؛ با توجّه به اینکه خودداری خواننده یا شنونده از سجده در پی آن به معنای بودن او از کسانی است که در آن نکوهش شده‌اند و این عقلاً مفید وجوب سجده است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: إِنِّي لَأَسْتَحْيِي مِنَ اللَّهِ أَنْ أُقْرِأَ عَلَيَّ: ﴿وَإِذَا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لَا يَسْجُدُونَ ۩ فَلَا أَسْجُدَ وَمَنْ فَرِغَ مِنْ قِرَاءَةِ الْقُرْآنِ أَوِ اسْتِمَاعِهِ فَلْيَسْجُدْ»[۵]؛ «شنیدم منصور می‌فرماید: من هرآینه از خداوند شرم می‌دارم که بر من خوانده شود: <و چون قرآن بر آنان خوانده می‌شود سجده نمی‌کنند> پس سجده نکنم و هر کس از خواندن قرآن یا شنیدن آن فارغ می‌شود باید سجده کند».

با این حال، چیزی که از وجوب این سجده می‌کاهد این است که پیش از آن فرموده است: ﴿فَمَا لَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ[۶]؛ «پس آنان را چه می‌شود چرا ایمان نمی‌آورند؟!» و این نکوهش پسین را متوجّه غیر مؤمنان می‌کند که از روی کفر سجده نمی‌کنند، نه کسانی که ایمان دارند و از روی غفلت یا سستی سجده نمی‌کنند.

بنابراین، می‌توان گفت که سجده کردن در پی این آیات سه‌گانه مانند «عزائم چهارگانه» واجب نیست، ولی مستحبّ مؤکّد، بلکه -بنا بر حرمت تشبّه به نکوهیدگان- مقتضای احتیاط واجب است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:

«قَالَ لِيَ الْمَنْصُورُ: مَهْمَا تَرَكْتَ مِنْ سُجُودِ الْقُرْآنِ فَلَا تَتْرُكْ سُجُودَ سَبْعِ آيَاتٍ: آيَةٍ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ وَآيَةٍ فِي الْحَجِّ وَهِيَ ثَانِيَتُهُ وَآيَةٍ فِي ألم تَنْزِيلٍ وَآيَةٍ فِي حم السَّجْدَةِ وَآيَةٍ فِي النَّجْمِ وَآيَةٍ فِي الْإِنْشِقَاقِ وَآيَةٍ فِي إِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ، قُلْتُ: أَعَلَى الْإِحْتِيَاطِ؟ قَالَ: نَعَمْ»[۷]؛ «منصور به من فرمود: هر چه از سجده‌های قرآن را ترک می‌کنی سجده‌های هفت آیه را ترک نکن: آیه‌ای که در بنی اسرائیل است، آیه‌ای که در حجّ است و آن دومی آن است، آیه‌ای که در الم تنزیل (سجده) است، آیه‌ای که در حم سجده (فصّلت) است، آیه‌ای که در نجم است، آیه‌ای که در انشقاق است و آیه‌ای که در إقرأ باسم ربّک الذی خلق است، گفتم: از باب احتیاط؟ فرمود: آری».

از اینجا دانسته می‌شود که نظر مالکیّه و شافعیّه مبنی بر استحباب همه‌ی سجده‌های قرآن و عدم وجوب هیچ یک از آن‌ها با استناد به روایاتی واحد و متعارض -هر چند موافق با اصل است- صحیح نیست؛ چراکه امر کتاب خداوند ظاهر در وجوب است و نسخ آن با استناد به روایات امکان ندارد؛ همچنانکه نظر حنفیّه مبنی بر وجوب همه‌ی سجده‌های قرآن از جمله سجده‌ی آیه‌ی ۲۰۶ سوره‌ی أعراف، آیه‌ی ۱۵ سوره‌ی رعد، آیه‌ی ۴۹ و ۵۰ سوره‌ی نحل، آیه‌ی ۵۸ سوره‌ی مریم، آیه‌ی ۱۸ سوره‌ی حج، آیه‌ی ۶۰ سوره‌ی فرقان، آیه‌ی ۲۵ و ۲۶ سوره‌ی نمل و آیه‌ی ۲۴ سوره‌ی ص صحیح نیست؛ چراکه این آیات بر خلاف ۷ آیه‌ی مذکور، در سیاق امر به سجده یا ستایش سجده کنندگان در حین تلاوت یا استماع قرآن نیستند، بلکه در سیاق ستایش مطلق سجده کنندگان یا سجده کنندگان خاصّی مانند فرشتگان و پیامبران هستند و اصل نیز بر عدم وجوب سجده در آن‌هاست و با این وصف، حکم به استحباب سجده در آن‌ها متعیّن است.

ب.

سجده‌ی تلاوت بر کسی که آیه‌ی سجده را می‌خواند و بر کسی که آیه‌ی سجده بر او خوانده می‌شود، واجب است، ولی بر کسی که آیه‌ی سجده بر او خوانده نمی‌شود، بلکه بر کسی دیگر خوانده می‌شود و او بدون اراده و توجّه می‌شنود، واجب نیست؛ به دلیل اصل عدم وجوب و به دلیل آیاتی که سجده را بر ﴿الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا؛ «کسانی که به آن تذکّر داده می‌شوند» و کسانی که ﴿يُتْلَى عَلَيْهِمْ؛ «بر آن‌ها تلاوت می‌شود» و کسانی که ﴿قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ؛ «قرآن بر آنان خوانده می‌شود» واجب می‌دانند.

ج.

سجده‌ی تلاوت با هر کیفیّتی که در عرف مسلمانان سجده محسوب شود کافی است، اگرچه بر روی خاک و رو به قبله نباشد، ولی بهتر است با کیفیّتی شبیه به کیفیّت سجده‌ی نماز انجام شود. همچنین، طهارت شرعی برای آن شرط نیست؛ چراکه امر به آن در همه‌ی موارد مطلق است و شرعاً یا عرفاً نماز محسوب نمی‌شود تا مشمول احکام نماز باشد.

د.

در سجده‌ی تلاوت ذکر خاصّی واجب نیست و هر ذکری از خداوند در آن -اگرچه به زبان فارسی- کفایت می‌کند، بلکه اگر بدون ذکر و تنها با نیّت سجده برای خداوند انجام شود هم کافی است؛ جز اینکه خواندن اذکارِ منطبق بر آیات سجده نظیر اذکار رسیده از علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی بهتر است؛ خصوصاً در سجده‌ی سوره‌ی إسراء که ذکر ﴿سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا در آیه تعیین شده است.

↑[۱] . گفتار ۱۲۰، فقره‌ی ۲
↑[۲] . بنگرید به: مسند زيد بن علي، ص۱۵۰؛ مسائل علي بن جعفر، ص۱۷۳؛ مصنف عبد الرزاق، ج۳، ص۳۳۶؛ مصنف ابن أبي شيبة، ج۱، ص۴۷۰؛ الكافي للكليني، ج۳، ص۳۱۷؛ المعجم الأوسط للطبراني، ج۷، ص۳۱۰؛ من لا يحضره الفقيه لابن بابويه، ج۱، ص۳۰۶؛ المستدرك على الصحيحين للحاكم، ج۲، ص۵۲۹؛ السنن الكبرى للبيهقي، ج۲، ص۳۱۵.
↑[۳] . گفتار ۱۲۰، فقره‌ی ۳
↑[۴] . گفتار ۱۲۰، فقره‌ی ۴
↑[۵] . گفتار ۱۲۰، فقره‌ی ۵
↑[۶] . الإنشقاق/ ۲۰
↑[۷] . گفتار ۱۲۰، فقره‌ی ۱