نویسنده‌ی پرسش: سعید تاریخ پرسش: ۱۴۰۴/۷/۵

زنی می‌خواهد برای دوست خود و شوهر او که فرزندی ندارند و دکترها جوابشان کرده‌اند و خانواده‌ی دین‌داری هستند، فرزندی بیاورد و به آن‌ها بسپارد، تا از این غصّه رهایی پیدا کنند. آن‌ها هر کودکی را هم قبول نمی‌کنند و می‌گویند که باید از خانواده‌ی دین‌داری باشد. آیا این کار جایز است یا با واگذاری فرزند خود به آن‌ها گنه‌کار می‌شود؟

پاسخ به پرسش شماره: ۱۸ تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۴۰۴/۷/۱۵

لطفاً به دو نکته‌ی زیر توجّه کنید:

۱ . برای پدر و مادر جایز نیست که فرزند خود را به کس دیگری ببخشند یا بفروشند؛ چراکه فرزند، مال نیست تا قابل بخشش یا فروش باشد و بر این اساس، سرپرستی تنها از کودکی جایز است که سرپرستی ندارد یا سرپرستش قادر به سرپرستی از او نیست و در این صورت نیز، نباید فرزند کسی خوانده شود که سرپرستی از او را برعهده گرفته است، بلکه باید آشکارا به پدر و مادرش نسبت داده شود؛ چنانکه خداوند به صراحت فرموده است:‌ ﴿وَمَا جَعَلَ أَدْعِيَاءَكُمْ أَبْنَاءَكُمْ ۚ ذَلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْوَاهِكُمْ ۖ وَاللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ ۝ ادْعُوهُمْ لِـآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ[۱]؛ «و (خداوند) فرزندخواندگان شما را فرزندان شما قرار نداده است، آن حرفی است که با دهانتان می‌زنید، در حالی که خداوند حق را می‌گوید و راه را نشان می‌دهد. آن‌ها را برای پدرانشان بخوانید، آن نزد خداوند عادلانه‌تر است».

۲ . سرپرستی از کودک بی‌سرپرستی که در خانواده‌ای بی‌دین زاده شده است، اشکالی ندارد؛ چراکه خداوند فرموده است: ﴿لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى[۲]؛ «هیچ کس گناه دیگری را بر دوش نمی‌گیرد» و این یعنی هیچ کودکی به خاطر گناه پدر و مادرش رها نمی‌شود و رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرموده است: «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ، فَأَبَوَاهُ يُهَوِّدَانِهِ أَوْ يُنَصِّرَانِهِ أَوْ يُمَجِّسَانِهِ»[۳]؛ «هر کودکی بر فطرت زاده می‌شود، پس پدر و مادرش او را یهودی یا مسیحی یا زرتشتی می‌کنند» و این یعنی مرد و زن دین‌دار، با سرپرستی از کودکی که در خانواده‌ای بی‌دین زاده شده است، زمینه‌ی دین‌داری را در او فراهم می‌کنند که کار بسیار نیک و ارزشمندی است.

برای آگاهی بیشتر، به پرسش و پاسخ ۷۸ و تعلیقات آن مراجعه کنید.

↑[۱] . الأحزاب/ ۴-۵
↑[۲] . الأنعام/ ۱۶۴
↑[۳] . الجامع لمعمر بن راشد، ج۱۱، ص۱۱۹؛ موطأ مالك (رواية يحيى)، ج۱، ص۲۴۱؛ حديث علي بن حجر عن إسماعيل بن جعفر، ص۲۵۴؛ مسند أبي داود الطيالسي، ج۴، ص۱۱۵؛ مسند الحميدي، ج۲، ص۲۶۷؛ مسند أحمد، ج۱۲، ص۱۰۴؛ صحيح البخاري، ج۲، ص۱۰۰؛ صحيح مسلم، ج۸، ص۵۲؛ سنن أبي داود، ج۴، ص۲۲۹؛ سنن الترمذي، ج۴، ص۱۶