۱ . أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْهَرَوِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يُعَلِّمُ التَّسْلِيمَ فَيَقُولُ: إِذَا كُنْتَ فِي جَمَاعَةٍ فَسَلِّمْ تَسْلِيمَتَيْنِ عَنْ يَمِينِكَ وَعَنْ شِمَالِكَ إِلَّا أَنْ لَا يَكُونَ عَلَى شِمَالِكَ أَحَدٌ، وَإِذَا كُنْتَ وَحْدَكَ فَسَلِّمْ تَسْلِيمَةً وَاحِدَةً وَأَنْتَ مُسْتَقْبِلُ الْقِبْلَةِ.

ترجمه‌ی گفتار:

محمّد بن عبد الرّحمن هروی ما را خبر داد، گفت: شنیدم منصور سلام را تعلیم می‌دهد، پس می‌فرماید: هرگاه در جماعتی بودی، پس دو سلام به طرف راست و به طرف چپ خود کن، مگر اینکه در طرف چپت کسی نباشد و هرگاه تنها بودی یک سلام کن در حالی که روی به قبله داری.

۲ . أَخْبَرَنَا صَالِحُ بْنُ مُحَمَّدٍ السَّبْزَوَارِيُّ، قَالَ: سَمِعْتُ الْمَنْصُورَ يَقُولُ: إِذَا كُنْتَ إِمَامًا أَوْ مَأْمُومًا فَسَلِّمْ عَلَى مَنْ فِي جَانِبَيْكَ مِنَ الْمُصَلِّينَ، وَإِذَا كُنْتَ مُنْفَرِدًا فَسَلِّمْ وَاحِدَةً عَنْ يَمِينِكَ فَإِنَّهُ مِنَ السُّنَّةِ.

ترجمه‌ی گفتار:

صالح بن محمّد سبزواری ما را خبر داد، گفت: شنیدم منصور می‌فرماید: هرگاه امام یا مأموم بودی، بر نمازگزارانی که در دو طرفت هستند سلام کن و هرگاه تنها بودی، یک سلام به طرف راستت کن؛ چراکه آن از سنّت است.

۳ . أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الشِّيرَازِيُّ، قَالَ: قُلْتُ لِلْمَنْصُورِ: إِنِّي صَلَّيْتُ فِي مَسَاجِدِ الشِّيعَةِ، فَوَجَدْتُهُمْ إِذَا يُسَلِّمُونَ يَرْفَعُونَ أَيْدِيَهُمْ ثَلَاثًا، قَالَ: مَا لَهُمْ؟! أَمَا بَلَغَهُمْ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ رَأَى فِي الْمَسْجِدِ رِجَالًا إِذَا يُسَلِّمُونَ يَرْفَعُونَ أَيْدِيَهُمْ، فَكَرِهَ ذَلِكَ وَقَالَ: «مَا بَالُ أَقْوَامٍ يَرْمُونَ بِأَيْدِيهِمْ كَأَنَّهَا أَذْنَابُ خَيْلٍ شُمُسٍ؟! أَلَا يَكْفِي أَحَدَكُمْ أَنْ يَضَعَ يَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ، ثُمَّ يُسَلِّمَ عَلَى أَخِيهِ عَنْ يَمِينِهِ وَعَنْ شِمَالِهِ؟!» قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنَّهُمْ لَا يُسَلِّمُونَ عَنْ يَمِينِهِمْ وَعَنْ شِمَالِهِمْ، وَلَكِنَّهُمْ يُكَبِّرُونَ، ثُمَّ يُقْبِلُ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ، فَيَتَصَافَحُونَ! قَالَ: أَرَاهُمْ قَدْ خَلَطُوا وَابْتَدَعُوا! أَلَيْسَ فِيهِمْ عُلَمَاءُ يُعَلِّمُونَهُمْ؟! قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنَّ عُلَمَاءَهُمْ مَشْغُولُونَ بِطَلَبِ الْمَالِ وَالسُّلْطَةِ، وَلَا أَظُنُّهُمْ يَعْلَمُونَ ذَلِكَ! قَالَ: صَدَقْتَ، لَا يَفْسُدُ قَوْمٌ حَتَّى يَفْسُدَ عُلَمَاؤُهُمْ!

ترجمه‌ی گفتار:

محمّد بن ابراهیم شیرازی ما را خبر داد، گفت: به منصور گفتم: من در مساجد شیعه نماز گزارده‌ام، پس دیده‌ام که آنان چون سلام می‌دهند، سه بار دستان خود را بلند می‌کنند، فرمود: آنان را چه می‌شود؟! آیا به آنان نرسیده است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در مسجد کسانی را دید که چون سلام می‌دهند، دستان خود را بلند می‌کنند، پس آن را نپسندید و فرمود: «گروهی را چه می‌شود که دستانشان را می‌جنبانند، چنانکه گویی دم اسبانی چموش است؟! آیا شما را کافی نیست که دستانتان را بر روی رانتان بگذارید و سپس به برادرتان در طرف راستتان و در طرف چپتان سلام بدهید؟!» گفتم: فدایت شوم، آنان به طرف راستشان و به طرف چپشان سلام نمی‌دهند، بلکه تکبیر می‌گویند و سپس به یکدیگر روی می‌کنند و با هم به مصافحه می‌پردازند! فرمود: چنین می‌بینم که خلط کرده‌اند و بدعت نهاده‌اند! آیا در میانشان عالمانی نیستند که آنان را تعلیم دهند؟! گفتم: فدایت شوم، عالمانشان مشغول کسب مال و قدرت هستند و گمان نمی‌کنم که حتّی این را بدانند! فرمود: راست گفتی، هیچ قومی فاسد نمی‌شوند تا آن گاه که عالمانشان فاسد شوند!

شرح گفتار:

برای خواندن شرح این گفتارهای نورانی، به پرسش و پاسخ ۳۷۴ و برای خواندن برخی دیگر از حکمت‌های آن جناب درباره‌ی عالمان بد، به نامه‌ی ۷ و گفتارهای آن جناب درباره‌ی وظایف و اعمال عالمان مراجعه کنید.