نویسنده‌ی پرسش: احمدی تاریخ پرسش: ۱۳۹۹/۵/۵

از آنجا که پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر علامه منصور هاشمی خراسانی را در محتوای دانشش از روزگار و موضوعات گوناگون در تمام زمینه‌ها غنی و کامل انتظار دارم، یک سؤال در زمینه‌ی طالع‌بینی، غیب‌گویی و استخاره از طریق علم رمل دارم.

علم رمل را منسوب به دانیال نبی و جزء معجزات وی می‌دانند؛ به این نحو که می‌گویند آن زمان قرعه نبوده و حضرت دانیال توسّط ریگ‌های بیابان و با نظر به طرح آن‌ها، احوال پنهان مردم را می‌گفته است و خدا این دانش را معجزه‌ای برای وی قرار داده بود. اگر چنین باشد، نمی‌توان علم رمل را که پیشگویی‌های آن توسّط رمّال ماهر در بسیاری از مواقع درست برآمده است، بی‌اعتبار و ناروا دانست. البته ممکن است نتیجه‌ی آن با اعمال خاص هر فرد تغییر کند که شریعت این تغییرات ناشی از عملکردهای افراد را حتی در سرنوشت عادی مردم تأیید می‌کند. حساب رمّال‌های کلاهبردار خیابانی هم جداست. نظر شما در این مورد چیست؟ با تشریح کامل‌تر بیان نمایید. اگر نفی می‌نمایید، دلیلتان چیست؟ در حالی که علم رمل، با جادو و طلسمات متفاوت است، هر چند با نجوم که خود از عجایب قدرت‌های الهی است تا حدّی در ارتباط است. همچنین، یک استخاره‌ی معمولی با رمل، حکمش چیست؟

پاسخ به پرسش شماره: ۴۱ تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۳۹۹/۵/۱۱

رمّالی از اقسام کهانت است که جایی در اسلام ندارد؛ چراکه کهانت، هر گونه کسب اطلاع از غیب بدون ارتباط مستقیم با فرشتگان است و با این تعریف، قطعاً شامل رمّالی نیز می‌شود؛ با توجّه به اینکه رمّالی کسب اطلاع از غیب با استفاده از نقطه، خط و شکل است و با این وصف، گونه‌ای کهانت محسوب می‌شود، در حالی که خداوند کهانت را در ردیف جنون یاد کرده و کاهن نبودن را نعمتی دانسته و فرموده است: ﴿فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ[۱]؛ «پس تذکّر بده؛ چراکه تو به نعمت پروردگارت، کاهن یا مجنون نیستی» و از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت شده است که فرمود: «مَنْ أَتَى كَاهِنًا فَصَدَّقَهُ بِمَا يَقُولُ فَقَدْ كَفَرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ»[۲]؛ «هر کس به نزد کاهنی برود و چیزی که می‌گوید را باور کند، به چیزی که بر محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم نازل شده، کافر شده است» و فرمود: «مَنْ أَتَى كَاهِنًا فَصَدَّقَهُ بِمَا يَقُولُ فَقَدْ بَرِئَ مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، وَمَنْ أَتَاهُ غَيْرَ مُصَدِّقٍ لَهُ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً»[۳]؛ «هر کس به نزد کاهنی برود و چیزی که می‌گوید را باور کند، از چیزی که خداوند بر محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم نازل کرده، بیزاری جسته است و هر کس به نزد او برود و چیزی که می‌گوید را باور نکند، تا چهل شب نماز او پذیرفته نمی‌شود» و فرمود: «مَنْ أَتَى كَاهِنًا فَسَأَلَهُ عَنْ شَيْءٍ حُجِبَتْ عَنْهُ التَّوْبَةُ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً، فَإِنْ صَدَّقَهُ بِمَا قَالَ فَقَدْ كَفَرَ»[۴]؛ «هر کس به نزد کاهنی برود و از او درباره‌ی چیزی سؤال کند، تا چهل روز توبه‌ی او پذیرفته نمی‌شود، پس اگر سخنش را باور کند، کافر شده است» و فرمود: «الْعِيَافَةُ وَالطِّيَرَةُ وَالطَّرْقُ مِنْ الْجِبْتِ»[۵]؛ «رمّالی، فال‌گیری و پیشگویی از روی پرواز پرندگان، از بت‌پرستی است» و روایت شده است: «سُئِلَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ عَنِ الْكُهَّانِ، فَقَالَ: لَيْسُوا بِشَيْءٍ، فَقِيلَ لَهُ: إِنَّهُمْ يُخْبرُونَا أَحْیَانًا بِأَشْيَاءَ تَكُونُ حَقًّا! قَالَ: تِلْكَ كَلِمَةُ حَقٍّ يَخْطَفُهَا الْجِنِّيُّ فَيَقْذِفُهَا فِي أُذُنِ وَلِيِّهِ، فَيَزِيدُ فِيهَا مِائَةَ كَذْبَةٍ»[۶]؛ «از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم درباره‌ی کاهنان پرسیده شد، پس فرمود: چیزی نیستند، گفته شد: آن‌ها گاهی ما را از چیزهایی خبر می‌دهند که درست در می‌آید! فرمود: آن سخن حقّی است که جنّی می‌دزدد و به گوش دوست خود می‌رساند، پس صد دروغ بر آن می‌افزاید» و از علی علیه السلام روایت شده است که به مردی پیشگو فرمود: «أَتَزْعُمُ أَنَّكَ تَهْدِي إِلَى السَّاعَةِ الَّتِي مَنْ سَارَ فِيهَا صُرِفَ عَنْهُ السُّوءُ، وَتُخَوِّفُ مِنَ السَّاعَةِ الَّتِي مَنْ سَارَ فِيهَا حَاقَ بِهِ الضُّرُّ؟! فَمَنْ صَدَّقَكَ بِهَذَا فَقَدْ كَذَّبَ الْقُرْآنَ، وَاسْتَغْنَى عَنِ الِاسْتِعَانَةِ بِاللَّهِ فِي نَيْلِ الْمَحْبُوبِ وَدَفْعِ الْمَكْرُوهِ»؛ «آیا می‌پنداری تو به ساعتی هدایت می‌کنی که هر کس در آن حرکت کند بدی از او دور می‌شود و از ساعتی باز می‌داری که هر کس در آن حرکت کند آسیب می‌بیند؟! پس هر کس این سخن تو را بپذیرد، قرآن را تکذیب کرده و از یاری خواستن از خداوند برای رسیدن به خیر و دفع شر بی‌نیاز شده است». سپس روی به مردم کرد و فرمود: «أَيُّهَا النَّاسُ! إِيَّاكُمْ وَتَعَلُّمَ النُّجُومِ إِلَّا مَا يُهْتَدَى بِهِ فِي بَرٍّ أَوْ بَحْرٍ، فَإِنَّهَا تَدْعُو إِلَى الْكَهَانَةِ، وَالْمُنَجِّمُ كَالْكَاهِنِ وَالْكَاهِنُ كَالسَّاحِرِ وَالسَّاحِرُ كَالْكَافِرِ وَالْكَافِرُ فِي النَّارِ»؛ «ای مردم! از یاد گرفتن نجوم بپرهیزید مگر برای یافتن راه در خشکی و دریا؛ چراکه آن به سوی کهانت می‌کشاند و منجّم مانند کاهن است و کاهن مانند ساحر است و ساحر مانند کافر است و کافر در آتش است»[۷] و از علی بن الحسین علیهما السلام روایت شده است که فرمود: «الذُّنُوبُ الَّتِي تُظْلِمُ الْهَواءَ: السِّحْرُ، وَالْكِهانَةُ، وَالْإِيمانُ بِالنُّجُومِ، وَالتَّكْذِيبُ بِالْقَدَرِ، وَعُقُوقُ الْوالِدَيْنِ»[۸]؛ «گناهانی که هوا را تاریک می‌کنند، این‌ها هستند: سحر، کهانت، اعتقاد به نجوم، انکار قَدَر و بدرفتاری با پدر و مادر» و در روایتی از هیثم آمده است که گفت: «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلامُ: إِنَّ عِنْدَنا بِالْجَزِيرَةِ رَجُلًا رُبَما أَخْبَرَ مَنْ يَأْتِيهِ يَسْأَلُهُ عَنِ الشَّيءِ يُسْرَقُ أَوْ شِبْهِ ذَلِكَ، أَفَنَسْأَلُهُ؟ فَقالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ: مَنْ مَشَى إِلَى ساحِرٍ أَوْ كاهِنٍ أَوْ كَذّابٍ فَصَدَّقَهُ بِما يَقُولُ فَقَدْ كَفَرَ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتابٍ»[۹]؛ «به ابو عبد الله (جعفر بن محمّد صادق) علیه السلام گفتم: نزد ما در جزیره مردی است که چه بسا مراجعه کننده را از چیزی که دزدیده شده یا مانند آن خبر می‌دهد، آیا از او سؤال کنیم؟ فرمود: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: هر کس به نزد ساحر یا کاهن یا کذّابی برود و او را در چیزی که می‌گوید تصدیق کند، به کتابی که خداوند نازل کرده، کافر شده است».

از اینجا دانسته می‌شود که نسبت دادن رمّالی به دانیال نبي علیه السلام اصلی ندارد، بلکه کذب و افتراست؛ خصوصاً با توجّه به اینکه اخبار غیبی پیامبران ناشی از وحی بوده است، نه ناشی از رمّالی و به همین دلیل، معجزه محسوب می‌شده است؛ چراکه معجزه، از یک سو خرق عادت بدون پیمودن مراحل و به کار بستن ابزار خاصّی است و از سوی دیگر قابل تعلیم به دیگران نیست، در حالی که رمّالی، فاقد این دو ویژگی است و از این رو، معجزه محسوب نمی‌شود، بلکه کهانت محسوب می‌شود و تبعاً در شأن پیامبران نیست. وانگهی پیامبران نیازی به آن ندارند؛ چراکه با فرشتگان در ارتباط هستند و در صورت نیاز می‌توانند اخبار غیبی را از آنان دریافت کنند. آری، در روایتی آمده است: «كَانَ نَبِيٌّ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ يَخُطُّ، فَمَنْ وَافَقَ خَطَّهُ فَذَاكَ»[۱۰]؛ «پیامبری از پیامبران خط می‌کشید (یعنی رمل می‌انداخت)، پس اگر کسی می‌تواند مانند او خط بکشد، خود می‌داند»، ولی این روایت از یک سو خبر واحدی است که با عقل و شرع منافات دارد و تبعاً معتبر محسوب نمی‌شود و از سوی دیگر بر جواز رمّالی دلالتی ندارد، بلکه می‌تواند بر عدم جواز آن دلالت داشته باشد؛ زیرا معلوم است که هیچ رمّالی از چند و چون خطوط پیامبر مذکور آگاه نیست تا بتواند مانند او خط بکشد.

برای آگاهی بیشتر درباره‌ی فال‌بینی، به پرسش و پاسخ ۳۷۳ و برای آگاهی بیشتر درباره‌ی طالع‌بینی و ستاره‌بینی، به پرسش و پاسخ ۲۸۰ و برای آگاهی درباره‌ی استخاره، به پرسش و پاسخ ۱۳۳ مراجعه کنید.

↑[۱] . الطّور/ ۲۹
↑[۲] . مسند أبي داود الطيالسي، ج۱، ص۳۰۰؛ مسند ابن الجعد، ص۲۸۹؛ مسند أحمد، ج۱۵، ص۳۳۱؛ السنة لأبي بكر بن الخلال، ج۴، ص۱۵۳؛ معجم ابن المقرئ، ص۸۰
↑[۳] . المعجم الأوسط للطبراني، ج۶، ص۳۷۸؛ الكامل لابن عدي، ج۴، ص۸۳؛ الترغيب والترهيب للمنذري، ج۴، ص۱۸
↑[۴] . المعجم الكبير للطبراني، ج۲۲، ص۶۹
↑[۵] . الأدب لابن أبي شيبة، ص۲۱۷؛ مسند أحمد، ج۳۴، ص۲۰۸؛ سنن أبي داود، ج۴، ص۱۶؛ شرح معاني الآثار للطحاوي، ج۴، ص۳۱۲؛ صحيح ابن حبان، ج۱۳، ص۵۰۲؛ المعجم الكبير للطبراني، ج۱۸، ص۳۶۹
↑[۶] . الجامع لمعمر بن راشد، ج۱۱، ص۲۱۰؛ مسند أحمد، ج۴۱، ص۱۱۷؛ صحيح البخاري، ج۸، ص۴۷؛ صحيح مسلم، ج۴، ص۷۵۰؛ التوحيد لابن منده، ج۱، ص۱۴۸؛ السنن الكبرى للبيهقي، ج۸، ص۲۳۸
↑[۷] . بنگرید به: نهج البلاغة للشريف الرضي، خطبه‌ی ۷۹.
↑[۸] . معاني الأخبار لابن بابويه، ص۲۷۱
↑[۹] . مستطرفات السرائر لابن إدريس، ص۱۵۲
↑[۱۰] . مسند ابن أبي شيبة، ج۲، ص۳۲۶؛ مسند أحمد، ج۳۹، ص۱۸۴؛ صحيح مسلم، ج۴، ص۷۴۹؛ سنن أبي داود، ج۴، ص۱۶