عدّهای که خود را منصف و واقعنگر میپندارند میگویند: «ما کاری به دین و روش و درستی و نادرستی گفتار و رفتارشان نداریم، اما اینان واقعاً سیاستمدار و مدبّر و قدرتمند بودهاند که توانستهاند چند دهه بر مردم حکومت کنند و از این جهت، قابل تقدیر و ستایش و احترامند و از منظر جامعهشناختی واقعاً مقتدر و زیرک هستند!!».
پاسخشان این است که مسأله عکس چیزی است که شما تصوّر کردهاید. در واقع این آنها نیستند که مدبّر و زیرک و سیاستمدارند، بل این مردماند که واقعاً گوسفندوار شدهاند که امثال اینهایی که بساطت و حماقت و بطلان و رسواییشان بر هر صاحب خردی عیان است، توانستهاند سالیانی بر آنان حکومت کنند و سوارشان باشند! لذا، این سیاست و تدبیر و خدعه و اقتدار آنان نیست که شایستهی احترام و ستایش است، بل این مدهوشی و ضعف مردم است که به آنان سواری دادهاند و شایستهی شدیدترین ملامتها و سرکوفتها شدهاند. این زعمایشان نیستند که زیرکاند، بل این مردماند که گویی هیچ ادراکی ندارند و از عقلشان هیچ بهرهای نمیبرند و خود را به امواج و توفان بیسامان سپردهاند.
جالب است که همیشه برای همین مردم عجیب بوده است که چگونه رؤسای داعش و طالبان و القاعده میتوانند تروریستهایی را تربیت کنند که انتحار کنند و جان عزیز را فدای مشتی خزعبلات کنند؟! ولی خودشان را نمیبینند و برایشان عجیب نیست که حلقهی قدرت و سلطه را از دست این میگیرند و به عموزادهاش میسپارند و از دامادش میگیرند و به پسرش میدهند و از پدرزنش میگیرند و به داییاش میبخشند و از داییاش میگیرند و به پسرداییاش پیشکش میکنند و در انتهای این دور باطل میگویند: «خب چه کار کنیم؟ دیگر کسی نیست. مجبوریم به این خاندان جور و غارت و ستم تن دهیم! به سلطنتطلبان و ترامپ و ملکهی انگلیس و نتانیاهو و پوتین که نمیتوانیم رأی بدهیم! پس میماند همین از خدا بیخبرانی که به صورت کمپانی فامیلی به جان مردم افتادهاند و حتی از گلیم پوسیدهی زیر پای مردم هم نمیگذرند!!».
آری، حماقت طالبان و القاعده و داعشیان برای این مردم عجیب است، ولی حماقت خودشان برایشان عادی!!
و این شبهکَرهایِ کورِ بیمغز نمیگویند که پس آیا ممکن است خداوند عادل و توانا ما مردم را میان این بدان و بدتران بیچاره کرده باشد؟؟!!!
و چیزی که امروز جالب شده، آن است که مسؤولین و زعمای همین مردم فریاد سرمیدهند که «آخر چهقدر این مردم بیفکر و نادانند که وقتی میگوییم برای حفظ جان خودتان سفر نروید و مجلس نگیرید و اجتماع نکنید، باز گوش نمیکنند!!». خب آیا این زعمای مردم با خود نمیاندیشند که احمق، همیشه احمق است و نادان، همیشه نادانی میکند؟! کسی نیست به این زعمای کودن بگوید: «اینها همانهایی هستند که از بیم داعش پای صندوقهای رأی میروند و به حکومت شما راضی میشوند! آنجا عاقل و فهمیده و غیور و در صحنهاند و اینجا نادان و بیفکر؟!»
خیر آقایان! هم در آن زمانی که برای توهّم تغییر و اصلاح و برپایی عدالت و امنیت و برای فرار از فضاحت و کثافتِ یکی از شما، به یک نفر دیگرتان پناه میبرند و به اصطلاح پای صندوق رأی میروند و در واقع دوباره به شما و حکومتتان رأی میدهند و برایتان شعار سر میدهند، نادانی میکنند و هم زمانی که برای خسته شدن از محاصرهی کرونا به کرونا پناه میبرند!
هم زمانی که از بیچارگی و درماندگی و از قباحت و شناعت یکیتان، به یک نفر بدتر از قبلی راضی میشوند، چشم به روی عقل و فهم بستهاند و هم زمانی که از قرنطینه و محدودیتهای کرونایی بیرون میآیند تا زودتر از شرّ این زندگی نکبتبار خلاص شوند!
و مَثَل این مردم در امر دین و دنیایشان، همان مَثَل حکمتآمیز و شگفت جناب منصور هاشمی خراسانی است که فرمود: «از بیم آتش به درون آن پریدهاید».
...حقیقت این است که شما از بیم انحراف به چپ، به راست منحرف شدهاید و از بیم تفریط، به افراط دچار آمدهاید و از بیم آتش، به درونِ آن پریدهاید! در حالی که خداوند شما را امّت میانه قرار داده و از چپ و راست بر حذر داشته و فرموده است: ﴿وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا﴾[۱]؛ «و این چنین شما را امّتی میانه قرار دادهایم». پس جز ولیّ او اولیائی نگیرید که بدبخت میشوید و جز راه او راههایی نپویید که گمراه میشوید!...
زنهار! شیطان شما را نفریبد که توهّمِ اضطرار کنید و بگویید که اینان برای ما از دیگران بهترند و ما را از اینان گزیری نیست و دفعِ افسد به فاسد میکنیم؛ چراکه اگر شما تقوا پیش گیرید و راضی به فاسد نشوید و از پیروی طاغوت بپرهیزید، خداوند برای شما از جایی که نمیپندارید راهی میگشاید و شما را دو بهره از رحمتش ارزانی میدارد و برای شما نوری قرار میدهد تا در پرتو آن گام بردارید و کوتاهی گذشتهیتان را میبخشاید؛ چراکه او بسیار آمرزنده و مهربان است؛ چنانکه فرموده است: ﴿وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى﴾[۲]؛ «و کسانی که از پیروی طاغوت بپرهیزند و به سوی خداوند باز گردند، برایشان بشارت است». اینک من شما را بشارت میدهم: خداوند هرگز بندگان خویش را میان بد و بدتر سرگردان نساخته و او حکیمتر و کریمتر از آن است که چنین کرده باشد، بل برای آنان ورای بد و بدتر، خوبی قرار داده است، ولی بیشتر آنان از آن بیخبرند. اکنون من بیرون آمدهام تا شما را از آن خبر دهم و پس از روزگاری که بر شما دراز آمده است، پرده از روی آن برگیرم، باشد که بصیرت یابید. اکنون من برای شما پیامی آوردهام که در آن برای شما فرج است و شاید خداوند کاری را آغاز کرده که بر شما پوشیده باشد؛ چراکه او بر هر کاری تواناست...[۳]