مهدی چند سال حکومت میکند و بعد از مهدی زندگی چگونه پایان میپذیرد؟ چون مهدی آخرین منجی است و بعد از آن دیگر امام یا خلیفهای تعیین نشده. مهدی چگونه با شمشیر به جنگ با سلاحهای روز میرود؟

مهدی چند سال حکومت میکند و بعد از مهدی زندگی چگونه پایان میپذیرد؟ چون مهدی آخرین منجی است و بعد از آن دیگر امام یا خلیفهای تعیین نشده. مهدی چگونه با شمشیر به جنگ با سلاحهای روز میرود؟
روایات فریقین دربارهی مدّت حکومت مهدی اختلاف دارند و از هفت یا هشت یا نه سال نزد اهل سنّت[۱] تا حدود بیست سال نزد اهل تشیّع[۲] را پیشبینی میکنند، ولی از آنجا که روایاتی واحد و ظنّی هستند، قابل اتّکا محسوب نمیشوند. همچنین، روایاتی در دست هستند که از تداوم خلافت پس از مهدی و انتقال آن به یازده یا دوازده مهدیّ دیگر از فرزندان حسین خبر میدهند[۳] که نخستین آنان مردی خراسانی[۴] به نام منصور است[۵].
اما اینکه «مهدی با شمشیر به جنگ با سلاحهای روز میرود» محض ادّعاست که دلیلی برای آن وجود ندارد.
در رابطه با پرسش فوق که مهدی چند سال حکومت میکند و بعد از مهدی زندگی چگونه پایان میپذیرد، نظر بنده این است که با توجه به آیهی شریفهی «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً»، زمین هیچ گاه از خلیفهی خداوند خالی نمیماند و با توجه به اخبار متواتر، خلفاء خداوند بعد از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم دوازده نفر هستند. از این لازم میآید که یا امام مهدی علیه السلام تا روز قیامت به عنوان خلیفهی خداوند در زمین باقی بماند و یا در صورتی که خواست خداوند این باشد که عمر مبارک او قبل از روز قیامت پایان پذیرد و به رحمت الهی رود، سایر دوازده خلیفهی خداوند به امر او رجعت کنند تا خلیفهی خداوند در زمین باشند؛ و الله اعلم.
دربارهی اینکه پس از امام مهدی علیه السلام چه روی میدهد، چهار روایت رسیده است:
۱ . قیامت بر پا میشود.
۲ . همه یا برخی خلفاء پیشین رجعت میکنند.
۳ . یازده یا دوازده مرد هدایتیافته -یکی پس از دیگری- حکومت میکنند.
۴ . مسیح علیه السلام حکومت میکند.
بدون شک حالت یکم و دوم ممکن است، ولی حالت سوم نیز غیر ممکن نیست؛ چراکه از یک سو این یازده یا دوازده مرد هدایتیافته، امام نیستند، بلکه پیروان امام هستند و به اطاعت از او و نه اطاعت از خود دعوت میکنند؛ چنانکه از ابو بصیر روایت شده است: «قُلْتُ لِلصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! إِنِّي سَمِعْتُ مِنْ أَبِيكَ عَلَيْهِ السَّلَامُ أَنَّهُ قَالَ: يَكُونُ بَعْدَ الْقَائِمِ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِيًّا، فَقَالَ: إِنَّمَا قَالَ: إِثْنَا عَشَرَ مَهْدِيًّا وَلَمْ يَقُلْ: إِثْنَا عَشَرَ إِمَامًا وَلَكِنَّهُمْ قَوْمٌ مِنْ شِيعَتِنَا يَدْعُونَ النَّاسَ إِلَى مُوَالَاتِنَا وَمَعْرِفَةِ حَقِّنَا»[۱]؛ «به امام صادق جعفر بن محمّد علیهما السلام گفتم: ای پسر رسول خدا! من از پدرت شنیدم که فرمود: پس از قائم (یعنی امام مهدی علیه السلام) دوازده هدایتیافته خواهند بود، فرمود: او تنها فرمود: دوازده هدایتیافته و نفرمود: دوازده امام؛ آنها صرفاً گروهی از پیروان ما هستند که مردم را به دوستی ما و شناخت حقّمان دعوت میکنند» و از سوی دیگر، این یازده یا دوازده مرد هدایتیافته، «خلیفهی خلیفهی خداوند در زمین» هستند و به نیابت از جانب او حکومت میکنند و از این رو، میتوان گفت که با وجود آنان، زمین از خلیفهی خداوند خالی نیست؛ خصوصاً اگر آثار و مواریث علمی ویژهای از خلیفهی خداوند در اختیار آنان باشد. با این حال، انصاف آن است که محتملترین حالت، حکومت مسیح علیه السلام است؛ چراکه نزول او در زمان امام مهدی علیه السلام قطعی است و روایاتی بر بقاء او پس از آن حضرت دلالت دارند؛ مانند روایتی از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم که در آن آمده است: «أَنَا أَوَّلُ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَالْمَهْدِيُّ أَوْسَطُهَا وَعِيسَى آخِرُهَا»[۲]؛ «من اوّل این امّت هستم و مهدی وسط آن است و عیسی آخر آن است» و این به معنای نسخ اسلام نیست؛ چراکه مسیح علیه السلام مانند مهدی علیه السلام بر پایهی قرآن و بر پایهی سنّت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم حکومت میکند؛ چنانکه در روایتی آمده است: «يَنْزِلُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ، فَيَقْتُلُ الْخِنْزِيرَ، وَيَمْحُو الصَّلِيبَ، وَتُجْمَعُ لَهُ الصَّلَاةُ، وَيُعْطِي الْمَالَ حَتَّى لَا يُقْبَلَ، وَيَضَعُ الْخَرَاجَ، وَيَنْزِلُ الرَّوْحَاءَ، فَيَحُجُّ مِنْهَا أَوْ يَعْتَمِرُ، أَوْ يَجْمَعُهُمَا»[۳]؛ «عیسی بن مریم نازل میشود، پس خوک را میکشد و صلیب را از بین میبرد و نماز جماعت برای او بر پا میشود و مال را عطا میکند تا حدّی که کسی آن را نمیپذیرد و خراج میگذارد و در روحاء فرود میآید و از آنجا به حج یا عمره میرود یا میان هر دو جمع میکند» و در روایتی دیگر آمده است: «فَيَكْسِرُ الصَّلِيبَ، وَيَقْتُلُ الْخِنْزِيرَ، وَيَضَعُ الْجِزْيَةَ، وَيُعَطِّلُ الْمِلَلَ، حَتَّى يُهْلِكَ اللَّهُ فِي زَمَانِهِ الْمِلَلَ كُلَّهَا غَيْرَ الْإِسْلَامِ»[۴]؛ «پس صلیب را میشکند و خوک را میکشد و (از اهل کتاب) جزیه میگیرد و همهی ادیان را تعطیل میکند، تا اینکه خداوند در زمان او همهی ادیان به جز اسلام را از بین میبرد».
به هر حال، هر یک از این چهار حالت محتمل است، ولی تردیدی نیست که اکنون ما به دانستن این موضوع مکلّف نیستیم؛ چراکه این موضوع مربوط به آینده است و طریقی برای علم به آن وجود ندارد. چیزی که اکنون تکلیف ما محسوب میشود، زمینهسازی برای ظهور امام مهدی علیه السلام است و ظهور امام مهدی علیه السلام هرگاه واقع شود، به همهی پرسشهای ما از جمله دربارهی این موضوع پاسخ میدهد ان شاء الله. پس بیایید اکنون بر روی زمینهسازی برای ظهور امام مهدی علیه السلام متمرکز شویم.