لطفاً در مورد توکّل توضیح دهید.
خداوند زمینهساز ظهور خلیفهاش را بیش از پیش یاری کند ان شاء الله.
لطفاً در مورد توکّل توضیح دهید.
خداوند زمینهساز ظهور خلیفهاش را بیش از پیش یاری کند ان شاء الله.
توکّل بر خداوند، به معنای سپردن نتیجهی کار به خداوند ضمن اقدام به کار است که از ایمان به خداوند و حسن ظنّ به او بر میخیزد و فقدان آن، از اقدام به بسیاری از کارهای خوب باز میدارد؛ چراکه نتیجهی بسیاری از کارهای خوب، معلوم یا قطعی نیست، بلکه گاه بعید به نظر میرسد و از این رو، انگیزهی کافی برای اقدام به آنها حاصل نمیشود، مگر برای کسی که بر خداوند توکّل دارد؛ به این معنا که میداند و ملتفت است که خداوند بر رساندن آنها به نتیجه تواناست، خواه به صورت طبیعی با فراهم ساختن اسباب لازم از منابع شناخته شده در زمانی که توقّع آن وجود دارد و خواه به صورت غیر طبیعی با فراهم ساختن اسباب لازم از منابع شناخته نشده در زمانی که توقّع آن وجود ندارد و با این وصف، اگر آنها را به نتیجهی دلخواه نرساند نیز، از سر ناتوانی نیست، بلکه از روی حکمت و مصلحت است و امید میرود که آنها را به نتیجهای مشابه یا بهتر برساند.
البته توکّل بر خداوند در همهی کارهای خوب، لازم است؛ زیرا حتّی کارهای خوبی که نتیجهیشان معلوم و قطعی به نظر میرسد، بدون اراده و توفیق او به نتیجه نمیرسند؛ با توجّه به اینکه یک پیشآمد پیشبینی نشده کافی است تا از رسیدن به نتیجه باز مانند؛ مانند کاشت و داشت محصول که اگر با حداکثر دقّت و تلاش ممکن و رعایت همهی شرایط و جوانب انجام شود نیز لزوماً به برداشت محصول نمیانجامد؛ چراکه ممکن است با یک آفت یا سیل یا تگرگ یا آتشسوزی یا حادثهی پیشبینی نشدهی دیگر، کاملاً نابود شود و از این رو، اگر همهی اسباب لازم برای حصول نتیجه فراهم باشد نیز، نباید خداوند را فراموش کرد و خود را از اراده و توفیق او بینیاز پنداشت، بلکه باید گفت: «إن شاء الله»؛ به این معنا که اگر اراده و توفیق خداوند باشد، نتیجه حاصل خواهد شد و اگر اراده و توفیق او نباشد، همهی اقدامات بینتیجه خواهد بود.
با این حال، بزرگترین توکّل بر خداوند، در کارهای خوبی است که نتیجهیشان معلوم یا قطعی نیست، بلکه بعید به نظر میرسد؛ چراکه این قبیل کارها بر خلاف کارهای دیگر، بدون توکّل بر خداوند انجام نمیشوند و از این رو، انجام آنها ویژگی متوکّلان است و گواهی آشکار بر ایمان به خداوند و حسن ظنّ به او محسوب میشود؛ مانند اقدام علامه منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی به زمینهسازی برای ظهور امام مهدی علیه السلام در زمانی که مردم -مانند مردگان- از او حمایت نمیکنند و دشمنانش از اقتدار نظامی، سیاسی و تبلیغاتی فراوانی برخوردارند و تبعاً هیچ یک از شرایط لازم برای موفّقیت او دیده نمیشود، تا حدّی که بیایمانهای دنیازده و کوتهبین او را استهزاء میکنند و دیوانه و خیالباف میشمارند و سستایمانهایی که بر خداوند توکّل ندارند به یاری او نمیآیند؛ چراکه تلاشهای او را بینتیجه میپندارند، ولی او بدون تردید یا ترس یا خستگی به تلاشهای خود ادامه میدهد؛ چراکه حقیقتاً بر خداوند توکّل دارد؛ به این معنا که میداند و ملتفت است که خداوند بر رساندن تلاشهای او به نتیجه تواناست، اگرچه زمان و چگونگیاش معلوم نباشد و با همهی معادلات مادّی و ظاهری منافات داشته باشد؛ فارغ از آنکه خود را مکلّف به اقدام میداند، نه مکلّف به نتیجه؛ چراکه اقدام در اختیار اوست و نتیجه در اختیار خداوند است.
این توکّل بر خداوند است که از مهمترین نشانههای ایمان محسوب میشود. از این رو، خداوند در وصف مؤمنان فرموده است: ﴿الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾[۱]؛ «کسانی که صبر دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند» و فرموده است: ﴿وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۲]؛ «و بر خداوند توکّل کنید اگر مؤمن هستید» و فرموده است: ﴿وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾[۳]؛ «و مؤمنان باید بر خداوند توکّل داشته باشند» و بر این اساس، میتوان گفت: کسانی که از انجام کاری خوب به سبب ترس از نتیجهی آن خودداری میکنند، مؤمن نیستند؛ خواه ترسشان از این باشد که نتیجهای نداشته باشد و خواه ترسشان از این باشد که نتیجهی آن زیانی در زندگی دنیا باشد؛ چراکه بر خداوند توکّل ندارند و این نشانهی فقدان یا ضعف شدید ایمان است.