نویسندهی پرسش: مهدی | تاریخ پرسش: ۱۳۹۶/۱۲/۱۱ |
۱ . نگاه کردن به چشمان و گردی صورت زن نامحرم با چه شرایطی گناه محسوب نمیشود؟
۲ . در مورد مردی که عاشق زنی شده و او را زیر نظر دارد و به طور مداوم به او نگاه میکند به طوری که این نگاه غیرطبیعی مرد از جانب زن کاملاً احساس میشود، میتوان گفت که مرد در حال گناه است و اسیر هوای نفس خود است؟
پاسخ به پرسش شماره: ۱۷ | تاریخ پاسخ به پرسش: ۱۳۹۶/۱۲/۱۸ |
خداوند برای تزکیهی انسان و رساندن او به حیات طیّبه در پرتو عقلی سلیم و محیطی مناسب، احکامی وضع فرموده که یکی از آنها این است: ﴿قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ۚ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا﴾[۱]؛ «به مردان مؤمن بگو که چشمهای خود را فرو دارند و شرمگاه خود را نگاه دارند، آن برایشان پاکیزهتر است، هرآینه خداوند از کاری که میکنند آگاه است و به زنان مؤمن بگو که چشمهای خود را فرو دارند و شرمگاه خود را نگاه دارند و زینت خود را نمایان نکنند، مگر چیزی از آن که آشکار است». از این حکم خداوند دانسته میشود که نگاه کردن به بدن زن مسلمان نامحرم، جایز نیست و مرد مسلمان هرگاه چشمش به آن افتاد، باید چشم خود را از آن برگرداند، مگر از صورت و کف دستها که معمولاً آشکارند و نگاه کردن به آنها بدون قصد لذّت، اشکالی ندارد، هر چند تداوم یا تکرار این کار بدون ضرورت مکروه است؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«مَرَّ بِيَ الْمَنْصُورُ وَأَنَا أُكَلِّمُ امْرَأَةَ جَارِي فِي حَاجَةٍ وَلَا أَغُضُّ الْبَصَرَ عَنْ وَجْهِهَا، فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَيْهِ بَعْدَ ذَلِكَ قَالَ لِي ابْتِدَاءً مِنْهُ: مَا أَقْبَحَ بِالرَّجُلِ الْمُسْلِمِ أَنْ يَمْلَأَ عَيْنَيْهِ مِنِ امْرَأَةٍ لَا تَحِلُّ لَهُ! قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ، إِنَّمَا كُنْتُ أَنْظُرُ إِلَى وَجْهِهَا! قَالَ: إِنَّ النَّظَرَ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيسَ، أَصَابَ أَمْ أَخْطَأَ، فَأَقِلُّوا مِنَ النَّظَرِ»[۲]؛ «منصور بر من گذشت، در حالی که با زن همسایهام دربارهی حاجتی گفتگو میکردم و نگاه از صورتش بر نمیداشتم، پس چون بعد از آن به محضر آن جناب رسیدم، بیمقدّمه فرمود: چه اندازه برای مرد مسلمان زشت است که چشمان خود را از زنی نامحرم پر کند! گفتم: فدایت شوم، من تنها به صورت او نگاه میکردم! فرمود: هرآینه نگاه، تیری از تیرهای ابلیس است، به هدف خورد یا خطا رود، پس از نگاه کم کنید».
بدین سان نگاه کردن به بدن مرد مسلمان نامحرم، جایز نیست و زن مسلمان هرگاه چشمش به آن افتاد، باید چشم خود را از آن برگرداند، مگر از قسمتهایی مانند سر، صورت، گردن و دستها که معمولاً آشکارند و نگاه کردن به آنها بدون قصد لذّت، اشکالی ندارد، هر چند تداوم یا تکرار این کار بدون ضرورت مکروه است و این نکتهای است که بیشتر زنان مسلمان از آن غافلند؛ زیرا آنان میپندارند که فرو داشتن نگاه از نامحرم، صرفاً تکلیفی برای مردان است، در حالی که خداوند زنان را نیز مانند مردان به این کار تکلیف کرده و فرموده است: ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ﴾[۳]؛ «و به زنان مؤمن بگو که چشمهای خود را فرو دارند». بنابراین، نگاه کردن آنان به مردان نامحرم همان اندازه ناپسند است که نگاه کردن مردان به زنان نامحرم.
آری، برای مرد مسلمانی که مایل به ازدواج با زنی است و از این رو، به آگاهی از زیبایی و تناسب اندام او نیاز دارد، جایز است که به قدر نیاز -هر چند مستلزم تداوم یا تکرار باشد- به روی و کف دستهای او و نیز سایر اندامش از روی لباس نگاه کند تا ببیند که آیا او را برای همسری میپسندد یا نه و این مستفاد از سخن خداوند است که به شگفت آمدن از زیبایی زنان را روا دانسته و فرموده است: ﴿وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ ۚ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ ۗ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا ۚ وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ﴾[۴]؛ «و زنان مشرک را به زنی نگیرید تا آن گاه که ایمان آورند و هرآینه کنیزی مؤمن از زنی مشرک بهتر است، هر چند شما را به شگفت آورد و به مردان مشرک زن ندهید تا آن گاه که ایمان آورند و هرآینه بردهای مؤمن از مردی مشرک بهتر است، هر چند شما را به شگفت آورد» و خطاب به پیامبرش فرموده است: ﴿لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَلَا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ﴾[۵]؛ «پس از این، زنان برای تو حلال نیستند و اینکه همسرانت را با آنها تبدیل کنی، اگرچه زیباییشان تو را به شگفت آورده باشد، مگر آنچه به کنیزی بگیری». از این رو، روایات متواتری از پیامبر و اهل بیت او رسیده است که بر جواز نگاه کردن به زن با هدف بررسی زیبایی و تناسب اندامش برای ازدواج دلالت دارد[۶] و تبعاً بیشتر فقیهان مسلمان نیز با لحاظ این روایات، به جواز آن فتوا دادهاند؛ با این تفاوت که مالکیّه، شافعیّه و گروهی از شیعه آن را به روی و کف دستها محدود دانستهاند و حنفیّه آن را شامل قدمها یعنی مچ پاها تا انگشتان نیز شمردهاند و ظاهریّه آن را به همهی بدن تعمیم دادهاند اگرچه برهنه باشد، ولی بدون شک نظر مالکیّه، شافعیّه و گروهی از شیعه به حق نزدیکتر است؛ زیرا به شگفت آمدن از زیبایی یک زن، نه با نگاه کردن به مچ و انگشتان پای او حاصل میشود که جلوهی خاصّی ندارد و نه با نگاه کردن به همهی بدن او که قاعدتاً پنهان است، بل با نگاه کردن به صورت او حاصل میشود که کاری جایز و معمول است و از این رو، سخن خداوند بر چیزی بیش از آن و بیش از کف دستها و حداکثر ریخت، بلندی و فربهی بدن که از روی لباس معلوم میشود، دلالت ندارد؛ چنانکه یکی از یارانمان ما را خبر داد، گفت:
«قُلْتُ لِلْمَنْصُورِ: أُرِيدُ أَنْ أَتَزَوَّجَ امْرَأَةً، قَالَ: انْظُرْ إِلَيْهَا، قُلْتُ: إِلَى مَاذَا؟ قَالَ: إِلَى وَجْهِهَا وَكَفَّيْهَا وَمَا تَصِفُ الثِّيَابُ مِنْ شَكْلِهَا وَطُولِهَا وَسِمَنِهَا، فَإِنْ أَعْجَبَتْكَ فَانْظُرْ إِلَى سَتْرِهَا وَحَيَاءِهَا وَقِلَّةِ كَلَامِهَا مَعَ الرِّجَالِ، فَإِنْ أَعْجَبَتْكَ فَاسْأَلْ عَنْ بَيْتِهَا وَأَبَوَيْهَا فَإِنَّ الْإِبْنَةَ تَأْخُذُ مِنْ أَدَبِهِمَا، فَإِنْ أَعْجَبَتْكَ فَكَلِّمْهَا فِي غَيْرِ خَلْوَةٍ حَتَّى تَخْتَبِرَ عَقْلَهَا، فَإِنْ وَجَدْتَهَا عَاقِلَةً فَاغْتَنِمْهَا تَرِبَتْ يَدَاكَ»[۷]؛ «به منصور گفتم: میخواهم با زنی ازدواج کنم، فرمود: به او نگاه کن، گفتم: به چه چیز او؟ فرمود: به صورت او و دو کف دستش و چیزی که لباس نشان میدهد از ریخت او و بلندی او و فربهی او، پس اگر خوشت آمد، به حجاب او و حیاء او و کمی گفتارش با مردان نگاه کن، پس اگر خوشت آمد، دربارهی خاندان او و پدر و مادرش سؤال کن؛ چراکه دختر از فرهنگ آن دو میگیرد، پس اگر خوشت آمد، با او در غیر خلوت (جایی که شخص دیگری باشد) گفتگو کن تا عقل او را بیازمایی، پس اگر عاقلش یافتی، غنیمتش شمار که دستانت خاکی باد (اگر با او ازدواج نکنی)!».
آری، مرد مسلمانی که مایل به ازدواج با زنی است، میتواند علاوه بر نگاه کردن به صورت، کف دستها، ریخت، بلندی و فربهی او، زنی از محارم خود را به نزد او بفرستد تا سایر محاسن او را ببیند و برایش توصیف کند و با این وصف، نیازی به دیدن سایر محاسن او ندارد.