برشی از یک گفت‌وگو درباره انتخابات

- نظرت درباره‌ی انتخابات چیست؟ آیا رأی می‌دهی؟

- انتخابات خوب است، ولی به شرط آنکه مردم کسی را انتخاب کنند که خداوند تأیید صلاحیّت کرده است.

- یعنی چه؟ مگر خداوند هم کاندیدایی را تأیید صلاحیّت کرده است؟!

- بله. آیا گمان می‌کنی که خداوند برای اداره‌ی جامعه تدبیری نداشته و حاکمی را تعیین و معرّفی نکرده است؟! آیا در این صورت ممکن نیست مردم حاکمی را انتخاب کنند که به آنان ستم کند یا آنان را به انحراف بکشاند؟ آیا خداوند که ارحم الراحمین است مقدّمه‌ی گمراهی و انحراف بندگانش را فراهم می‌کند؟!

- متوجّه منظورت نشدم. خداوند صلاحیّت کدام یک از این کاندیداها را تأیید کرده است؟

- خداوند صلاحیّت هیچ یک از این کاندیداها را تأیید نکرده است. صلاحیّت همه‌ی آن‌ها را تنها چند نفر از مردم تحت عنوان شورای کذا با توجّه به ملاحظات سیاسی و باندی خودشان تأیید کرده‌اند. کسی که خداوند او را تأیید صلاحیّت کرده، توسّط این شورا تأیید صلاحیّت نشده و او امام مهدی است که بنا بر روایات صحیح و متواتر اسلامی به عنوان خلیفه‌ی راشد رسول الله و حاکم بر مسلمانان در آخر الزمان تعیین و معرّفی شده و به دلایل فراوانی هم‌اکنون زنده و در میان مردم است.

- حالا فهمیدم چه می‌گویی! اما ما کجا امام مهدی کجا؟! این حرف‌های موهوم و خیالی را کنار بگذار و منطقی فکر کن. به من بگو از میان این کاندیداهای موجود به کدام یک رأی می‌دهی؟ برای من شعر نگو و فلسفه‌بافی نکن!

- شعر؟! فلسفه‌بافی؟! حرف‌های موهوم و خیالی؟! یعنی به نظر تو چیزی که من می‌گویم شعر و فلسفه‌بافی است؟! حرف‌های موهوم و خیالی است؟! نه دوست من! شاید آن‌ها در نظر کسانی که به خداوند و وعده‌ی او ایمان ندارند این طور باشد، ولی قطعاً در نظر مؤمنان این طور نیست! متأسفانه حاکمان ظالم و عالمان فاسد در طول سال‌ها این طور تبلیغ و فرهنگ‌سازی کرده‌اند که سخن گفتن درباره‌ی مهدی شعر، فلسفه‌بافی و حرف‌های موهوم و خیالی است و تنها به درد روضه خواندن در مجالس مذهبی می‌خورد! آن‌ها با این شیوه خواسته‌اند تلاش برای به حکومت رساندن مهدی را «غیر واقعی» جلوه دهند، تا مردم را به خود مشغول کنند و از مهدی باز دارند و تو دوست ناآگاهم امروز دقیقاً همان طور فکر می‌کنی که آنان خواسته‌اند و به تو القاء کرده‌اند! اما واقعیت دقیقاً عکس این است. چیزی که شعر، فلسفه‌بافی و حرف‌های موهوم و خیالی است همین خیمه‌شب‌بازی تکراری و رایج تحت عنوان «انتخابات» است که مدّت‌هاست با شعارها و وعده‌های دروغین انجام می‌شود، ولی هیچ وقت مشکلی را حل نکرده و نخواهد کرد!

- ناراحت نشو! دلیل اینکه می‌گویم موهوم و خیالی است آن است که امروز امام مهدی در میان ما نیست، اما کاندیداهای دیگر در میان ما هستند و ما آن‌ها را با چشممان می‌بینیم، در حالی که امام مهدی را نمی‌بینیم و برایمان ملموس نیست.

- اتّفاقاً امام مهدی در میان ما هست و تنها چیزی که سبب اختفاء او از ما شده، خیانت و شیطنت همین حاکمان و عداوت آنان با اوست. آنان زمین را برای او تنگ و ناامن ساخته‌اند و اجازه‌ی بروز و ظهور به او نداده‌اند. امام مهدی هم یک کاندیدا است مانند کاندیدهای دیگر، تنها تفاوتش آن است که خداوند او را تأیید صلاحیّت کرده و کاندیدهای دیگر را ردّ صلاحیّت کرده است. این شعر و فلسفه‌بافی نیست، بلکه حقیقتی معقول برآمده از آموزه‌های اصیل اسلامی است. اما از تو می‌پرسم: چه چیز موجب شد حاکمان کنونی به حکومت برسند دوست عزیز؟

- مردم به امید اصلاح امور و رفع مشکلات خود، از آن‌ها حمایت کردند و به آن‌ها رأی دادند و آن‌ها هم به پشتوانه‌ی این آراء مردم، حکومت بر آنان را به دست گرفتند.

- آفرین بر تو. اما می‌بینی که مشکلاتشان برطرف نشده است و هر بار از انتخاب خود پشیمان شده‌اند! حال اگر همین مردم همان طور که از دیگران حمایت می‌کنند از امام مهدی حمایت کنند، دیگر چه مانعی برای ظهور و حاکمیّت او هست؟! آیا در صورت روی کارآمدن او، مشکلات آنان برطرف نخواهد شد؟!

- البته انصاف آن است که مردم هنوز این گزینه را امتحان نکرده‌اند و شاید دلیلش آن باشد که اطمینان ندارند که بعد از حمایت از امام مهدی، او واقعاً بیاید!

- این بدگمانی به خداوند و امام مهدی است! اگر مردم وظیفه‌ی خود را انجام دهند، آیا خدا و امام مهدی وظیفه‌ی خود را انجام نخواهند داد؟! هرگز این طور نیست. مگر نه اینکه خداوند وعده داده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ[۱]؛ «خداوند چیزی که در مردم است را تغییر نمی‌دهد تا آن گاه که آن‌ها چیزی که در خودشان است را تغییر دهند»؟! مگر نه اینکه خداوند به وعده‌ی خود وفا می‌کند؟! بنا بر این، این یک بهانه و تعلّل است که از ضعف ایمان مردم نشأت گرفته و شیطان آن را در نظرشان زینت داده است!

- راستش من این حرف‌ها را شنیده‌ام. مدّتی است که فردی به نام منصور هاشمی خراسانی این حرف‌ها را مطرح کرده و بین مردم انداخته، ولی تا به حال کسی از علما حرف‌های او را تأیید نکرده است! گمان می‌کنم اگر این حرف‌های او عملی بود، حتماً علما از او حمایت می‌کردند! مثلاً همین دیروز که نامه‌ای از او در قم منتشر شد، آقای مکارم شیرازی در درس خارج فقه خود بدون اینکه از او نامی بیاورد از مردم خواست که در انتخابات شرکت کنند و رأی سفید ندهند و گفت: «نباید با خیال‌پردازی‌ها و کارهایی که دست‌نیافتنی است دست روی دست گذاشت و کاری انجام نداد»! البته به نظر من حرف‌های او حرف‌های بدی نیست، ولی فکر می‌کنم با توجّه به تأکید علما و شرایط منطقه، ما باید حتماً در انتخابات شرکت کنیم و به یکی از این کاندیداها رأی بدهیم! فعلاً چاره‌ی دیگری نیست!

- اشتباه می‌کنی دوست من! منصور هاشمی خراسانی به تأیید علما نیازی ندارد؛ چراکه حرف‌های او حرف‌های اسلام است و علما برای اینکه اعتبار و آبروی خود نزد خدا و نزد صالحان را از دست ندهند نیاز دارند که حرف‌های او را تأیید کنند و ان شاء الله دیر یا زود این کار را می‌کنند، مگر کسانی از آن‌ها که از قِبل این حاکمان نان می‌خورند و اعتبار و آبروی خود را مرهون آن‌ها می‌دانند، نه مرهون اسلام! با این وصف، من هم مثل شما رأی می‌دهم، اما نه به این کاندیداهای فاسد و افسد و نه با انداختن یک کاغذ در صندوق آراء، بلکه از طریق همراه شدن با منصور هاشمی خراسانی و حمایت عملی و میدانی از تنها کاندیدای صالح یعنی امام مهدی و تبلیغ برای او به جای تبلیغ برای دیگران و تلاش برای آگاهی‌بخشی به مردم برای ضرورت ظهور و حکومت او؛ چراکه وظیفه‌ی ما حفظ نظام و حاکمیّت کنونی نیست، بلکه روی کار آوردن نظام و حاکمیّت مهدوی است. ما وظیفه داریم به مردم بفهمانیم که این پیام آزادی‌بخش، یک «خیال‌پردازی و کار دست‌نایافتنی» نیست، بلکه واقعیتی عملی و فراموش‌شده در زیر خروارها خیانت و کتمان حاکمان ظالم و عالمان خائن است. رسالت ما، روشنگری در این حوزه است دوست عزیز!

↑[۱] . الرّعد/ ۱۱