أَخْبَرَنَا ذَاكِرُ بْنُ مَعْرُوفٍ الْخُرَاسَانِيُّ، قَالَ: بَصَقَ عِنْدَ الْمَنْصُورِ رَجُلٌ فِي الطَّرِيقِ، فَأَعْرَضَ عَنْهُ بِوَجْهِهِ، فَقُلْتُ: لِمَ أَعْرَضْتَ عَنْهُ؟! قَالَ: مَا أَنَا أَعْرَضْتُ عَنْهُ، وَلَكِنَّ اللَّهَ أَعْرَضَ عَنْهُ! قُلْتُ: رُبَّمَا لَا بُدَّ مِنْهُ! قَالَ: إِنَّهُ خَطِيئَةٌ، وَكَفَّارَتُهُ دَفْنُهُ، ثُمَّ قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ إِذَا يُضْطَرُّ إِلَى ذَلِكَ يَأْخُذُ خِرْقَةً فَيَبْصُقُ فِيهَا، ثُمَّ يَرُدُّ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ، ثُمَّ يَغْسِلُهَا عِنْدَ الْفَرَاغِ.

ترجمه‌ی گفتار:

ذاکر بن معروف خراسانی ما را خبر داد، گفت: مردی نزد منصور بر راه آب دهان انداخت، پس آن جناب روی خود را از او برگرداند، پس گفتم: چرا روی خود را از او برگرداندی؟! فرمود: من روی خود را از او برنگرداندم، بلکه خدا روی خود را از او برگرداند! گفتم: گاهی چاره‌ای از این کار نیست! فرمود: آن خطایی است و کفّاره‌اش دفن آن است، سپس فرمود: رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم هرگاه به آن ناگزیر می‌شد پارچه‌ای بر می‌گرفت، پس در آن آب دهان می‌انداخت و سپس آن را به هم می‌آورد و سپس به هنگام فراغت آن را می‌شست.

شرح گفتار:

روی گرفتن خداوند از مردی که بر راه آب دهان انداخت، به معنای کراهت خداوند از آلودگی اوست و کراهت خداوند از آلودگی او مفهوم سخن خداوند است که فرموده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ[۱]؛ «خداوند توبه کنندگان را دوست می‌دارد و پاکیزگان را دوست می‌دارد».

↑[۱] . البقرة/ ۲۲۲